«گفت : اى پروردگار من ! مرا و برادرم را بيامرز و ما را در رحمتت درآور ، كه تو مهربان ترينِ مهربانانى» .
«گفت : اى پروردگار من ! سينه ام را برايم بگشا و كارَم را برايم آسان گردان و گِرِه از زبانم باز كن ، تا گفتارم را بفهمند . و براى من ، دستْ يارى از كسانم قرار ده ؛ هارون ، برادرم را . پشتم را به او محكم گردان و او را شريك كارَم قرار ده ، تا تو را فراوان تسبيح گوييم . و بسيار يادت كنم ، كه به راستى ، تو به حال ما بينايى» .
«آن جا [بود كه] زكريّا پروردگارش را خواند و گفت : اى پروردگار من ! از جانب خود ، فرزندى پاك به من ببخش ، كه تو شنونده دعايى . پس ، فرشتگان به او كه در محراب به نماز ايستاده بود ، ندا دادند كه : خداوند ، تو را به يحيى ، كه تصديق كننده كلمه خدا [عيسى ]و مهتر و خويشتندار و پيامبرى از شايستگان است ، مژده مى دهد» .
«پس مرا از جانب خودت ولى اى ببخش ، كه از من و از خاندان يعقوب ، ارث ببَرَد و او را ـ اى پروردگار من ـ پسنديده گردان» .
«پس چون مژده دهنده آمد ، آن [پيراهن] را بر چهره او (يعقوب) انداخت و او بينا شد . گفت : آيا به شما نگفتم كه بى شك ، من از [عنايت ]خدا چيزهايى مى دانم كه شما نمى دانيد ؟ گفتند : اى پدر ما ! براى گناهان ما آمرزش بخواه ، كه به راستى ما خطاكار بوديم . گفت : به زدوى از پروردگارم براى شما آمرزش مى خواهم ، كه به راستى ، او آمرزگارى مهربان است».
«آن گاه كه زن عمران گفت : اى پروردگار من ! من ، آنچه را در شكم خود دارم ، نذر تو كردم تا آزاد شده [از مشاغل دنيا و پرستشگر تو ]باشد ، پس ، از من بپذير ، كه تو شنواىِ دانايى . پس ، چون وضعِ حمل كرد ، گفت : پروردگارا ! من ، دختر زاييده ام ـ و خدا خود ، به آنچه او زاييد ، داناتر بود ـ و پسر ، چون دختر نيست و من ، او را مريم ناميدم و او و فرزندانش را از شيطانِ رانده شده ، در پناه تو درمى آورم» .
حديث
۱۱۰۷.پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :دعاى پدر براى فرزندش ، به سانِ دعاى پيامبر براى امّتش است.