403
نهج الدّعا (ع-ف) ج2

۱۵۲۰.امام على عليه السلام :بار خدايا! بُسر و عَمرو و معاويه را لعنت كن .
بار خدايا! خشمت بر آنان ، فرود آيد و انتقامت بر آنان ، نازل گردد و گزند و عذابت كه از گروه بزهكاران بازَش نمى دارى، به ايشان برسد .

۱۵۲۱.الإرشادـ به نقل از وليد بن حارث و جز او ، از رجالشان ـ: چون رفتارى كه بُسر بن اَرطات با يمن كرد به امير مؤمنان عليه السلام گزارش شد، گفت : «بار خدايا! بُسر ، دينش را به دنيا فروخت . پس خِردش را از او بگير و از دينش ، چيزى كه بدان سبب مستوجب رحمت تو شود ، برايش مگذار» .
بُسر چندان زنده مانْد كه به اختلالِ عقل ، دچار آمد، به طورى كه شمشير مى خواست، و برايش شمشيرى از چوب مى ساختند و او با آن ، چندان ضربه مى زد كه از هوش مى رفت، و چون به هوش مى آمد ، مى گفت : شمشير، شمشير! و باز ، شمشير را به دستش مى دادند و پيوسته ضربه مى زد، و كارش همين بود تا آن كه مُرد .

۱۵۲۲.مروج الذهب :على عليه السلام ـ هنگامى كه خبر كشته شدن دو پسر عبيد اللّه : قُثَم و عبدالرحمان به دست بُسر را شنيد ، گفت : «بار خدايا! دين او و خِردش را از وى بگير» .
پس، بُسر ، پيرى خِرِف شد تا بدان جا كه عقلش را از كف داد و به شمشير ، شُهره شد و دَمى از شمشير جدا نمى شد. از اين رو، شمشيرى چوبين برايش ساختند و خيكى پُر باد در برابرش مى گذاشتند كه بر آن مى زد و چون پاره مى شد ، خيكى ديگر برايش مى گذاشتند، و او پيوسته با آن شمشير بر آن خيك مى زد، تا آن كه با همان حال ديوانگى و در حالى كه با مدفوعش بازى مى كرد، مُرد .


نهج الدّعا (ع-ف) ج2
402

۱۵۲۰.الإمام عليّ عليه السلام :اللّهُمَّ العَن بُسرا وعَمروا ومُعاوِيَةَ ، اللّهُمَّ لِيَحُلَّ عَلَيهِم غَضَبُكَ ، وَلتَنزِل بِهِم نَقِمَتُكَ ، وَليُصِبهُم بَأسُكَ ورِجزُكَ ۱ الَّذي لا تَرُدُّهُ عَنِ القَومِ المُجرِمينَ . ۲

۱۵۲۱.الإرشاد عن الوليد بن الحارث وغيره عن رجالهم :إنَّ أميرَ المُؤمِنينَ عليه السلام لَمّا بَلَغَهُ ما صَنَعَهُ بُسرُ ابنُ أرطاةَ بِاليَمَنِ قالَ :
اللّهُمَّ إنَّ بُسرا باعَ دينَهُ بِالدُّنيا فَاسلُبهُ عَقلَهُ ، ولا تُبقِ لَهُ مِن دينِهِ ما يَستَوجِبُ بِهِ عَلَيكَ رَحمَتَكَ .
فَبَقِيَ بُسرٌ حَتَّى اختَلَطَ ۳ ، فَكانَ يَدعو بِالسَّيفِ ، فَاتُّخِذَ لَهُ سَيفٌ مِن خَشَبٍ ، فَكانَ يَضرِبُ بِهِ حَتّى يُغشى عَلَيهِ ، فَإِذا أفاقَ قالَ : السَّيفَ السَّيفَ ! فَيُدفَعُ إلَيهِ فَيَضرِبُ بِهِ ، فَلَم يَزَل ذلِكَ دَأبَهُ حَتّى ماتَ . ۴

۱۵۲۲.مروج الذهب :كانَ عَلِيٌّ عليه السلام ـ حينَ أتاهُ خَبَرُ قَتلِ بُسرٍ لاِبنَي عُبَيدِ اللّهِ : قُثَمَ وعَبدِ الرَّحمنِ ـ دَعا عَلى بُسرٍ ، فَقالَ : اللّهُمَّ اسلُبهُ دينَهُ وعَقلَهُ .
فَخَرِفَ الشَّيخُ حَتّى ذُهِلَ عَقلُهُ ، وَاشتَهَرَ بِالسَّيفِ فَكانَ لا يُفارِقُهُ ، فَجُعِلَ لَهُ سَيفٌ مِن خَشَبٍ ، وجُعِلَ بَينَ يَدَيهِ زِقٌّ ۵ مَنفوخٌ يَضرِبُهُ ، وكُلَّما تَخَرَّقَ اُبدِلَ ، فَلَم يَزَل يَضرِبُ ذلِكَ الزِّقَّ بِذلِكَ السَّيفِ حَتّى ماتَ ذاهِلَ العَقلِ يَلعَبُ بِخُرئِهِ . ۶

1.الرِّجز : العذاب (الصحاح : ج ۳ ص ۸۷۸ «رجز») .

2.الغارات : ج ۲ ص ۶۴۲ ، بحار الأنوار: ج ۳۴ ص ۱۱ ؛ شرح نهج البلاغة : ج ۲ ص ۱۸ .

3.خُولِطَ فُلان في عَقله مخالَطة : إذا اختَلّ عَقله (النهاية : ج ۲ ص ۶۴ «خلط») .

4.الإرشاد : ج ۱ ص ۳۲۱ ، الخرائج والجرائح : ج ۱ ص ۲۰۱ ح ۴۲ ، إرشاد القلوب : ص ۲۲۸ ؛ الكامل في التاريخ : ج ۲ ص ۴۳۲ كلّها نحوه .

5.الزِّقّ : الجلد يُجَزّ شَعره (النهاية : ج ۲ ص ۳۰۶ «زقق») .

6.مروج الذهب : ج ۳ ص ۱۷۲ وراجع تهذيب التهذيب : ج ۱ ص ۳۳۳ ح ۸۰۲ .

  • نام منبع :
    نهج الدّعا (ع-ف) ج2
    سایر پدیدآورندگان :
    افقی، رسول؛ سرخه ای، احسان؛ شیخی، حمیدرضا
    تعداد جلد :
    2
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1385
    نوبت چاپ :
    اوّل
تعداد بازدید : 87500
صفحه از 680
پرینت  ارسال به