451
نهج الدّعا (ع-ف) ج2

12 / 2

ابو منصور ۱

۱۵۶۸.رجال الكشّىـ به نقل از حفص بن عمرو نخعى ـ: در محضر امام صادق عليه السلام نشسته بودم كه مردى به ايشان گفت : قربانت گردم ! ابو منصور برايم گفت كه او را نزد پروردگارش بالا برده اند و خداوند ، دستى بر سرش كشيده و به فارسى به او گفته است : اى پسر!
امام صادق عليه السلام فرمود : «پدرم از جدّم برايم حديث كرد كه پيامبر خدا فرمود : ابليس در ميان آسمان و زمين ، تختى براى خود بر نهاد و غلامانى حلقه به گوش ، به شمار فرشتگان ، بر گرفت . هر گاه [ابليس ]مردى را بخواند و او اجابتش كند و به دنبالش برود و به سوى او گام بردارد ، ابليس به او نمايانده مى شود و او را به سوى وى مى برند . ابو منصور ، فرستاده ابليس بود . خدا لعنت كناد ابو منصور را ! خدا لعنت كناد ابو منصور را! ...» ، سه بار فرمود .

12 / 3

بشّار شَعيرى ۲

۱۵۶۹.رجال الكشّىـ به نقل از اسحاق بن عمّار ـ: امام صادق عليه السلام به بشّار شَعيرى فرمود : «از نزد من ، بيرون شو . خدايت لعنت كناد! هرگز مباد كه سقف خانه اى بر من و تو سايه افكند!» .
چون بشّار خارج شد ، [امام عليه السلام ] فرمود : «واى بر او! آيا او همان چيزى را نمى گويد كه يهود گفتند؟ آيا او همان چيزى را نمى گويد كه نصارا گفتند ؟ آيا او همان چيزى را نمى گويد كه مَجوس گفتند ، يا صائبيان گفتند ؟ به خدا سوگند كه هيچ كس چون اين نابه كار ، خدا را كوچك نكرده است . او شيطان و شيطان زاده اى است كه از دريا بيرون آمده تا ياران و شيعيان مرا گم راه سازد . پس ، از او بر حذر باشيد .
حاضران به غايبان برسانند كه من ، بنده و بنده زاده ام . من ، برده و كنيززاده ام ۳ كه در پشت ها و رحم ها بوده ام . من مى ميرم و برانگيخته مى شوم و سپس مرا در پيشگاه خداوند ، نگه مى دارند و بازخواست مى شوم . به خدا سوگند ، من از آنچه اين دروغ پرداز درباره ام گفته و ادّعا كرده است ، بازخواست خواهم شد . واى بر او! او را چه شده است؟ خدا هراسانش كُناد! خود در بسترش آسوده غنوده و مرا هراسان نموده و خواب را از چشمم ربوده است! آيا مى دانيد كه چرا من اين سخنان را مى گويم؟ اينها را براى آن مى گويم كه در قبرم آرامش داشته باشم ۴ » .

1.براى شناخت وى ، ر . ك : ص ۵۶۲ .

2.براى شناخت وى ، ر . ك : ص ۵۶۵ .

3.يعنى : من مخلوقى بيش نيستم و خودم و پدرم و مادرم ، همگى از بندگان خداييم و ربوبيّت ، منحصر به حق تعالى است .

4.يعنى عذاب نشوم (ر . ك : بحار الأنوار : ج ۲۵ ص ۳۰۷) .


نهج الدّعا (ع-ف) ج2
450

12 / 2

أبو مَنصورٍ

۱۵۶۸.رجال الكشّي عن حفص بن عمرو النخعي :كُنتُ جالِسا عِندَ أبي عَبدِ اللّه عليه السلام ، فَقالَ لَهُ رَجُلٌ : جُعِلتُ فِداكَ ، إنَّ أبا مَنصورٍ حَدَّثَني أنَّهُ رُفِعَ إلى رَبِّهِ وتَمَسَّحَ عَلى رَأسِهِ ، وقالَ لَهُ بِالفارِسِيَّةِ : يا پِسَر !
فَقالَ لَهُ أبو عَبدِ اللّهِ عليه السلام : حَدَّثَني أبي عَن جَدّي أنَّ رَسولَ اللّهِ صلى الله عليه و آله قالَ : إنَّ إبليسَ اتَّخَذَ عَرشا فيما بَينَ السَّماءِ وَالأَرضِ ، وَاتَّخَذَ زَبانِيَةً كَعَدَدِ المَلائِكَةِ ، فَإِذا دَعا رَجُلاً فَأَجابَهُ ووَطِئَ عَقِبَهُ وتَخَطَّت إلَيهِ الأَقدامُ ، تَراءى لَهُ إبليسُ ورُفِعَ إلَيهِ ، وإنَّ أبا مَنصورٍ كانَ رَسولَ إبليسَ ، لَعَنَ اللّهُ أبا مَنصورٍ ، لَعَنَ اللّهُ أبا مَنصورٍ ـ ثَلاثا ـ . ۱

12 / 3

بَشّارٌ الشَّعيرِيُّ

۱۵۶۹.رجال الكشّي عن إسحاق بن عمّار :قالَ أبو عَبدِ اللّهِ عليه السلام لِبَشّارٍ الشَّعيرِيِّ : اُخرُج عَنّي لَعَنَكَ اللّهُ ! لا وَاللّهِ لا يُظِلُّني وإيّاكَ سَقفُ بَيتٍ أبَدا .
فَلَمّا خَرَجَ قالَ : وَيلَهُ ! ألا قالَ بِما قالَتِ اليَهودُ ؟ ألا قالَ بِما قالَتِ النَّصارى ؟ ألا قالَ بِما قالَتِ المَجوسُ ، أو بِما قالَتِ الصّابِئَةُ ؟ وَاللّهِ ما صَغَّرَ اللّهَ تَصغيرَ هذَا الفاجِرِ أحَدٌ ، إنَّهُ شَيطانٌ ابنُ شَيطانٍ ، خَرَجَ مِنَ البَحرِ لِيُغوِيَ أصحابي وشيعَتي فَاحذَروهُ ، وَليُبَلِّغِ الشّاهِدُ الغائِبَ أنّي عَبدٌ ابنُ عَبدٍ ، قِنٌّ ۲ ابنُ أمَةٍ ، ضَمَّتنِي الأَصلابُ وَالأَرحامُ ، وأنّي لَمَيِّتٌ ، وأنّي لَمَبعوثٌ ، ثُمَّ مَوقوفٌ ، ثُمَّ مَسؤولٌ ، وَاللّهِ لاَُسأَلَنَّ عَمّا قالَ فِيَّ هذَا الكَذّابُ وَادّعاهُ عَلَيَّ . يا وَيلَهُ ما لَهُ أرعَبَهُ اللّهُ ! فَلَقَد أمِنَ عَلى فِراشِهِ ، وأفزَعَني وأقلَقَني عَن رُقادي ، أوَتَدرونَ أنّي لِمَ أقولُ ذلِكَ ؟ أقولُ ذلِكَ لِكَي أستَقِرَّ في قَبري ۳ . ۴

1.رجال الكشّي : ج ۲ ص ۵۹۲ الرّقم ۵۴۶ ، بحار الأنوار : ج ۲۵ ص ۲۸۲ ح ۲۷ .

2.عبدٌ قِنٌّ : خالِصُ العبودة (لسان العرب : ج ۱۳ ص ۳۴۸ «قنن») .

3.لأستقرّ في قبري : أي لا اُعذّب فيه (بحار الأنوار : ج ۲۵ ص ۳۰۷) .

4.رجال الكشّي : ج ۲ ص ۷۰۲ الرّقم ۷۴۶ ، بحار الأنوار : ج ۲۵ ص ۳۰۷ ح ۷۳ .

  • نام منبع :
    نهج الدّعا (ع-ف) ج2
    سایر پدیدآورندگان :
    افقی، رسول؛ سرخه ای، احسان؛ شیخی، حمیدرضا
    تعداد جلد :
    2
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1385
    نوبت چاپ :
    اوّل
تعداد بازدید : 68444
صفحه از 680
پرینت  ارسال به