خالد بن عبد العزّى
در اُسد الغابة (ج 2 ص 102) از او با كنيه ابو خنّاش و در الإصابة (ج 2 ص 207) با كنيه ابو خنّاس ياد شده ؛ امّا نسايى ، كنيه او را ابو مِحرَش آورده است كه اين قول ، قوى است ؛ زيرا ابو خنّاس ، كنيه فرزند او مسعود است .
ر . ك : الاصابة : ج 2 ص 207.
خبّاب بن اَرْت
كنيه خبّاب ، ابو عبد اللّه است و صحيح آن است كه وى ، تميمى بوده است . او هم پيمان بنى زُهره بود و در دوران جاهليت ، سباييان او را به اسارت بردند و زنى از خزاعه ، او را خريد و آزادش كرد . خبّاب ، پيش از ورود پيامبر صلى الله عليه و آله به خانه ارقم (در مدينه) مسلمان شد و اميرمؤمنان ، او را از پنج پيش گامِ در اسلام شمرده و فرموده است : «خبّاب ، از پيش گامان نبطيان [در اسلام آوردن] است» .
ر . ك : الخصال : ص 312 ح 89 .
او گرفتار بيمارى طولانى اى بود و در شمار شكنجه شدگان در راه خدا به شمار مى آمد . خليفه دوم ، در دوران خلافتش از او پرسيد : چه آسيبى از مكّيان ديدى ؟
گفت : به پشتم نگاه كن .
خليفه به پشت خبّاب نگاه كرد و گفت : تاكنون ، پشتِ مردى را اين چنين نديده ام !
خبّاب گفت : برايم آتشى برافروختند و مرا در آن انداختند . شعله آتش را چيزى جز چربىِ كمرم خاموش نكرد .
خبّاب ، در جنگ بدر و جنگ هاى بعد ، همراه پيامبر خدا بود و در جنگ هاى نهروان و صفّين ، همراه امام على عليه السلام بود . در بازگشت امام على عليه السلام از صفّين ، در سال 37 هجرى درگذشت و على عليه السلام بر وى نماز خواند و در پشتِ كوفه دفن شد . او اوّلين كسى است كه در پشت كوفه دفن گرديد . وى هنگام درگذشت ، 73 سال داشت .
ر . ك : الاستيعاب : ج 2 ص 21 ش 646 ، الإصابة : ج 2 ص 221 ش 2215) .