565
نهج الدّعا (ع-ف) ج2

بَرمَكيان به جايى رسيد كه بيم و اميد مردم از بَرامكِه بيشتر از خود هارون الرشيد بود . همين امر ، هارون را وا داشت كه سيطره آنان را بشكند. لذا آنان را زندانى كرد و تحت فشار قرارشان داد تا آن كه مُردند. سلطه برمكيان از به خلافت رسيدن هارون الرشيد تا كشته شدن جعفر [برمكى] در سال 189 ق ، نزديك به هجده سال طول كشيد .

ر . ك : رجال السيّد بحر العلوم : ج 2 ص 352.

بَزيع

نام او بَزيع بن موسى حائك است . وى ادّعا كرد پيامبر است و از جانب جعفر بن محمّد (امام صادق عليه السلام ) كه خداست، فرستاده شده است. بزيع به پيامبرى ابو الخطّاب ، گواهى داد و ابو الخطّاب و يارانش ، از بَزيع ، بيزارى جُستند . امام صادق عليه السلام درباره او فرمود: «او ملعون است. به خدا و رسول او نسبت دروغ مى دهد» . همچنين ، درباره او و بنان و سرىّ فرمود: «خدايشان لعنت كند! شيطان ، خود را از فرقِ سر تا نافش به صورت زيباترين انسان به آنان مى نمايانَد» .
ابن ابى يعفور مى گويد : به امام صادق عليه السلام گفتم : بَزيع ، مدّعى است كه پيامبر است. فرمود: «اگر از او شنيدى كه اين را مى گويد ، او را بكُش» . نيز ابن ابى يعفور مى گويد : خدمت امام صادق عليه السلام رسيدم. پرسيد: «از بزيع ، چه خبر؟» . گفتم : كشته شد. فرمود: «خدا را شكر! براى او چيزى بهتر از كشته شدن نبود ، چون هرگز توبه نمى كرد» .
فرقه بزيعيه، از فرقه هاى غُلات ، منسوب به اوست .

ر . ك : فرق الشيعة ، نوبختى : ص 43 ، الكافى : ج 2 ص 340 و ج 7 ص 258 و 259.

بشّار شَعَيرى

نام او ابو اسماعيل كوفى بشّار شُعَيرى دهقان و بنا به قولى «بيّاع الشَعير (جو فروش)» و بنا به قولى اشعرى است . او شخصى مرتد و كافر و فاسق و مشرك و غالى و ملعون و مذموم بود. با عَلْياويه يا عَلْباويه ، اشتراك عقيده داشت كه مى گفتند : على خداست و با ربوبيت خود از آنان گريخت و در قالب علوى هاشمى (يعنى در قالب على) ظاهر شده و [گاه ]


نهج الدّعا (ع-ف) ج2
564

او را «قيس قطيفه» مى گفتند .

ر . ك : الكافى : ج 5 ص 569 ح 56 و ج 8 ص 167.

اَنَس بن مالك

نام او ابو حمزه اَنَس بن مالك بن نضر انصارى خزرجى است كه مادرش او را به پيامبر خدا اهدا كرد تا به ايشان ، خدمت كند. او ده سال خدمتكار پيامبر صلى الله عليه و آله بود و در زمان رحلت ايشان ، بيست سال داشت. او با پيامبر خدا به بدر رفت و آن زمان ، نوجوانى بود كه به ايشان ، خدمت مى كرد. وى در حديبيه و حج پيامبر صلى الله عليه و آله و فتح اعظم (فتح مكّه) و حُنَين و طائف ، حضور داشت. وى پس از تأسيس بصره، در روزگار عمر بن خطّاب ، به آن جا رفت و آخرين صحابىِ پيامبر خدا در بصره بود و به سال نود يا پس از آن تا سال 95 ق ، از دنيا رفت .

ر . ك : اُسد الغابة : ج 1 ص 127 ، الإصابة : ج 1 ص 275 ش 277.

بَراء بن عازب

ابو عمرو يا ابو عماره بَراء بن عازب بن حارث خزرجى انصارى، در خردسالى اسلام آورد و در پانزده غزوه با پيامبر خدا ، شركت كرد كه نخستين آنها خندق بود. سپس در كوفه ساكن شد. وى در جنگ جمل و صِفّين و نهروان ، على عليه السلام را همراهى كرد و در جنگ شوشتر به همراه ابو موسى [اشعرى] شركت نمود. او در زمان عثمان، به سال 24 ق، حاكم رى بود . او تا دوره مُصعَب بن زبير زنده ماند. او از كارهاى حكومتى كناره گيرى كرد و در سال 71 يا 72 ق ، درگذشت .

ر . ك : اُسد الغابة : ج 1 ص 171 ، الإصابة : ج 1 ص 411.

بَرمَكيان

بَرمَكيان ، فرزندان و نوادگان خالد بن بَرمَك هستند. چون هارون الرشيد در سال 170 ق ، به خلافت رسيد ، برمكيان را به دربار خود نزديك كرد و آنان را به وزارت برگزيد و خواهرش عبّاسه را به همسرى جعفر بن يحيى بن خالد برمكى درآورد . قدرت و سلطه

  • نام منبع :
    نهج الدّعا (ع-ف) ج2
    سایر پدیدآورندگان :
    افقی، رسول؛ سرخه ای، احسان؛ شیخی، حمیدرضا
    تعداد جلد :
    2
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1385
    نوبت چاپ :
    اوّل
تعداد بازدید : 69674
صفحه از 680
پرینت  ارسال به