ب ـ عبد اللّه بن جُندب
۱۱۵۲.الكافىـ به نقل از ابراهيم بن هاشم ـ: عبد اللّه بن جندب را در موقف (عرفات) ديدم و وقوقى بهتر از وقوف او نديدم . يكسره ، دستانش را به سوى آسمان بلند داشت و اشك هايش بر گونه هايش جارى بود ، چنان كه به زمين مى ريخت . چون مردم [از عرفات ]رفتند ، به او گفتم : اى ابا محمّد ! من ، وقوفى نيكوتر از وقوف تو نديدم.
گفت : به خدا سوگند كه من ، جز براى برادرانم دعا نكردم ؛ چرا كه امام كاظم عليه السلام به من خبر داد كه : «هر كس در غياب برادرش براى او دعا كند ، از عرش به او ندا مى آيد كه : صد هزار برابرِ آن ، از آنِ تو باد!» . از اين رو ، خوش نداشتم كه صد هزار دعاى تضمين شده را به خاطر يك دعايى كه نمى دانم همان هم مستجاب خواهد شد يا نه ، از دست بدهم.
ج ـ عيسى بن أعيَن
۱۱۵۳.الكافىـ به نقل از ابن ابى عمير ـ: عيسى بن اَعيَن ، هر گاه حج مى گزارد و به موقف مى رسيد تا زمانى كه مردم از موقف مى كوچيدند ، پيوسته براى برادرانش دعا مى كرد . به او گفتم : پولت را خرج مى كنى و جسمت را به زحمت مى اندازى و چون به جايگاهى كه در آن حاجت ها به درگاه خداوند عز و جلعرضه مى شود ، مى رسى ، براى برادرانت دعا مى كنى و خودت را وا مى گذارى؟!
گفت : من به [اجابت] دعاى فرشته برايم اطمينان دارم ؛ امّا به [اجابت] دعاى خودم در حقّ خويش ، شك دارم.