583
نهج الدّعا (ع-ف) ج2

مُرجِئه

مُرجِئه ، يكى از فرقه هاى اسلامى اند كه مى گويند همه اهل قبله مؤمن اند ، و معتقدند كه خداوند متعال ، عذاب كردن آنان در برابر گناهانشان را تا روز قيامت ، به تأخير افكنده است، يا قائل به تأخير عذاب صاحب گناه كبيره تا روز قيامت هستند. مُرجئه، خود، بر چند گروه اند . گفته شده : مرجئه ناميده شده اند چون مرتبه عمل را مؤخّر بر نيّت و اعتقاد مى دانند. گاهى اوقات ، مُرجئه به كسى مى گويند كه مرتبه امير مؤمنان على عليه السلام را مؤخّر بر ديگران مى داند .

ر . ك : القاموس المحيط : ج 1 ص 16 ، مجمع البحرين : 2 ص 144.

مروان بن حَكَم

مروان بن حَكَم بن ابى العاص، پسر عموى عثمان، در مكّه يا طائف به دنيا آمد . چون زمانى كه پيامبر صلى الله عليه و آله پدرش را به طائف تبعيد كرد، او با پدرش بود ، لذا پيامبر خدا را نديد . پيامبر صلى الله عليه و آله درباره پدرش فرمود: «واى بر امّت من از دست كسى كه در پشتِ اين مرد است!» . عثمان ، عموى خود و پسرش را به مدينه باز گرداند و مروان بن حَكَم ، به دخالت در امور خلافت پرداخت. وى در هنگام دفاع از عثمان ، زخم برداشت. او در جنگ هاى جمل و صِفّين با امير مؤمنان جنگيد. وى در سال 42 ق ، حاكم مدينه شد. او همان كسى است كه نگذاشت امام مجتبى عليه السلام در كنار جدّش محمّد مصطفى صلى الله عليه و آله به خاك سپرده شود. وى پس از يزيد بن معاويه، نُه يا ده ماه بر مسلمانان ، فرمان روايى كرد و در سال 65 ق ، به هلاكت رسيد .

ر . ك : اُسد الغابة : ج 5 ص 139 ش 4848 و ج 2 ص 49 ش 1217 ، الاستيعاب : ج 3 ص 444 ش 2399.

مُستعين

ابوالعباس احمد بن محمّد بن هارون ، مستعين بن معتصم بن رشيد ، در سال 221 ق ، به دنيا آمد و در سال 248 ق ، به هنگام مرگ برادر زاده اش منتصر ، با او بيعت شد . در سال 251 ق ، ميان معتز و مستعين ، فتنه هاى بسيار و درگيرى هاى سخت درگرفت تا آن كه


نهج الدّعا (ع-ف) ج2
582

ايشان است. محمّد بن بشير ، پيروانى دارد كه معتقدند امام كاظم عليه السلام وفات نيافته و در زندان هم نيست ؛ بلكه غايب و پنهان شده و او همان مهدى قائم است و در زمان غيبتش ، محمّد بن بشير را جانشين خود بر امّت قرار داد و او را وصىّ خويش كرد و مُهر و پرچمش را به او داد. بنا بر اين، امامِ پس از او محمّد بن بشير است. اينان مى گويند كه امام رضا عليه السلام و هر يك از فرزندان او و فرزندان امام كاظم عليه السلام كه ادّعاى امامت كرده اند ، بر باطل و دروغگويند. نيز اعتقاد دارند آنچه خداوند واجب ساخته ، نمازهاى پنجگانه و روزه ماه رمضان است . آنها زكات و حج و ديگر فرايض را انكار كردند و محرّمات و نواميس و پسركان را روا شمردند . همچنين به تناسخ قائل شدند و گفتند آنچه مرد [ از اموالش] در راه خدا وصيّت كند، متعلّق به سميع بن محمّد و اوصياى پس از اوست و در مسئله تفويض ، بر مذهب غاليان از واقفيه بودند . سبب كشته شدن محمّد بن بشير ـ كه لعنت خدا بر او باد ـ آن است كه او شعبده بازى و تردستى مى كرد و نزد واقفيه وانمود مى كرد كه از توقّف كنندگان درباره امام رضا عليه السلام است و درباره امام كاظم عليه السلام قائل به ربوبيّت بود و خودش را پيامبر مى دانست. وى شمايلى ( تنديسى) داشت كه خود آن را ساخته و به صورتِ شخصى شبيه امام كاظم عليه السلام درآورده بود. روزى از روزها يكى از آن الواح شكست و از آن ، جيوه خارج شد و از كار افتاد و كار محمّد بن بشير ، دست خوش ترديد شد و تعطيل و اباحيگرى بر او نمايان گشت .

ر . ك : رجال الطوسى : ص 344 ش 5137 ، اختيار معرفة الرجال : ص 477 ش 906 ـ 909.

محمّد بن فرات

محمّد بن فرات كوفى ، معاصر امام رضا عليه السلام و از راويان ضعيف است. وى كتابى دارد. كشّى در مذمّت او رواياتى آورده است . از جمله اين كه: محمّد بن فرات ، در عقيده اش غلو مى كرد و شرابخوار بود. امام رضا عليه السلام برايش جانماز و خرما فرستاد . محمّد گفت: براى اين جانماز فرستاده است كه بر آن ، نماز بخوانم و مرا به آن تشويق كرده است و با فرستادن خرما ، مرا از نبيذ ، نهى كرده است .

ر . ك : اختيار معرفة الرجال : ص 554 ش 1046.

  • نام منبع :
    نهج الدّعا (ع-ف) ج2
    سایر پدیدآورندگان :
    افقی، رسول؛ سرخه ای، احسان؛ شیخی، حمیدرضا
    تعداد جلد :
    2
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1385
    نوبت چاپ :
    اوّل
تعداد بازدید : 71547
صفحه از 680
پرینت  ارسال به