249
ميراث محدث اُرموي

فائدة عجيبة [ شيعه بودن بزوفرى ]

بايد دانست كه محمد بزوفرى در طرق روايات خاصه وارد شده كه بنا بر تصريح شيخ در اول و آخر آن اخبار در مقابل طريق مخالفين قرار گرفته [ و ] واقع شده است ؛ زيرا شيخ در ص 98 غيبت ۱ گفته :
فأما ما روي من جهة الخاصة فأكثر من أن يحصى غير أنّا نذكر طرفا منها .
آن گاه شروع به ذكر اخبار كرده . و در ص 108 گفته ۲ :
فهذا طرف من الأخبار قد أوردناها ، و لو شرعنا في إيرادها من جهة الخاصة في هذا المعنى لطال به الكتاب ، و إنما أوردنا ما أوردنا منها ليصح ما قلناه من نقل الطائفتين المختلفتين ، و من أراد الوقوف على ذلك فعليه بالكتب المصنفة في ذلك ؛ فإنه يجد من ذلك شيئا كثيرا حسب ما نقلناه .
و در ص 95 در موقع نقل اخبار عاميه گفته :
فمما روى من ذلك من جهة مخالفي الشيعة ما أخبرني به أبو عبد اللّه احمد بن عبدون ... الخ ۳ .
و محمد بزوفرى در ص 101 حديث لوح را نقل كرده ۴
.
پس اين عبارت ، تصريح به امامى بودن اوست ، علاوه بر امور ديگر از قبيل اعتماد مشايخ و ترضّى و ترحُّم و دلالت مضمون اخبار او كه نقل كرده ، و علاوه بر نقل او دعاى ندبه را كه به غير از معتقِد به امام زمان و دوازده امام از كسى نمى تواند صادر باشد .

فايده عظيمه [در ترحّم و ترضّى بر بزوفرى]

بايد دانست كه ترحّم و ترضّى بر مثل بزوفرى ( محمد ) قطعا از متقدمين مانند مفيد يا ابن قره است ؛ به دليل اين كه بزرگان متأخرين او را نمى شناسند ـ چنان كه از عبارت مجلسى و
كليبرى معلوم شد ـ تا چه رسد به ديگران .
پس كاتب و مثل او اين تصرف را [ ننموده ] چنان كه اين امر را كارى در حق بعضى از بزرگان معلوم الجلاله مى كند يعنى از خود «رحمه اللّه » يا «رضي اللّه عنه» مى گويد ، پس در اين مورد يقينا اين طور نيست ؛ زيرا بزوفرى در نظر بزرگان ، معروف نيست ، تا به كاتب و غيره كه در ادنى درجه معلومات مى باشند چه رسد . پس ناچار بايد از متقدّمين باشد ، مخصوصا « رضي اللّه عنه » كه كلمه عمومى شبيه به انشاى دعاى كاتب نيست ، مخصوصا در سندى كه آن طرف سند و اين طرف سند از معروفين باشد ، و ترضى و ترحم از اين ميان به غير معروفى اختصاص بيابد.

1.الغيبة للطوسي ، ص ۱۳۷ ، ح ۱۰۰ چاپ مؤسسة المعارف الإسلامية ، قم .

2.الغيبة للطوسي ، ص ۱۵۶ .

3.الغيبة للطوسي ، ص ۱۲۷ ، ح ۹۰ .

4.الغيبة للطوسي ، ص ۱۴۳ ، ح ۱۰۸ : و أخبرني جماعة ، عن أبي جعفر محمد بن سفيان البزوفري ، عن أبي علي أحمد بن إدريس ... إلى آخره .


ميراث محدث اُرموي
248

[ تنبيه در ذكر كنيه بزوفرى ]

از جمله امور عجيبه اين كه در غيبت طوسى ۱ در ده مورد نام محمد بزوفرى برده شده و در همه اين ده مورد محمد را به كنيه و نام ذكر كرده اند بى آن كه از رجال ديگر اين اسناد ، كنيه ذكر كنند ، بلى در يكى از آن احاديث ، احمد بن ادريس را نيز با كنيه ذكر كرده و بس ، پس در نُه خبر ذكر كنيه از ميان جماعت به او اختصاص دارد و در يكى نيز يك نفر از ميان جماعت سند شريك دارد ، و اين كاشف از غايت جلالت اوست در نزد شيخ يا ابن الغضائري .
و بر هر يكى از دو فرض ، مطلوب تمام مى شود .
و نيز در خاتمه تهذيب ۲ و استبصار ۳ در چهار مورد نام او را برده ، در سه مورد با كنيه و در يك مورد بدون كنيه ليكن در همين موردِ بى كنيه بودن ، حسن بن حمزه كه غالبا او را بدون ترضّى و ترحّم و ذكر شريف صالح نام برده اند با او شريك است .
همچنين در سند دعا ابن أبي قره او را با ترضّى و كنيه ذكر كرده ، و همچنين در امالى با ترحّم و كنيه .
بلى در نسخه كنوز و همچنين نصوص به غير از مورد اول در هفت مورد از نصوص بدون كنيه .
و گمان مى كنم در آن جا نظر به وضوح جلالتش مانند ساير اجلاّ در وهله اُولى تجليل كرده ، و در باقى موارد به آن محوّل داشته ، چنان كه تلخيص نامبرده نيز ـ يعنى تعبير به محمد بن الحسين البزوفري ـ در بقيه شش مورد به اين مدعا شاهد است ، پس چنان كه محدث نورى در ترجمه حكم بن مسكين از مستدرك ۴ ـ چنان كه نقل خواهيم كرد ـ گفته ـ اين معنى از نهايت جلالت او در نزد علماء كشف مى كند .

1.الغيبة للطوسي ، ص ۱۴۳ ح ۱۰۸، ص ۱۶۰ ح ۱۱۸، ص۱۷۷ ح ۱۳۴، ص ۱۸۵ ح ۱۴۴، ص ۱۹۶ ح ۱۶۱، ص ۳۳۲ ح ۲۷۴ ، ص ۳۳۵ ح ۲۸۱ ، ص ۳۴۶ ح ۲۹۶ ، ص ۴۲۵ ح ۴۱۱ ، ص ۴۳۳ ح ۴۲۳ .

2.تهذيب الأحكام ، ج ۱۰ ، ص ۳۵ و ۷۲.

3.الاستبصار ، ج ۴ ، ص ۳۱۲.

4.خاتمة المستدرك ، ج ۴ ، ص ۱۷۴ بدين عبارت : أما الحكم بن مسكين فلم يوثقوه ، و يمكن استفادة وثاقته من اُموره ... .

  • نام منبع :
    ميراث محدث اُرموي
    سایر پدیدآورندگان :
    اشکوری، احمد؛ صادق، جعفر
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1385
    نوبت چاپ :
    اوّل
تعداد بازدید : 32743
صفحه از 384
پرینت  ارسال به