۴۰۴.روضة العقلاء و نزهة الفضلاءـ به نقل از مجاعة بن زبير ـ: لقمان به پسرش گفت : «پسرم ! چه چيزى كمترين است؟ و چه چيزى بيشترين؟ و چه چيزى شيرين ترين است؟ و چه چيزى گواراترين ؟ چه چيزى مأنوس ترين است؟ و چه چيزى وحشتناك ترين؟ و چه چيزى نزديك ترين؟ و چه چيزى دورترين؟» .
لقمان گفت : «كمترين چيز ، يقين است . بيشترين چيز ، شك است . شيرين ترين چيز ، نسيم رحمت خداوند عز و جل در بين مردم است كه با آن همديگر را دوست مى دارند . گواراترين چيز ، گذشت خدا از بندگانش و گذشت مردم از همديگر است . مأنوس ترين چيز ، دوست توست ، هنگامى كه يك در بر او و بر تو بسته باشد . وحشتناك ترين چيز ، پيكرى است كه مرده باشد ، كه چيزى وحشتناك تر از آن نيست . و نزديك ترين چيز ، آخرت نسبت به دنياست . و دورترين چيز ، دنيا نسبت به آخرت است» .
۴۰۵.إحياء علوم الدين :لقمان به پسرش گفت : « . . . پسرم ! هر كه [به ديگرى ]رحم كند ، رحم مى شود ، و هر كه خاموش باشد ، سالم مى ماند ، و هر كه نيكو بگويد ، بهره مند مى گردد ، و هر كه بد بگويد ، گناه مى كند ، و هر كه زبانش را در اختيار نگيرد ، پشيمان مى گردد» .
۴۰۶.الدرّ المنثورـ به نقل از شُرَحبيل بن مُسلم ـ: لقمان گفت: «از لجبازى ، كم مى كنم و درباره چيزى كه به من مربوط نيست ، سخن نمى گويم و خنده بدون تعجّب نمى كنم و بدون مقصد ، راه نمى روم» .