15
مجله محدث شماره دهم


table






style="BORDER-RIGHT: 1px solid; BORDER-TOP: 1px solid; BORDER-LEFT: 1px solid; BORDER-BOTTOM: 1px solid"
borderColor=#dae6e7>




style="BORDER-RIGHT: 1px solid; BORDER-TOP: 1px solid; BORDER-LEFT: 1px solid; BORDER-BOTTOM: 1px solid"
borderColor=#aaaaaa
background=/uploads/IMAGES/mohaddeth/te.jpg>



كنگره‌ها


style="margin:0 10px; LINE-HEIGHT: 25px; text-align:justify; text-justify:kashida"> 


cellPadding=0 width="100%" border=1>





چكيده مقاله هاي كنگره
كلي
ني





«ارزیابی اسناد "کافی" از منظر علامه مجلسی در مرآة العقول»، هادی حجت




بررسی اسناد روایات، شیوه‌ای مهم و رایج در تعیین اعتبار روایات کتب
حدیثی به شمار می‌رود که همواره مورد عنایت محدثان و فقیهان، بویژه
محدثان متأخر شیعه قرار داشته است.




کتاب شریف «الکافی» یکی از معتبرترین کتب روایی شیعه، از این منظر
موضوع پژوهش‌های متعددی قرار گرفته است و تاکنون چند تن از عالمان شیعه
با مبنا قرار دادن شیوه محدثان متأخر در ارزیابی اسناد، به تفکیک
روایات صحیح حَسَن، موثق و ضعیف آن پرداخته‌اند؛ از جمله مرحوم شهید
ثانی که به تفکیک، آماری از احادیث صحیح، حَسَن و... کتاب را گزارش
کرده و نیز شیخ حسن صاحب عالم در کتاب شریف «منتقی الجمان» بخش عمده‌ای
از روایات صحیح و حَسَن کتب اربعه را جمع کرده است؛ چنان که آقای
بهبودی نیز طبق مبنای خویش در کتاب «صحیح الکافی» نهایتاً 4428 روایت
«کافی» را صحیح دانسته است. همچنین در نرم‌افزار «درایة النور» با
تفکیک اسناد روایات این کتاب، هر سند جداگانه ارزیابی شده است.




علامه مجلسی گرچه در ارزیابی احادیث، گرایش اخباری دارد اما در کتاب
«مرآة العقول» طبق مبنای متأخران، مختصراً به ارزیابی سندی تک تک
روایات «کافی» پرداخته که متأسفانه تاکنون آماری از تعداد اسناد صحیح،
حسن، موثق، و ضعیف «مرآة العقول» ارائه نشده است. شاید علت این امر
تعابیر مختلف و متنوعی است که علامه در ارزیابی اسناد از آن بهره گرفته
که طبق آمار اولیه متجاوز از سیصد تعبیر مختلف را شامل می‌شود؛ تعابیری
که کار جمعبندی و نتیجه‌گویی را برای محققان دشوار ساخته است؛ از این
رو در این تحقیق در پی آنیم تا با بررسی همه تعابیر کتاب به جمعبندی
اقسام اسناد کتاب «الکافی» از دیدگاه علامه مجلسی در «مرآة العقول»
بپردازیم.


 





«معرفت خدا در روایات کافی»، بیابانی




اهمیت معرفت خدا از نظر متون دینی برای کسی پوشیده نیست. مرحوم کلینی
هم در این جهت در جمع روایات ائمّه اطهار(ع) این نکته را مد نظر قرار
داده و در ابواب مختلف کتاب «کافی» به مناسبت، روایاتی در این باره نقل
کرده و در برخی از ابواب به شرح و توضیح آنها نیز پرداخته است. در
مقدمه «کافی» نیز جایگاه مهم خداشناسی و نقش نبوت و امامت را در این
باره روشن کرده است.




با توجه به این که بهترین معرفت، بلکه تنها راه انحصاری معرفت خداوند
سبحان، معرفت خدا از ناحیه خود اوست، در برخی روایات تأکید بر فعل الهی
بودن معرفت و در برخی دیگر بر فطری بودن آن، شده است و نیز در روایاتی
از عدم جواز تفکر درباره خدای سبحان و در برخی دیگر از عجز و ناتوانی
قوای ادراکی در معرفت خدا، سخن به میان آمده است. از سوی دیگر در برخی،
تکلیف به معرفت خدا لازم دانسته شده و به وجوب کسب، اشاره گردیده و از
ناحیه دیگر، نقش اسما و صفات و مفاهیم آنها در باب معرفت، مورد تأکید
قرار گرفته است. این مجموعه‌ها در نگاه اول ممکن است برای مخاطب،
ناسازگار جلوه کند ولی در این مقاله با نظری جامع به روایات سعی می‌شود
این ناسازگاری بَدْوی حل شود و با ارائه معنای صحیح و ظاهر از روایات
به نکات دقیقی در این باره اشاره شود.


 





«کلینی؛ محدث یا اهل الحدیث؟»، رضا بابایی




ثقة الاسلام محمد بن یعقوب کلینی (درگذشت 940 م / 329 ق) به حتم،
نامورترین محدث امامیه و صاحب مهم‌ترین کتاب روایی شیعه اثنی عشری است.
زندگی در عصر غیبت صغری، حضور طولانی در شهرهای مهم اسلامی در آن
روزگار، یعنی ری، قم و بغداد، و تعلق به خاندانی شریف و اهل علم، به
اضافه شایستگی‌های فردی و تلاش خستگی‌ناپذیرش در جمع‌آوری احادیث، او
را برای تدوین مهم‌ترین کتاب حدیث شیعه، توفیق و صلاحیت بخشید. درباره
زیست و اندیشه‌های علمی این محدث عظیم القدر که به گفته نجاشی، «بزرگ
اصحاب امامیه به روزگار خود بوده است» («رجال النجاشی»، ص 266)
آگاهی‌های تاریخی ما چندان گسترده و دقیق نیست. اما از برخی قراین
اطمینان‌آور و گاه نزدیک به قطعی می‌توان درباره پاره‌ای از آرای کلامی
و فقه‌الحدیثی وی نیز رای زد و تألیف ساخت. یکی از فصل‌های مهم در کتاب
زندگی و اندیشه کلینی بزرگ، تعلق یا عدم تعلق او به مسلک اخباری است.
اگرچه اوج و فَوَران نزاع میان اخباری‌ها و اصولیان در قرن‌های یازدهم
و دوازدهم هجری بوده است، و با ظهور مرحوم وحید بهبهانی و تألیف کتاب
«الاجتهاد و الاصول» به ظاهر فیصله یافت، اما آنچه حقیقت دارد شروع این
نزاع تاریخی از صدر اسلام و استمرار آن تاکنون است. در این میان، یکی
از حواشی مهم در متن منازعات اخباری ـ اصولی، سیره پیشینیان و گرایش
آنان به یکی از دو سوی نزاع پیش‌گفته است. عصر کلینی(ره)، دوران تدوین
جوامع حدیثی و اوج منازعات کلامی بود. گرچه نمی‌توان محدثان بزرگ را به
راحتی به یکی از این دو گرایش تاریخی منسوب کرد، اما به کمک قراین و
شواهد ـ حتی در صورت فقدان مدارک ـ جایگاه‌شناسی آنان چندان دشوار
نیست. درباره ثقة الاسلام کلینی، دلایلی چند مبنی بر گرایش وی به تفکری
که اکنون به مسلک اخباری نام‌بردار است، اقامه کرده‌اند. در نوشتار
حاضر می‌کوشیم تا معلوم گردد که آن محدث نامی از شمول اکثر این دلایل
تخصصاً بیرون است، و از برخی دیگر نیز تخصیصاً. از این رهگذر، مکتب‌های
بغداد و قم را که نخستین پایگاه‌های اهل الحدیث (نیای معنوی اخباریان)
است، از نظر خواهیم گذراند تا معلوم گردد که تعلق کلینی به این
مکتب‌های تاریخی، دلایل موجهی برای گرایش او به مشرب اخباری‌ها نیست.
در بخش پایانی مقاله، درباره معانی و کلّیت مشکک اخباری‌گری سخن خواهیم
گفت و این که می‌توان بزرگانی همچون کلینی را به نوعی با برخی مراتب
رقیق اخباری‌گری مرتبط ساخت. در این نقض و ابراهم‌ها بیش از همه بر
دلایل بیرونی و سیره‌شناسی تکیه خواهیم داشت؛ زیرا چند و چون ادله
درون‌متنی و مکتوب در این زمینه به گونه‌ای است که نمی‌توانند فصل
الخطاب باشند. دعوی نهایی نیز این خواهد بود که کلینی(ره) نه اهل
الحدیث ـ به معنای مصطلح آن ـ که محدثی زبردست و حدیث‌شناسی بزرگ بود.


 




«مانیفست
شیعه»، محمد مرادی




کتاب «کافی»، تألیف کلینی، اولین جامع روایی شیعه است که با هم‌قرینان
خود تفاوت دارد. در قرن چهارم هجری که نگارش کتاب‌های حدیثی از سوی
محدثان آغاز شد، «کافی» که حاوی تعالیم عقیدتی، فقهی و اخلاقی است و بر
اساس اصول حدیث‌نگاری تألیف شده، جایگاه ویژه‌ای را به خود اختصاص داده
است. در این میان، صدوق، اگرچه کتاب‌های فراوان‌تر و بیشتری نوشته و
همه حوز‌ه‌های معرفتی را هم پوشش داده، و رنج سفرهای متعددی را تحمل
نموده و از زوال معارف زیادی جلوگیری نموده، اما هیچ‌گاه آثار او با
نظم و سامان و انسجام «کافی» قابل قیاس نیست. مضافاً به این که «کافی»
در میان اوضاع پرآشوب زمان خود که پاره‌ای از آنها ناشی از غیبت امام و
سردرگمی شیعیان و پیدایش نحله‌های کلامی و فرقه‌های مذهبی بوده،
توانسته خطی معتدل و ویژه را دنبال کند. اگرچه «کافی» هم تحت همان فضا
و جو، در گزینش احادیث و انتقال میراث حدیثی گاه دچار لغزش شده، اما
اثر ماندگار او می‌تواند، به مثابه یک مانیفست یک گروه اعتقادی و فقهی
به شمار آید. حاصل این که با بررسی مقدمه، انتخاب عنوان‌ها و احادیث و
مقایسه آن در بخش‌های مختلف، با کتاب‌های مشابه هم‌دوره او (از قرن سوم
تا پنجم) می‌توان ویژگی‌های انحصاری اندیشه کلینی و «کافی» را به مثابه
خط شیعی اعتدالی بر شمرد و با توجه به مختصات عقیدتی و فقهی شیعه و نیز
گزارش موارد مخالف مانند روایات تحریف و... سر فصلی نو با بازگشت به
گذشته و دوران معصومین به دست داد؛ چیزی که در معرفت دینی همانند آب
حیات است.


 




«نقد
کتاب "الکلینی و تأویلاته الباطنیه"»، جوادی




نویسنده: دکتر صلاح عبد الفتاح الخالدی؛ سال نشر: 2006؛ عمان.




نقد جامع این کتاب نیازمند فضایی معادل حجم کتاب است که حدود 324 صفحه
می‌شود ولی به برخی از مباحث مانند توحید و مباحثی نظیر آن می‌توان در
حد یک مقاله پرداخت. بیشتر نقدهای نویسنده متوجه مباحث تأویلی در «اصول
کافی» است که خیلی از مباحث را نقد بنائی کرده؛ مثلاً فلان حدیث در
منابع اهل سنت وجود ندارد. گویا حقیقت, مساوی با اهل سنّت است و اگر
حدیثی در منابع اهل سنّت نبود پس باطل است یا مثلاً با دیدگاه این طیف
از محدثان نمی‌سازد و اشکالاتی نظیر اینها. برخی موارد اختلاف دیدگاه
با شیعه در تفسیر آیه دارد؛ مثلاً او می‌پذیرد که امام علی(ع) و یا
برخی از ائمه، تأویل قرآن را می‌دانند ولی معتقد است دیگران هم تأویل
می‌دانند که در این مورد، اختلاف نظر با شیعه دارد که تأویل را مختص
اهل بیت(ع) می‌دانند. به هر حال در حد یک مقاله مباحثی از کتاب نقد
می‌شود. نقد جامع نیاز به بحث فراتر دارد.



مجله محدث شماره دهم
14


table






style="BORDER-RIGHT: 1px solid; BORDER-TOP: 1px solid; BORDER-LEFT: 1px solid; BORDER-BOTTOM: 1px solid"
borderColor=#dae6e7>




style="BORDER-RIGHT: 1px solid; BORDER-TOP: 1px solid; BORDER-LEFT: 1px solid; BORDER-BOTTOM: 1px solid"
borderColor=#aaaaaa
background=te.jpg align="center">


معاونت فرهنگي و
ارتباطات مؤسسه


style="MARGIN-TOP: 0px; MARGIN-BOTTOM: 0px; LINE-HEIGHT: 15px"> 


cellPadding=0 width="100%" border=1>






پایان‌نامه‌های روایی




 (تازه هاي پايان نامه هاي حديثي)




«نقش تاریخ در نقد و بررسی حدیث»، کمال صحرائی اردکانی، دکتری (
PH.D)
علوم قرآن و حدیث، دانشکده اصول الدین، استاد راهنما: محمدعلی
مهدوی‌راد، استادان مشاور: احمد عابدی و مهدی مهریزی، 1385، 282 ص.




این تحقیق به دنبال پاسخگویی به این پرسش اصلی بوده است که تاریخ در
ارزیابی و نقد حدیث چه نقشی داشته؟ و این نقش را چگونه ایفا کرده است؟
مورخان و محدثان اسلامی چگونه از این معیار برای تشخیص قوت و ضعف اخبار
و احادیث سود جسته‌اند؟ از چه زمانی این امر در میان مسلمین آغاز شده و
به چه ترتیبی ادامه یافته است؟




این تحقیق از چهار فصل تشکیل شده است، که در فصل اول پیشینه
تاریخ‌نگاری در اسلام، دلائل پیدایش، گسترش و سیر تحول و پیشرفت در
نگارش‌های تاریخی، تشریح و سپس به پیوند تاریخ با حدیث اشاره شده است.




در فصل دوم، نگارنده، حدیث و حدیث‌نگاری در بین شیعه و اهل سنّت را
بررسی نموده و موضوع ورود اخبار ساختگی و عوامل مؤثر در این زمینه را
توضیح داده و جوامع مهم حدیثی فریقین را در ترازوی سنجش قرار داده و
اعتبار آنها را بررسی نموده است.




در فصل سوم، موضوع با اهمیت نقد و انواع آن در حوزه حدیث‌پژوهی بررسی
شده و ضرورت نقد حدیث، انتقادهای مستشرقان و آرای معاصران درباره نقد
حدیث درج گردیده است.




در فصل چهارم، مؤلف در ابتدا امکان دستیابی به حقایق تاریخی ـ علی‌رغم
راهیابی دروغ در گزارش‌های تاریخی ـ را تبیین کرده و در ادامه، سیر نقد
حدیث به کمک تاریخ را در دو محور سند و متن توضیح داده است.



 



 




«نقد و بررسی روش و دیدگاه ابن جوزی در باب فضائل اهل بیت(ع) در کتاب
"الموضوعات"»، فاطمه مرضیه حسینی کاشانی، کارشناسی ارشد علوم قرآن و
حدیث، دانشکده اصول الدین، استاد راهنما: مهدی مهریزی، استاد مشاور:
ناصر رفیعی محمدی، 1385، 227 ص.




نگارنده در این تحقیق در پی بررسی و نقد روش و دیدگاه ابن جوزی در
تفکیک احادیث موضوع، به احادیث منتخب وی در باب فضائل اهل بیت(ع) در
کتاب «الموضوعات» توجه نموده است. هدف نگارنده از یک سو شناساندن
معیارها و ملاک‌های مناسب در نقد احادیث، نمایاندن راه صحیح به‌کارگیری
آنها و از سوی دیگر بررسی صحت و سقم نظرات ابن جوزی در باب فضائل اهل
بیت(ع) و دفاع از احادیثی است که به اشتباه، موضوع شمرده شده‌اند.




در این جهت وی، پس از بیان کلّیاتی درباره حدیث موضوع، شواهد وجود آن و
علل پیدایش و گسترش آن در فصل نخست، به تبیین ملاک‌ها و معیارهای لازم
در بررسی اسناد و متون احادیث در فصل دوم پرداخته است. پس از آن به
منظور بررسی مناقشات سندی ابن جوزی، ابتدا چگونگی جرح‌های وی را در
فصلی جداگانه بررسی کرده است. سپس اشکالات متنی و سندی او را درباره تک
تک احادیث، مطرح و به نقد آن پرداخته، که حاصل آن برملا شدن خطاهای
متعدد ابن جوزی در موضوع شمردن احادیث این باب است.




نویسنده در پایان به این نتیجه رسیده که از جمع‌بندی این خطاها و
مطالعه در ویژگی ابن جوزی معلوم می‌گردد که ریشه همه خطاهای او تعصب
مذهبی و نگاه یک سویه او به احادیث بوده که مانع از به‌کارگیری صحیح
ملاک‌های نقد حدیث شده؛ ملاک‌هایی که خود بر درستی آنها صحه گذاشته
است.



 



 



 



 




«مکتب حدیثی شیعه در کوفه از آغاز تا پایان قرن سوم هجری»، سعید شفیعی،
کارشناسی ارشد علوم قرآن و حدیث، دانشگاه تربیت مدرس، استاد راهنما:
محمدعلی مهدوی راد، استاد مشاور: شادی نفیسی، 1385، 340 ص.




بررسی و شناخت چگونگی تشکیل حدیث در کوفه، شناخت راویان و محدثان و
آثار حدیثی پدید آمده در این منطقه، بررسی نقاط قوت و ضعف این مکتب،
شناخت صبغه حدیثی غالب در مکتب حدیثی کوفه و بررسی رابطه راویان اهل
سنّت با راویان شیعی کوفه و میزان تأثیرپذیری آنها از یکدیگر از جمله
اهداف نگارنده این پایان‌نامه است.




چون تحقیق درباره یک مکتب حدیثی است، وی در درجه اول بر کتاب‌های رجالی
و فهرست‌نگاری تکیه دارد و در مرتبه بعدی کتاب‌های حدیثی را نیز مدّ
نظر دارد. همچنین نوشته‌هایی که از اعضای مکتب به جای مانده یا بازسازی
شده دارای اهمیت والایی در پژوهش وی شده. به طور کلّی در این پژوهش بیش
از نهصد کتاب از راویان کوفی شناسایی شده که در این میان، حدیث، تاریخ،
فقه و کلام بیشترین کتاب را به خود اختصاص داده‌اند، ولی در حوزه تفسیر
کتاب‌های اندکی برآورد گردیده است. به زعم نگارنده، کثرت راویان از همه
فرق شیعه، فراوانی انواع روایات، تدوین کتب اولیه حدیثی، فراوانی
روایات غلوآمیز، و اهتمام به تاریخ عراق و حوادث آخرالزمان از
ویژگی‌های این مکتب حدیثی به شمار می‌آید.




نکته برجسته در این تحقیق تقسیمی است که نگارنده برای راویان کوفی
انجام داده است. وی این راویان را به سه دوره زمانی تقسیم نموده است:
دوران تأسیس مکتب حدیثی شیعه، که همزمان با حکومت امویان و فشارهای
شدید بر شیعیان است؛ دوران و عصر امام صادق(ع)، که مکتب حدیثی شیعه به
اوج خود رسید و فقه و کلام شیعه رشد فوق العاده‌ای پیدا کرد؛ دوران پس
از شهادت امام صادق(ع)، که در اوایل این دوران کوفه همچنان از مهمترین
مراکز شیعه در فقه و کلام بود.



 







«معیارهای فهم و نقد حدیث در تفسیر "المیزان"»، شادی نفیسی، دکتری علوم
قرآن و حدیث، دانشگاه تربیت مدرس، استاد راهنما: محمدعلی مهدوی راد،
اساتید مشاور: سید محمدباقر حجتی، نهله غروی نائینی، 1381، 660 ص.




این که چرا علامه طباطبایی(ره) در بررسی حدیث توجه جدی به سند ندارد؟
از نظر علامه چه معیارهایی برای نقد متن معتبر است و چرا او بیش از
دیگران به این امور روی کرده است؟ و مراد علامه از جری چیست و چرا
درباره بخش عظیمی از روایات، این گونه داوری می‌کند؟ محورها و
سؤال‌هایی است که سبب تدوین این پایان‌نامه برای نگارنده گشته که در
هفت فصل به نقد و بررسی آنها پرداخته است.




وی در تحقیق خود کوشیده تا با استخراج داوری‌های علامه و ساماندهی
نظرات ایشان در نقد و فهم حدیث، تداوم حرکتی باشد که این متفکران
اندیشه‌ور در جهت پیراستن گنجینه گران‌قدر حدیث در دوره معاصر آغاز
کرده‌اند. وی در کار خود استقصاء تمام نظرات را مدّ نظر نداشته، بلکه
هدفش ارائه اجمالی این نظرات بوده تا در پرتو آن دیدگاه علامه بهتر
فهمیده شود.




وی در دیدگاه خود ابتدا به بررسی روایات موجود در دو مرحله پرداخته
است: عصر پیامبر اکرم(ص) و عصر ائمه اهل بیت(ع). پس از آن آرای محققانی
را گزارش می‌کند که در این باره نگاشته‌هایی مستقل داشته‌اند. وی در
گزارش آرای محققان به نقل مستقل دیدگاه هر یک از ایشان نپرداخته بلکه
چیزی را نقل کرده که در جمع‌بندی کلّی می‌توان از نظرات این عالمان به
دست آورد، چنان که در ارائه نمونه‌ها به آنچه ایشان در کتاب‌هایشان
آورده‌اند بسنده نکرده و کوشیده تا نمونه‌هایی جدید از منابع شیعه و
سنّی برای آن بیاورد. وی در این قسمت دو مجموعه معیار: معیارهای فهم و
معیارهای نقد حدیث را آورده است.


  • نام منبع :
    مجله محدث شماره دهم
    تاريخ انتشار :
    شهریور 1386
تعداد بازدید : 14385
صفحه از 16
پرینت  ارسال به