5
مجله محدث شماره دهم


table






style="BORDER-RIGHT: 1px solid; BORDER-TOP: 1px solid; BORDER-LEFT: 1px solid; BORDER-BOTTOM: 1px solid"
borderColor=#dae6e7>




style="BORDER-RIGHT: 1px solid; BORDER-TOP: 1px solid; BORDER-LEFT: 1px solid; BORDER-BOTTOM: 1px solid"
borderColor=#aaaaaa
background=/uploads/IMAGES/mohaddeth/te.jpg>



پژوهشكده علوم و معارف
حديث


style="MARGIN-TOP: 0px; MARGIN-BOTTOM: 0px; LINE-HEIGHT: 15px"> 


cellPadding=0 width="100%" border=1>






دیدگاه




«دیدگاه» بخش جدیدی است كه از این شماره در «محدّث» گشوده می‌شود و به
طرح نظرات كارشناسان درباره آثار منتشر شده دار الحدیث یا شیوه
پژوهش‌های علمی گروه‌های پژوهشكده می‌پردازد.




نتایج و بركات تضارب آرا و گفتگوهای اندیشگی در گشایش راه‌های معرفی نو
و تكمیل و تعالی كوشش‌های فرهنگی روشن و بدیهی است . بدین لحاظ ، از
همه محققان و صاحب نظران حوزه علوم انسانی و اسلامی _ بویژه دانش‌های
حدیثی ­_ دعوت می كنیم تا در مجال صفحات «دیدگاه» آرای اندیشمندانه
خویش را طرح نمایند .




در نخستین گام و در ادامه و تكمله گفتگوی «محدّث» با حجة الاسلام و
المسلمین علی صدرایی خویی ، مدیر طرح «فهرستگان نسخه‌های خطی حدیث و
علوم حدیث شیعه»كه در شماره قبل (شماره 9) درج گردید ، ایشان به چند
پرسش دیگر در خصوص این اثر و نیز به نقدی كه در نشریه «كتاب‌های
اسلامی» بر «فهرستگان» چاپ شده بود ، پاسخ دادند كه در پی می‌آید.



 






«
فهرستگان» چه خلأهایی را پر نموده و چه اقدامات دیگری در این جهت باید
انجام گیرد؟




خلأهایی را که«فهرستگان» پر نموده یا به عبارت دیگر فوائدی که
«فهرستگان» در بر دارد ـ علاوه بر فوائدی که قبلاً ذکر گردید ـ را در
چند بخش می‌توان برشمرد:




1.


کتاب‌های چاپ شده: درباره کتاب‌های چاپ شده، مراجعه به نسخه‌های خطی
کتاب در مواردی که متن دچار اغلاق بوده یا معنای محصلی از آن افاده
نمی‌شود، ضروری است ؛ چون امکان دارد که در این موارد به دلایلی از متن
اصلی عبارتی جابه‌جا یا حذف شده باشد. بنابراین صرف چاپ شدن کتابی دلیل
بی‌نیازی از نسخه های خطی آن کتاب نمی‌تواند باشد. «فهرستگان» با در
اختیار قرار دادن مشخصات نسخه‌های خطی کتابها این امکان را برای محققان
فراهم نموده است.




2.
 کتاب‌های
چاپ نشده: درباره کتاب‌های منتشر نشده، «فهرستگان» این نوع کتاب‌ها را
در عرصه حدیث و علوم حدیث برای محققان معرفی نموده و محققان می‌توانند
با توجه به ملاک ها و به دست آوردن اولویت‌ها ـ که از طریق «فهرستگان»
از طریق مقایسه اطلاعات داده شده، قابل دسترسی است ـ برای تحقیق و
تصحیح یا انتخاب موضوع پایان‌نامه‌ها از میان این آثار اقدام نمایند.


 




چه
تحقیقات دیگری برای استفاده بهینه از« فهرستگان» و یا تکمیل آن ضروری
است؟




برای تکمیل بهره‌وری «فهرستگان»، مراجعه به نسخه‌های خطی، در چند مورد
لازم و ضروری است که با کمک و مساعدت محققان باید انجام گیرد. این
محورها عبارتند از:




1.


کتاب‌هایی كه مولف یا عنوان آنها ناشناخته است : در «فهرستگان» تعداد
قابل توجهی نسخه یا کتاب به صورت مجهول معرفی شده، که با توجه به معرفی
کتاب‌های حدیثی و علوم حدیثی و ابواب و فصول هر کدام در «فهرستگان»،
خیلی از این مجهولات با مراجعه به نسخه‌ها قابل شناسایی هستند. محققانی
که انگیزه پژوهش‌های نو در عرصه مخطوطات در حوزه حدیثی دارند مراجعه به
نسخه‌ها در این موارد می‌تواند راه‌های جدیدی را به روی آنها بگشاید.
این مجهولات در چند بخش است:




الف: کتاب‌هایی که نام آن‌ها مشخص نیست.




ب: کتاب‌هایی که مؤلف شناسایی نشده است.




ج: کتاب‌هایی که نام و مؤلف شناسایی نشده.




د: کتاب‌هایی که نام و مؤلف آنها مشخص بوده ـ ولی از کتاب‌های مشهور
نیست ـ و اطلاعات کتاب شناختی قابل توجهی برای آنها، به دلیل فاقد بودن
فهرست مآخذ ـ ذکر نشده است.




2.
 نسخه‌های
بدون تاریخ: همانگونه که قبلاً یادآوری گردید ترتیب درج نسخه‌های یک
کتاب به ترتیب تاریخ تحریر نسخه‌ها است و نسخه‌هایی که فاقد تاریخ
کتابت بودند بعد از نسخه‌های تاریخدار ذکر شده‌اند. باید توجه داشت که
اغلب این نسخه‌های بدون تاریخ از نسخه‌های مهم آن کتاب هستند که به
دلیل افتادگی آغاز و انجام نسخه فاقد تاریخ شده‌اند. مراجعه به اصل
نسخه می‌تواند اهمیت این نسخه‌ها را مشخص سازد و ای بسا در میان این
نسخه‌ها نسخه‌ای مهم‌تر از کهن‌ترین نسخه معرفی شده وجود داشته باشد.




3.
 نسخه‌های
جدید: همانگونه که گفته شد «فهرستگان» اطلاعات فهارسی را شامل است که
تا سال 1380 شمسی منتشر شده و برای فهرست‌های بعد از آن نیز به یاری
خدای تعالی، مستدرکی تنظیم خواهد شد. ولی باید محققان گرامی توجه داشته
باشند که بسیاری از نسخه‌های خطی در کتاب‌خانه‌های شخصی و عمومی
نگهداری می‌شوند که امیدی به فهرست شدن آنها در کوتاه مدت وجود ندارد.
بر محققان گرامی است که به هر اندازه که به نسخه یا نسخه‌هایی دسترسی
دارند اطلاعات آن را ثبت و منتشر سازند. چه بسیار نسخه‌های خطی مهم که
در این کتاب‌خانه‌ها از دسترس محققان به دور مانده و می‌تواند فصل
جدیدی در تحقیقات بگشاید.




4.
 تهیه
نرم‌افزارهای نسخه‌های خطی: با تدوین «فهرستگان»، امکان ورود به
عرصه‌های جدید اطلاع‌رسانی در عرصه نسخه‌های خطی در حوزه حدیث و علوم
حدیث و انتشار دیجیتالی آنها فراهم شده است؛ برای نمونه می‌توان از کتب
اربعه شیعه نسخه‌های مهم را گزینش و تصویر نسخه‌ها را به صورت دیجیتالی
منتشر نمود تا محققان بتوانند در صورت نیاز به متن نسخه دسترسی داشته
باشند. این ضرورت برای کتاب‌هایی مانند نهج‌البلاغه اولویت ویژه دارد ؛
چون در تحقیق و تصحیح، فوائد بسیاری از این نسخه‌ها، به خوانندگان
منتقل نمی‌شود و کاغذ و چاپ توانایی انتقال آن را ندارد.


 





قبل از این در نشریه «کتاب‌های اسلامی» (بهار 1382 ، ش 12، ص 116 ـ
127)، مقاله‌ای با عنوان «نقدی بر فهرستگان» منتشر شده است، درباره آن
چه نظری دارید؟




اولاً باید یادآوری نمود که آن مقاله در زمانی نوشته شده که فقط یک جلد
 «فهرستگان» منتشر شده بود ؛ یعنی جلد اول که موضوع آن درایه و رجال
است. در مجلدات انتشار یافته بعدی این مجموعه اشکالات ، طرح شده و این
نقدها برطرف گردیده است. البته اغلب ین اشکالات با مراجعه به مقدمه
«فهرستگان» قابل رفع بوده است. برای نمونه به دو مورد از نقدهای طرح
شده اشاره می‌گردد:




1.
 چرا
«فهرستگان» به زبان فارسی نوشته شده است؟




علت این که این مجموعه به فارسی نوشته شده چند مورد بوده است:




اولاً اغلب مأخذهایی که مورد استفاده بوده به فارسی نگاشته شده است.




دوم این که بخش قابل توجهی از آثار معرفی شده به زبان فارسی است.




سوم این که تعداد قابل توجهی از خوانندگان این کتاب توانایی استفاده از
زبان عربی را ندارند.




این دلایل ما را بر آن داشت که نخست کتاب به زبان فارسی منتشر شود و
ترجمه عربی آن در دست بررسی است.




2.
 منابع:




در این بخش بیان شده که «مؤلف نام فهرست‌های گوناگون را ذکر کرده و هر
گاه نام کتاب‌خانه مورد نظر تغییر یافته در پاورقی همان صفحه متذکر شده
و نام جدید را بازگو کرده است. با این حال بسیاری دیگر از این تغییرات
ناگفته باقی مانده و مراجعه‌کنندگان و درخواست‌کنندگانِ نسخه‌ها را با
دشواری رو به رو خواهد کرد. از جمله کتاب‌‌خانه عمومی اصفهان هم اکنون
کتاب‌خانه ابن مسکویه نام دارد».




پاسخ این اشکال این است که تنها نمونه مورد استناد ، فهرستی به نام
جدید آن کتاب‌خانه است که تا زمان تنظیم «فهرستگان» منتشر نشده بوده
است. بدیهی است در ویرایش جدید مجموعه ، به منابع منتشر شده، پس از
تنظیم این مجموعه نیز اشاره خواهد شد.




در ادامه این اشکال آمده است که برای کتاب‌خانه‌هایی که دارای چند
فهرست بوده از یکی استفاده شده است. در این خصوص لازم است گفته شود که
درباره «فهرست چهار کتاب‌خانه مشهد» این اشکال وارد است، ولی درباره
کتاب‌خانه آیة الله گلپایگانی(ره) باید عرض کرد که در زمان تنظیم
«فهرستگان» سه جلد از فهرست نسخه‌های خطی آن کتاب‌خانه منتشر شده بود و
فهرست استاد عرب‌زاده هنوز منتشر نشده بود و فقط نرم‌افزار آن به لطف
آن استاد گران‌قدر در اختیار این بخش قرار گرفته بود ؛ بنابراین در
تمامی مواردی که نسخه‌ای در فهرست‌های قدیم معرفی شده به آنها ارجاع
داده شده که این موارد حدود یک دهم نسخه‌ها است و بقیه موارد فقط از
فهرست جدید ـ که مخطوط بوده _ استخراج شده و قبلاً جایی معرفی نشده
است.




3.
 عناوین
مفقود




ناقد محترم در این بخش چهل عنوان کتاب را آورده و مدعی شده که در
«فهرستگان» باید درج می‌شد و درج نشده است. باید عرض نمود چنانکه در
مقدمه «فهرستگان» آمده، در این کتاب بنا بر معرفی کتاب‌هایی است که
نسخه خطی آنها موجود بوده و در فهارس معرفی و محل نگهداری نسخه بیان
شده است ؛ بنابراین اگر کتابی در کتاب‌شناسی آمده، ولی نسخه‌ای برای آن
شناسایی نگردیده، یا کتابی چاپ شده ولی نسخه خطی از آن وجود ندارد، از
محدوده این طرح خارج است. همچنین برخی از اشکالات دیگری که ناقد محترم
طرح نموده از این دست است. اشکال دیگر این است که موضوع رساله «الجمع
بین کلام النبی والوصی» تألیف علامه حلی، درایه دانسته شده و طرح شده
که چرا در بخش درایه نیامده است؛ در صورتی که موضوع این رساله حدیث است
و در بخش «متون حدیث» با عنوان «جواب المسئلتین» از آن یاد شده است.




در پایان از تمامی صاحب‌نظران در موضوع این پژوهش دعوت می‌کنیم
پیشنهادات و انتقادات خود را به ما منعکس نمایند تا بتوانیم در
ویرایش‌های بعدی این مجموعه، اثری با كم‌ترین کاستی ارائه نماییم.




وآخر دعوانا ان الحمد لله رب العالمین.



مجله محدث شماره دهم
4


table






style="BORDER-RIGHT: 1px solid; BORDER-TOP: 1px solid; BORDER-LEFT: 1px solid; BORDER-BOTTOM: 1px solid"
borderColor=#dae6e7>




style="BORDER-RIGHT: 1px solid; BORDER-TOP: 1px solid; BORDER-LEFT: 1px solid; BORDER-BOTTOM: 1px solid"
borderColor=#aaaaaa
background=/uploads/IMAGES/mohaddeth/te.jpg>



پژوهشكده علوم و معارف
حديث


style="MARGIN-TOP: 0px; MARGIN-BOTTOM: 0px; LINE-HEIGHT: 15px"> 


cellPadding=0 width="100%" border=1>






کشف پیوندهای علوم اجتماعی و حدیث





گفتگو با حجة الاسلام والمسلمین دکتر محمدرضا ضمیری، مدیر واحد حدیث و
علوم اجتماعی پژوهشکده





مقدمه:




بخش وسیعی از آموزه‌ها و گزاره‌های اسلامی، اجتماعی است و مستقیم یا
غیر مستقیم، به جامعه و روابط انسان‌ها با یکدیگر مربوط می‌شود.




از سوی دیگر، دنیای مدرن برای بررسی این گونه موضوع‌ها، مطالعات علمی
ویژه‌ای را در نظر گرفته که در «علوم اجتماعی» با گرایش‌هایی مانند
جامعه‌شناسی، مردم‌شناسی، ارتباطات و... تدوین شده است.




یکی از محورهای فقه‌الحدیثی کار پژوهشکده علوم و معارف حدیث، مناسبات و
گفتگوهایی است که روایات دینی و علوم اجتماعی با یکدیگر دارند. در
گفتگویی که با حجة الاسلام والمسلمین دکتر محمدرضا ضمیری، مسئول واحد
حدیث و علوم اجتماعی پژوهشکده انجام داده‌ایم، روش‌شناسی و آثار تولیدی
این واحد معرفی شده و ایشان از ضرورت‌های چنین فعالیتی سخن گفته است.


 





آیا در اینجا به دنبال فهم خاصی از احادیث هستید که متأثر از علوم
اجتماعی است یا مقصود دیگری دارید و آیا یک کار تطبیقی بین علوم
اجتماعی و علوم حدیث صورت می‌گیرد یا به شکل دیگری است؟ به طور کلّی
هدف‌ها و روش‌های شما در این واحد علمی چیست؟




هدف اصلی از تشکیل واحد این بود که احادیث اجتماعی را که به نوعی مربوط
به زندگی اجتماعی میان انسان‌ها است را تبیین جامعه‌شناختی بکنیم.
همانطور که می‌دانید هم جامعه‌شناسی و هم دین نگاه خاصی به روابط
اجتماعی ما انسان‌ها دارند. مرحوم علامه طباطبایی در تفسیر قرآن، تأکید
می‌کنند بر اصل شکل‌گیری دین و فلسفه، که یک امر اجتماعی است و یکی از
فلسفه‌های وجود دین از بدو پیدایش، رفع اختلافات بود؛ یعنی تا قبل از
پیدایش اختلاف‌های انسانی، وجود دین چندان ضرورت ندارد؛ بنابراین
اساساً دین یک امر اجتماعی است و ما در میان احکام و روابط که وجود
دارد چهار نوع رابطه را می‌توانیم تفکیک کنیم: رابطه انسان با خدا،
رابطه انسان با اجتماع و رابطه انسان‌ها با همدیگر و رابطه انسان با
طبیعت و محیط زیست. وقتی که به گزاره‌های دینی نگاه می‌کنیم می‌بینیم
بیشترین حجم گزاره‌های دینی مربوط به رابطه انسان‌ها با همدیگر می‌شود،
حالا چه در نوع مسائل فقهی و حقوقی چه در مسائل اجتماعی، چه در مسائل
فرهنگی و سیاسی که اساساً یک نوع ارتباط وسیع میان انسان‌ها دیده
می‌شود. حتی در مباحث فقهی هم می‌بینیم که ما حدود 54 کتاب فقهی از
طهارت تا دیات داریم. قریب به 90 درصد این کتاب‌ها مربوط به مباحث
اجتماعی است؛ پس دین در همه ابعادش اهتمام ویژه‌ای به بحث اجتماع و
جامعه دارد از طرف دیگر در جهان معاصر می‌بینیم که برای تبیین مسائل
اجتماعی، علمی را به نام جامعه‌شناسی تأسیس کرده‌اند. البته حالا
نمی‌خواهیم بحث کنیم که رشته جامعه‌شناسی چیست و پدر جامعه‌شناسی کیست.
بسیاری معتقد هستند که ابن خلدون، جامعه‌شناس مسلمان، پدر جامعه‌شناسی
بوده و برخی هم معتقدند که اگوست کنت، جامعه‌شناس فرانسوی، پایه‌گذار
جامعه‌شناسی است که حدود یک قرن و نیم پیش بوده. به هر حال ما از یک سو
می‌بینیم که گزاره‌های دینی ما چه در بحث‌های حقوقی ـ فقهی حتی اجتماعی
ـ اخلاقی، ناظر بر روابط انسان‌هاست و از سوی دیگر بشریت هم خودش برای
حل مسائل اجتماعی‌اش علمی را به نام جامعه‌شناسی پیشنهاد و تأسیس
می‌کند و سعی می‌کند قواعد اجتماعی، هنجارها و ارزش‌ها را کشف و مطرح
بکند. در واقع این طبیعی است که پیوندی میان این دو دسته مطالعه علمی و
دینی و یک مطالعه تطبیقی میان اینها لازم است و البته اختلافاتی هم به
صورت بنیادی وجود دارد؛ چون به هر حال بشر معمولاً در پرتو دین، حل
مسائل اجتماعی‌اش را از ماوراء طبیعت جستجو می‌کند؛ یعنی یک نگاه
متافیزیکی دارد اما جامعه‌شناسی یک نگاه پایین‌تری دارد، یعنی نگاه
عرفی و جهانی دارد. ممکن است گفته شود که اگر اینها با هم تباین دارند
پس رابطه‌ای با هم ندارند. ولی این گونه هم نیست و نقاط اشتراک بسیاری
وجود دارد. چون اینها امور ذهنی است خیلی‌ها در همین امور ذهنی گیر
می‌کنند و می‌گویند پس نمی‌شود به این علوم با یک نوع نگاه تطبیقی روی
آورد. اما این جور نیست. اعتیاد، فقر، بیکاری، طلاق، خودکشی و شبیه
اینها آسیب‌های اجتماعی هستند و دین هم یک سری گزاره‌ها و تبیین‌هایی
دارد. از آن سو علم هم مطالعات و تحقیقات خوبی دارد که اینها را می‌شود
مکمّل هم قرار داد و برای رفع معضلات اجتماعی استفاده کرد.




ریشه شکل‌گیری این واحد برای این بوده که ما یک نگاه مقایسه‌ای میان
این دو سبک گزاره برای حل مسئله‌های اجتماعی داشته باشیم.


 




پس در واقع، روش، یک روش تطبیقی است و لزوماً اینجا فقط کار
جامعه‌شناختی یا کار حدیثی که مبتنی بر جامعه‌شناسی باشد انجام نمی‌شود
بلکه سعی می‌شود تطبیق بین این دو علم صورت بگیرد و نقاط مشترکی که هست
استخراج و دسته‌بندی شود و به نتایجی برسد.




بله، دقیقاً همین طور است.


 





این واحد به نام علوم اجتماعی و حدیث است و مستحضر هستید که علوم
اجتماعی در برگیرنده چند گرایش مختلف مثل جامعه‌شناسی، ارتباطات و بعضی
گرایش‌های دیگر است. آیا علوم اجتماعی در این نام، در برگیرنده همه آن
گرایش‌هاست یا صرفاً به معنای جامعه‌شناسی است؟




علوم اجتماعی عنوان عامی است که البته چند تا مفهوم دارد. یکی از
مفاهیمش عام است؛ وقتی که می‌گوییم علوم اجتماعی حتی شامل اقتصاد،
سیاست، مدیریت، مردم‌شناسی، جامعه‌شناسی، روان‌شناسی اجتماعی، جغرافیای
انسانی و حتی تاریخ می‌شود. این معنای وسیع علوم اجتماعی است. اما یک
معنای خاصی هم دارد و منظور ما هم این معنای خاص است. ما در این کار
عمدتاً رویکرد جامعه‌شناختی و مقداری نگاه‌های مردم‌شناختی و
روان‌شناسی اجتماعی داریم. این تقریباً حیطه کار است و هنوز آن قدر
گسترده نشده که بتوانیم مثلاً برای سیاست، اقتصاد و امثال اینها برنامه
خاص داشته باشیم و در حال حاضر در ابتدای این راه هستیم.


 





ترکیب اعضای این واحد پژوهشی شامل جامعه‌شناسان و افرادی است که کار
حدیثی می‌کنند یا این که شما کسانی را انتخاب می‌کنید که به هر دو علم
مسلط باشند؟




پژوهشگرانی که با این واحد ارتباط دارند، باید دارای چند ویژگی باشند:
یکی این که حداقل سطح تحصیلاتشان کارشناسی ارشد جامعه‌شناسی باشد و بر
روش تحقیق در حوزه‌ها و نظریه‌های این علم مسلط باشند. از سوی دیگر
باید دقیقاً مباحث حدیثی و رجالی را بشناسند. برخی از این پژوهشگران،
هر دو جنبه را بالفعل دارند. برخی کارشناسی ارشد جامعه‌شناسی دارند که
برای پربار کردن بحث‌های حدیثی اینها یک سری کارگاه‌هایی گذاشتیم و این
عزیزان هم زحمت کشیدند با اشتیاق خیلی خوبی شرکت کردند و پشتوانه ‌های
حدیثی‌شان را تکمیل کردند. اکنون می‌شود گفت که محققان برجسته‌ای حضور
دارند و واقعاً پیدا کردن چنین محققانی که نسبت به هر دو حوزه اشراف
خوبی داشته باشند دشوار است.


 




از
چند سال پیش موضوعی در مجامع علمی مطرح شد و آن، تأسیس رشته‌هایی با
صفت اسلامی بود؛ مثل روان‌شناسی اسلامی، جامعه‌شناسی اسلامی و امثال
اینها که الان هم در برخی از دانشگاه‌ها و مؤسسات پژوهشی به همین
نام‌ها رشته‌هایی وجود دارد و تدریس می‌شود. آیا فعالیت واحد علوم
اجتماعی و حدیث در همان جهت است یا شما نگاه دیگری دارید؟




ما به این موضوع، تقریباً جامع‌تر نگاه کردیم. یک نگاه این بود که
بگوییم جامعه‌شناسی اسلامی و روان‌شناسی اسلامی داریم با این هدف که از
گزاره‌های دینی در بحث‌های روان‌شناسی یا جامعه‌شناسی یا علوم دیگر
استفاده کنیم. خوب، حرف خوبی بود اما به راحتی در محافل علمی جا باز
نکرد. ما در کتاب «مناسبات جامعه‌شناسی و حدیث» ـ که به صورت گفتگویی
تنظیم شده است و اکثراً هم از جامعه‌شناسان بنام کشور و صاحب‌نظران
حوزه استفاده کرده بودیم ـ رابطه بین این دو مقوله را بحث کرده بودیم
که البته جامعه‌شناسی اسلامی یک بخشی از این کار قرار می‌گرفته؛ یعنی
حرکتی که اینجا شروع شده حتماً معنایش این نیست که فقط مبتنی بر آن
دیدگاه هست. ما در آن کتاب، شش تا دیدگاه مطرح کردیم؛ لذا اسم کتاب را
هم گذاشتیم «مناسبات» و این خودش نشان می‌دهد که می‌شود نگاه‌های دیگری
هم به این موضوع داشت. شیوه خیلی غلیظ و شدید این روش، جامعه‌شناسی
اسلامی یا روان شناسی اسلامی می‌شود.




من در مقدمه آن کتاب، به تفصیل درباره شش الگوی رابطه حدیث و علوم
اجتماعی پرداخته‌ام که این مباحث را به بعضی دانشگاه‌ها هم فرستادیم و
انصافاً از این کار قدردانی کردند و گفتند که کار شایسته‌ای است. یکی
از آن راه‌ها، جامعه‌شناسی اسلامی است اما راه‌های دیگر هم هست؛ مثلاً
یکی از راه‌ها این بود که سؤالات اساسی جامعه‌شناسی را در هر باب
استخراج کنیم، بعد ببینیم آموزه‌های حدیثی ما چگونه می‌خواهد این
مسئله‌ها را حل کند؛ یعنی ما سؤال را از جامعه شناسی می‌گیریم، بعد
می‌گوییم این یک پاسخ از جامعه‌شناسی بود، یک پاسخ هم احادیث اجتماعی
ما می‌دهند.




در این الگو، کسی بحث نکرده و مشکلات خاصی هم ندارد و خیلی راحت‌تر
می‌شود مقایسه کرد. البته عرض کردم دیدگاه جامعه‌شناسی اسلامی هم سر
جای خودش قابل دفاع است.


 




پس
اینجا هم کار تطبیقی صورت می‌گیرد، هم استشهاد از احادیث نسبت به
آموزه‌ها و گزاره‌های جامعه‌شناختی و هم یک سری مسائل از جامعه‌شناسی
کسب می‌شود و در علوم حدیث با روش فقه‌الحدیثی به اینها پاسخ داده
‌می‌شود، درست است؟




ما سعی می‌کنیم استقلال حدیث را حفظ کنیم و هیچ وقت کاری نمی‌کنیم که
جامعه‌شناسی را بر احادیث تحمیل كنیم. گاهی اوقات ما می‌بینیم در
راه‌های بیرون‌رفت از فلان مشکل اجتماعی از نظریه‌های جامعه‌شناسی
استفاده می‌شود. بعضی از احادیث اجتماعی ما ممکن است که همخوانی‌هایی
با اینها داشته باشند، در این موارد، ذکر می‌کنیم که مثلاً یک سری
احادیث داریم که همخوانی‌هایی با این نظریه‌ها دارند. اما ممکن است از
احادیث ما راه‌های جدیدی هم استفاده شود که در این نظریه‌ها دیده نشده.
ما آنها را هم بیان می‌کنیم که در واقع نقطه تمایز و برتری احادیث
اجتماعی ما بر تئوری‌های جامعه‌شناسی را نشان می‌دهد.


 




در
این گونه موارد لابد دیگر به روش علوم اجتماعی عمل نمی‌کنید که متکی بر
استدلال و تجربه و آزمون است و آنها را یک آموزه وحیانی فوق بشری مطرح
می‌کنید؟




نگاه‌های میدانی نگاه‌های پسندیده‌ای است که قابل قبول است. اما در
کنار آنها راه‌حل‌های دیگری هم وجود دارد. ما اثبات کردیم که راه رسیدن
به مسائل اجتماعی به تجربه منحصر نمی‌شود. تجربه یک دستاورد بشری قابل
استفاده است و در حد و حدود خودش مورد توجه است اما راه‌های وحیانی هم
در جای خودش بسیار پرفایده است و راهبردهای عینی را برای تنظیم روابط
اجتماعی در اختیار می‌گذارد. به هر حال ، امروزه سیطره و انحصار
پوزیتیویسم، شکسته شده است. الان در غرب هم پست مدرنیست‌ها به همین
نتیجه رسیده‌اند و روش تکثرگرایی را در پیش گرفته‌اند ما می‌خواهیم
بگوییم که در این تکثرها، روش وحیانی را هم ببینید. علاوه بر این‌ که
در مسائل علمی، تقدسی وجود ندارد؛ یعنی می‌گویند، این یک گزاره علمی
است و اگر انجام ندهیم چه اتفاقی می‌افتد؟ در مسائل اجتماعی وقتی که ما
متکی بر حدیث و وحی باشیم خود این تقدس، به فرد احساس مسئولیت می‌دهد.


 





درباره محصولاتی که واحد تولید کرده و کتاب‌ها و مقاله‌هایی که منتشر
شده توضیح بفرمایید و این که در حال حاضر چه پروژه‌هایی را در دست
پژوهش دارید؟




یک کار نظری کردیم که گفتگوهایی در باب حدیث و جامعه‌شناسی با حضور
جامعه‌شناسان خوب کشور و اساتید معروف دانشگاه‌های تهران، شهید بهشتی و
علامه و فضلای حوزه انجام یافت. تهیه این کتاب حدود دو سال زمان به خود
اختصاص داد که چاپ اولش تمام شده است. کتاب دیگر با عنوان «اندیشه
اجتماعی در روایات امر به معروف و نهی از منکر یا نظام کنترل اجتماعی
در اسلام» است که بعد از بازبینی‌های مستمری که انجام گرفت الان زیر
چاپ است. آثار دیگری هم در دست تدوین داریم؛ از جمله «تحلیل اجتماعی
صله رحم» و «قشربندی اجتماعی از دیدگاه روایات» که در حال انجام است.
بحث دیگری که در دست تدوین است،  «تبیین جامعه‌شناختی روایات خانواده»
است. موضوع‌های دیگر، جامعه‌پذیری در روایات و اندیشه‌های اجتماعی
پیامبر اعظم(ص) است که تقریباً کارش رو به پایان است. از موارد دیگر،
می‌توان به بحث مفاهیم اجتماعی روایات و جامعه‌شناسی فرهنگی در روایات
اشاره کرد که اکنون در دست تدوین است.


 





این پژوهش‌ها برای چه سطوحی تدوین می‌شود؟ آیا صرفاً پژوهشگران و
استادان دانشگاه یا دانشجوها را مد نظر قرار دادید یا این که قشر عام و
عموم مردم هم مخاطبان کتاب‌های این واحد هستند؟




کتاب‌ها از این نظر تفاوت دارند. کتاب «مناسبات حدیث و جامعه‌شناسی»
تقریباً یک کتاب تخصصی است. ولی بعضی از بحث‌ها برای سطح دانشجویان
کارشناسی ارشد تنظیم شده؛ مثل «اندیشه اجتماعی در روایات». به هر حال
مخاطب ما قطعاً کسی است که حداقل اطلاعات قابل قبولی از علوم اجتماعی
دارد؛ زیرا این مباحث در حد کارشناسی به بالا تنظیم شده است.


 





فرآورده‌های علمی که در اینجا تولید می‌شود، آیا تاکنون در پروژه‌های
ملّی برنامه‌های قوه قضائیه، سازمان ملّی جوانان یا آموزش و پرورش و...
مورد بهره‌برداری قرار گرفته است؟




 در این خصوص رایزنی‌هایی با سازمان ملی جوانان انجام شده است و همچنین
پروژه مشترکی درباره «اسلام و آسیب‌های اجتماعی» از سوی سازمان بهزیستی
کشور و دار الحدیث در حال انجام است و کار دیگر همکاری دار الحدیث با
پژوهشکده همکاری حوزه و دانشگاه در بحث کجروی اجتماعی است.


 





سؤال بعدی من درباره ارتباط شما با مراکز علمی ـ پژوهشی خارج از کشور
است؛ هم از لحاظ تبادل اطلاعات و هم از این جهت که علم جامعه‌شناسی
برآمده از کانون‌های علمی غرب است. آیا در این خصوص ارتباطاتی ایجاد
کرده‌اید؟




مهم‌ترین پل ارتباطی ما اینترنت است و به این شکل ارتباطاتی را ایجاد
کرده‌ایم. به سایت‌های مختلف 


Sociology

سر می‌زنیم و از مطالبشان استفاده می‌کنیم. گاهی هم کتاب‌های دست اول
انگلیسی‌زبان را که هنوز ترجمه نشده از نمایشگاه‌ها تهیه کرده‌ایم. اما
ارتباط خاص، یعنی سازماندهی شده نداریم.


 





قرار هست که این روند برعکس شود؟ یعنی تولیدات شما ترجمه و برای مراکز
پژوهشی دنیا ارسال شود؟




ما یکی دو تا اثر داریم که فکر می‌کنم اگر اینها را بتوانیم به واحد‌
ترجمه‌مان بدهیم شاید این اتفاق بیفتد، البته باید بضاعتمان را بیشتر
بکنیم و گام به گام پیش برویم. کار خیلی مشکلی است و چنان که می‌دانید،
جامعه‌شناسی علم جوانی است و نگاه‌های میان رشته‌ای جوان‌تر است. اما
این اتفاق می‌تواند رخ بدهد.


 





اگر سخن خاصی دارید، بفرمایید.




اگر مخاطبان اندیشمند نشریه شما و دوستان کمک کنند و به ما طرح بدهند و
نکات پیشنهادی خود را به صورت مکتوب یا حضوری با ما در میان بگذارند،
خیلی می‌توانند به ما کمک کنند و از این گونه ارتباطات پژوهشی و فکری
استقبال می‌کنیم. این کار، قطعاً کمک کردن به تبیین احادیث نورانی اهل
بیت است. علم هنوز به بسیاری از مطالب احادیث نرسیده است، بعد که
می‌رسد آن وقت می‌گوییم این گزاره را ما مثلاً 1400 سال پیش هم داشتیم
ولی چون الان از کنارش ساده می‌گذریم متوجه نیستیم. فکر می‌کنم با
بازگشت به منابع غنی دینی بسیاری از معضلات اجتماعی حل می‌شود. خیلی از
سنّت‌های ما سنّت‌های خوبی است، البته احتیاج به پالایش و تهذیب دارد
ولی به‌کلّی نباید از سنّت‌های خودمان غفلت کنیم.


  • نام منبع :
    مجله محدث شماره دهم
    تاريخ انتشار :
    شهریور 1386
تعداد بازدید : 14370
صفحه از 16
پرینت  ارسال به