211
ميزان الحكمه ج 03

937

صُعوبَةُ طَلَبِ الحَلالِ

۴۴۵۵.الكافي عن أبي جعفر الفَزاري :دَعا أبو عبدِ اللّهِ عليه السلام مَولىً لَهُ يقالُ لَه : مُصادِفٌ ، فأعْطاهُ ألْفَ دِينارٍ و قالَ لَهُ : تَجَهَّزْ حتّى تَخرُجَ إلى مِصرَ ، فإنّ عِيالي قد كَثُروا ......... فلَمّا دنَوا من مِصرَ اسْتَقْبلَتْهُم قافِلَةٌ ......... فأخْبَروهُم أنّهُ لَيس بمِصرَ مِنهُ شَيءٌ ، فتَحالَفوا و تَعاقَدوا على أن لا يَنْقُصوا مَتاعَهُم مِن رِبحِ الدِّينارِ دِينارا ، فلَمّا قَبَضوا أمْوالَهُم و انْصَرَفوا إلى المَدينةِ ، فدَخلَ مُصادِفٌ على أبي عبدِ اللّهِ عليه السلام و مَعهُ كِيسانِ، في كُلِّ واحدٍ ألفُ دِينارٍ ، فقالَ : جُعِلتُ فِداكَ هذا رأسُ المالِ ، و هذا الآخَرُ رِبحٌ ، فقالَ : إنّ هذا الرِّبحَ كثيرٌ ، و لكنْ ما صَنَعْتَهُ في المَتاعِ ؟ فحَدَّثَهُ كيفَ صَنَعوا و كيفَ تَحالَفوا ، فقالَ : سُبحانَ اللّهِ ! تَحْلِفونَ على قَومٍ مُسلِمينَ ألاّ تَبِيعُوهُم إلاّ رِبْحَ الدِّينار دِينارا ؟! ثُمّ أخَذَ أحدَ الْكِيسَيْنِ فقالَ : هذا رأسُ مالي ، و لا حاجةَ لنا في هذا الرِّبحِ . ثُمَّ قالَ : يا مُصادِفُ ! مُجادَلَةُ ۱ السُّيوفِ أهْوَنُ من طَلَبِ الحَلالِ . ۲

937

دشوارى به دست آوردن مال حلال

۴۴۵۵.الكافيـ به نقل از ابو جعفر فزارى ـ: امام صادق عليه السلام غلام خود، مُصادِف را فرا خواند و هزار دينار به او داد و فرمود : آماده شو كه [براى تجارت] به مصر بروى، چون عائله ام زياد شده است ......... وقتى به مصر نزديك شدند، كاروانى به استقبال آنها آمد ......... و به اطلاعشان رساندند كه كالاهاى آنها در مصر كمياب است، و با هم پيمان بستند كه كالاهاى خود را به كمتر از دو برابر خريد، نفروشند. پس از فروش كالا و گرفتن پول خود، به مدينه برگشتند. مصادف با دو كيسه، كه در هر يك هزار دينار بود، خدمت امام صادق عليه السلام رسيد و عرض كرد : فدايت شوم! اين كيسه اصل سرمايه است و اين يكى سود آن . حضرت فرمود : اين ، سود زيادى است، با كالا چه كردى ؟ مصادف براى امام توضيح داد كه چه كردند و چگونه با هم عهد و پيمان بستند . حضرت فرمود : سبحان اللّه ! عليه گروهى از مسلمانان هم پيمان مى شويد كه كالاى خود را به آنان به كمتر از دو برابرِ خريد نفروشيد ؟ آنگاه يكى از دو كيسه را گرفت و فرمود : اين سرمايه من است و ما را به اين سود نيازى نيست . آن گاه فرمود: اى مصادف ! شمشير زدن، آسانتر از به دست آوردن مال حلال است .

1.في التهذيب : ۷/۱۳/۵۸ «مُجالَدَة» و هو الأنسب .

2.الكافي : ۵/۱۶۱/۱ .


ميزان الحكمه ج 03
210

936

أَكلُ الحَلالِ

الكتاب :

يَسْأَلُونَكَ مَا ذَا أُحِلَّ لَهُمْ قُلْ أُحِلَّ لَكُمُ الطَّيِّبَاتُ وَ ما عَلَّمْتُمْ مِنَ الْجَوَارِحِ مُكَلِّبِينَ تُعَلِّمُونَهُنَّ مِمّا عَلَّمَكُمُ اللّهُ فَكُلُوا مِمّا أَمْسَكْنَ عَلَيْكُمْ وَ اذْكُرُوا اسْمَ اللّهِ عَلَيْهِ وَ اتَّقُوا اللّهَ إِنَّ اللّهَ سَرِيعُ الْحِسَابِ» . ۱

يا أَيُّهَا الرُّسُلُ كُلُوا مِنَ الطَّيِّبَاتِ وَ اعْمَلُوا صَالِحا إِنِّي بِما تَعْمَلُونَ عَلِيمٌ» . ۲

يا أَيُّهَا النَّاسُ كُلُوا مِمَّا فِي الْأَرْضِ حَلاَلاً طَيِّبا وَ لا تَتَّبِعُوا خُطُوَاتِ الشَّيْطانِ إِنَّهُ لَكُمْ عَدُوٌّ مُبِينٌ» . ۳

الحديث :

۴۴۵۳.الإمامُ عليٌّ عليه السلام :علَيكَ بلُزومِ الحَلالِ ، و حُسنِ البِرِّ بالعِيالِ ، و ذِكرِ اللّهِ في كُلِّ حالٍ . ۴

۴۴۵۴.الدرّ المنثور :اُمِّ عبدِ اللّهِ اُختِ شدّادِ بنِ أوسٍ ، أنّها بَعثَتْ إلى النَّبيِّ صلى الله عليه و آله بقَدَحِ لَبَنٍ عِند فِطْرِهِ و هُو صائمٌ ، فَردَّ إلَيها رسولَها: أنّى لكِ هذا اللَّبَنُ ؟ قالتْ: مِن شاةٍ لي ، فرَدَّ إلَيها رسولَها : أنّى لكِ الشّاةُ ؟ فقالت : اشْتَرَيْتُها مِن مالي . فشَرِبَ مِنهُ ، فلمَّا كانَ مِن الغَدِ أتَتْهُ اُمُّ عبدِ اللّهِ فقالتْ: يا رسولَ اللّهِ ، بَعَثْتُ إلَيكَ بلَبَنٍ فردَدْتَ إلَيَّ الرّسولَ فيهِ ! فقالَ لَها : بذلكَ اُمِرَتِ الرُّسُلُ قَبْلي أنْ لا تَأكُلَ إلاّ طَيِّبا و لا تَعْمَلَ إلاّ صالِحا . ۵

936

خوردنِ حلال

قرآن :

«از تو مى پرسند كه چه چيز براى ايشان حلال شده است . بگو : چيزهاى پاكيزه بر شما حلال شده است و [نيز خوردن صيدِ] آن حيوان هايى كه به آنها آنچه را كه خدايتان آموخته است تعليم داده باشيد . از آن صيد كه برايتان مى گيرند و نگه مى دارند بخوريد و نام خدا را بر آن بخوانيد و از خدا بترسيد كه او سريع الحساب است» .

«اى پيامبران ! از پاكيزه ها بخوريد و كار شايسته كنيد ، كه من به آنچه مى كنيد دانا هستم» .

«اى مردم ! از آنچه در زمين حلال و پاكيزه است بخوريد و به دنبال شيطان نرويد كه او دشمن آشكار شماست» .

حديث :

۴۴۵۳.امام على عليه السلام :بر تو باد استفاده از حلال و نيكى كردن به خانواده و به ياد خدا بودن در همه حال .

۴۴۵۴.الدرّ المنثور:اُم عبد اللّه ، خواهر شدّاد بن اوس ، كاسه شيرى براى افطار پيامبر صلى الله عليه و آله كه روزه داشت، فرستاد . پيامبر، فرستاده ام عبد اللّه را نزد او برگرداند كه بپرسد ، اين شير را از كجا آورده است . ام عبد اللّه پيغام فرستاد كه : از ميش خودم [دوشيده ام]. پيامبر صلى الله عليه و آله بار ديگر فرستاده او را برگرداند كه بپرسد ميش را از كجا آورده است ؟ ام عبد اللّه جواب فرستاد كه: از پول خودم آن را خريده ام .در اين هنگام پيامبر صلى الله عليه و آله از آن شير نوشيد . فرداى آن شب، ام عبد اللّه نزد پيامبر صلى الله عليه و آله آمد و عرض كرد : اى رسول خدا ! براى شما شير فرستادم و شما فرستاده مرا برگردانديد و درباره آن شير سؤال كرديد ؟ پيامبر فرمود : پيامبرانِ پيش از من، چنين دستور داشتند كه جز خوراك حلال و پاكيزه نخورند و جز كار شايسته نكنند [و من نيز بايد چنان باشم].

1.المائدة : ۴ .

2.المؤمنون : ۵۱ .

3.البقرة : ۱۶۸ .

4.غرر الحكم : ۶۱۳۱ .

5.الدرّ المنثور : ۶/۱۰۲ .

  • نام منبع :
    ميزان الحكمه ج 03
    سایر پدیدآورندگان :
    شیخی، حمیدرضا
    تعداد جلد :
    14
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1386
    نوبت چاپ :
    هفتم
تعداد بازدید : 788708
صفحه از 603
پرینت  ارسال به