343
ميزان الحكمه ج 03

۴۸۹۸.عنه صلى الله عليه و آله :كُلُّ أمرٍ ذي بالٍ لا يُبدَأُ فيهِ بِحَمدِ اللّهِ وَ الصَّلاةِ عَلَيَّ فَهُوَ أقطَعُ أبتَرُ ، مَمحوقٌ مِن كُلِّ بَرَكَةٍ . ۱

1030

الوُضوحُ فِي الكَلامِ

الكتاب :

«وَ أَطِيعُوا اللّهَ وَ أَطِيعُوا الرَّسُولَ وَ احْذَرُوا فَإِن تَوَلَّيْتُمْ فَاعْلَمُوا أَنَّمَا عَلَى رَسُولِنَا الْبَلاغُ الْمُبِينُ» . ۲

«مَّا عَلَى الرَّسُولِ إِلاَّ الْبَلاغُ وَ اللَّهُ يَعْلَمُ مَا تُبْدُونَ وَ مَا تَكْتُمُونَ» . ۳

۴۸۹۸.پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :هر كار ارزشمندى كه با ستايش الهى و درود بر من آغاز نشود ، گفتارى نا تمام و ناقص است ، و از هر بركتى محروم است. ۴

1.كنز العمّال : ۲۵۱۰ .

2.المائدة : ۹۲ .

3.المائدة : ۹۹ .

4.۱ . نكته : ابن قتيبه مى گويد : خطبه هاى رسول خدا را دنبال كردم و دريافتم كه در آغاز اكثر آنها چنين است : «ستايش ، مر خدا راست . او را ستايش مى كنيم و از او يارى مى جوييم، و به او ايمان مى آوريم ، و بر او توكّل مى كنيم ، و از او طلب بخشايش مى كنيم ، و به سوى او توبه مى كنيم ، و از شرّ نفوس خود و بدى اعمالمان به خدا پناه مى بريم. هر كس خدا او را هدايت كند ، هيچ گمراه كننده اى نخواهد داشت ، و هر كس خدا گمراهش كند ، هدايت كننده اى نخواهد داشت ؛ و شهادت مى دهم كه خدايى جز اللّه نيست . او يكتاست و انبازى ندارد» . و در برخى از خطبه ها چنين ديدم : «اى بندگان خدا! شما را به تقواى خداوند ، سفارش مى كنم و شما را به طاعت او فرا مى خوانم» و در خطبه اى از ايشان ديدم كه پس از حمد و ثناى خداوند ، چنين آمده بود : «اى مردم! براى شما نشانه هايى است . پس به سوى نشانه هاى خود ، راه پوييد ، و براى شما پايانه اى است . پس به آن پايانه ملحق شويد. همانا مؤمن بين دو بيم است : بين زمانى كه بر او گذشته و نمى داند كه خداوند با او چه خواهد كرد ، و زمانى كه باقى مانده و نمى داند كه خداوند در آن ، چه قضايى دارد . پس بنده بايد از جان خود براى خود ، و از دنيايش براى آخرتش ، و از جوانى پيش از پيرى ، و از زندگانى پيش از مرگ ، توشه برگيرد. سوگند به آن كه جان محمّد به دست اوست ، پس از مرگ ، عذرى پذيرفته نيست و پس از دنيا ، خانه اى جز بهشت يا جهنم نيست» و دريافتم كه در آغاز هر خطبه ، ستايش خداست ، به استثناى خطبه عيد كه آغاز آن تكبير است.


ميزان الحكمه ج 03
342

1028

الاِفتِتاحُ بِالبَسمَلَةِ

۴۸۹۳.مسند ابن حنبل عن أبي هريرة :قالَ رَسولُ اللّهِ صلى الله عليه و آله : كُلُّ كَلامٍ أو أمرٍ ذي بالٍ لا يُفتَحُ بِذِكرِ اللّهِ عزّ و جلّ فَهُوَ أبتَرُ ـ أو قالَ : أقطَعُ ـ . ۱

۴۸۹۴.الإمامُ عليٌّ عليه السلام :قولوا عِندَ افتِتاحِ كُلِّ أمرٍ صَغيرٍ أو عَظيمٍ : بِسمِ اللّهِ الرَّحمنِ الرَّحيمِ. ۲

۴۸۹۵.عنه عليه السلام :إنَّ رَسولَ اللّهِ صلى الله عليه و آله حَدَّثَني عَنِ اللّهِ عزّ و جلّ أنَّهُ قالَ : كُلُّ أمرٍ ذي بالٍ لَم يُذكَر ، «بِسمِ اللّهِ» فيهِ فَهُوَ أبتَرُ . ۳

۴۸۹۶.الإمامُ الصّادقُ عليه السلام :لا تَدَع «بِسمِ اللّهِ الرَّحمنِ الرَّحيمِ» و إن كانَ بَعدَهُ شِعرٌ . ۴

1029

التَّحميدُ للّهِِ وَ الصَّلاةُ عَلى رَسولِ اللّهِ

۴۸۹۷.رسولُ اللّهِ صلى الله عليه و آله :كُلُّ كَلامٍ لا يُبدَأُ فيهِ بِالحَمدِ للّهِِ فَهُوَ أجذَمُ ۵ . ۶

1028

آغازگرى با «بسم اللّه الرحمن الرحيم»

۴۸۹۳.مسند ابن حنبل ـ به نقل از ابو هريره ـ :رسول خدا فرمود : هر گفتار يا كارى كه ارزشمند باشد و با ياد خداى عزّ و جلّ آغاز نشود ، نا تمام است (يا آن كه فرمود : قطع شده است).

۴۸۹۴.امام على عليه السلام :در آغاز هر كار كوچك يا بزرگ بگوييد : «بسم اللّه الرحمن الرحيم».

۴۸۹۵.امام على عليه السلام :همانا رسول خدا صلى الله عليه و آله به نقل از خداوند عزّ و جلّ براى من نقل كرده كه چنين فرموده است : «هر كار ارزشمندى كه در آن بسم اللّه گفته نشود ، نا تمام است» .

۴۸۹۶.امام صادق عليه السلام :«بسم اللّه الرحمن الرحيم» را رها نكن ، حتى اگر پس از آن ، شعر باشد.

1029

حمد خدا گفتن و درود فرستادن بر رسول خدا

۴۸۹۷.پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :هر گفتارى كه با سپاس خدا شروع نشود ، چون دستْ بريده ، گفتارى نا تمام است. ۷

1.مسند ابن حنبل : ۳ /۲۸۱ /۸۷۲۰ .

2.التوحيد : ۲۳۲ / ۵ .

3.التفسير المنسوب إلى الإمام العسكري عليه السلام : ۲۵ /۷ .

4.الكافي : ۲ / ۶۷۲ / ۱ .

5.قال الشريف الرضيّ رحمه الله : هذا القول مجاز ، و إنّما شبّه ـ عليه الصلاة و السلام ـ الأمر الذي تَهُمّ الإفاضة فيه و تمسّ الحاجة إلى الكلام عليه ، إذا لم ينظر فيه حمد اللّه سبحانه و تعالى ، بالأقطع اليد من حيث كان قالصا عن السُّبوغ ، و ناقصا عن البلوغ . و ممّا يقوّي ذلك ما رواه أبو هريرة أيضا قال : قال عليه الصلاة و السلام : «الخطبة التي ليس فيها شهادة كاليد الجذماء . فأقام ـ عليه الصلاة و السلام ـ نقصان الخطبة مقام نقصان الخلقة . و ممّا يشبه هذا الخبر الحديثُ الآخر الذي ذكره أبو عبيد القاسم بن سلاّم في كتابه «غريب الحديث» ، و هو قوله عليه الصلاة و السلام : «مَن تعلّم القرآن ثمّ نسيه لقي اللّه سبحانه و هو أجذم» قال : و الأجذم : المقطوع اليد (المجازات النبويّة : ۲۴۴ / ۱۹۷) .

6.سنن أبي داوود : ۴ / ۲۶۱ / ۴۸۴۰ .

7.۱ . سيّد رضى مى گويد : در اين گفتار ، مجاز به كار رفته است و پيامبر اكرم ، كارى را كه سخن گفتن در آن اهمّيت داشته و به آغازگرى سخن در آن نياز افتاده است ، در صورتى كه حمد و سپاس الهى در آن به چشم نخورد ، به دستِ بُريده تشبيه نموده است ؛ زيرا چنين دستى از انجام دادن مطلوب كار و از به فرجام رساندن آن ، ناتوان است . روايتى ديگر از پيامبر صلى الله عليه و آله به نقل از ابو هريره اين مدّعا را تقويت مى كند . در اين روايت ، پيامبر صلى الله عليه و آله فرموده است : «خطابه اى كه در آن شهادت [به وحدانيت خداوند و رسالت پيامبر صلى الله عليه و آله ]نباشد ، به سان دست بُريده است» . پيامبر صلى الله عليه و آله در اين روايت ، كاستى خطابه را به جاى نقص خلقت آدمى نشانده است . شبيه اين حديث ، روايت ديگرى است كه ابو عبيد قاسم بن سلاّم در كتابش غريب الحديث ، از پيامبر صلى الله عليه و آله نقل كرده است : «هر كس قرآن را فرا گيرد ، آن گاه آن را فراموش كند ، خداوند سبحان را در حالى كه بُريده دست است ، ملاقات خواهد كرد» . ابن سلاّم افزوده است : «اجذم» ، به معناى «دستْ بُريده» است (المجازات النبويّة : ۲۴۴/۱۹۷) .

  • نام منبع :
    ميزان الحكمه ج 03
    سایر پدیدآورندگان :
    شیخی، حمیدرضا
    تعداد جلد :
    14
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1386
    نوبت چاپ :
    هفتم
تعداد بازدید : 788787
صفحه از 603
پرینت  ارسال به