133
ميزان الحكمه ج 04

1260

مَثَلُ الإنسانِ وَ الدُّنيا

۶۲۴۱.رسولُ اللّهِ صلى الله عليه و آله :ما لِي و الدنيا ؟! إنّما مَثَلِي و مَثَلُ الدنيا كَمَثَلِ راكبٍ مَرَّ لِلقَيلولَةِ في ظِلِّ شَجـرَةٍ في يَومٍ صَيفٍ ثُمّ راحَ و تَرَكَها . ۱

۶۲۴۲.بحار الأنوار :دَخَلَ عمرُ على رسولِ اللّهِ صلى الله عليه و آله و هو على حصيرٍ قد أثَّرَ في جَنبِهِ فقال : يا نَبِيَّ اللّهِ ، لَوِ اتَّخَـذتَ فِراشاً أوثَرَ مِنهُ ! فقالَ: ما لِي و للدنيا ؟! ما مَثَلِي و مَثَلُ الدنيا إلاّ كراكبٍ سارَ في يومٍ صـائفٍ فاستَظَلَّ تحتَ شَجَرةٍ ساعةً مِن نهارٍ ثُمّ راحَ و تَرَكَها . ۲

1261

مَثَلُ مَن خَبَرَ الدُّنيا

۶۲۴۳.الإمامُ عليٌّ عليه السلام :إنّما مَثَلُ مَن خَبَرَ الدنيا كَمَثَلِ قومٍ سَفْرٍ نَبا بِهِم مَنزِلٌ جَديبٌ فَأمُّوا مَنزِلاً خَصيباً و جَناباً مَرِيعاً، فاحتَمَلُوا وَعْثاءَ الطريقِ ، و فِراقَ الصديقِ ، و خُشُونةَ السَّفَرِ ، و جُشوبَةَ المَطعَمِ ، لِيَأتُوا سَعَةَ دارِهِم و مَنزِلَ قَرارِهِم . ۳

1260

حكايت انسان و دنيا

۶۲۴۱.پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :مرا با دنيا چه كار!؟ همانا حكايت من و دنيا حكايت مسافرى است كه در يك روز تابستانى براى خواب نيمروز در سايه درختى فرود مى آيد و سپس آن جا را ترك مى كند و مى رود .

۶۲۴۲.بحار الأنوار :عمر بر رسول خدا صلى الله عليه و آله وارد شد ، ديد پيامبر بر بوريايى خفته و بر پهلوى آن حضرت رد انداخته است ؛ عرض كرد : اى پيامبر خدا! خوب است فرش نرمترى تهيه كنيد! پيامبر صلى الله عليه و آله فرمود : مرا با دنيا چه كار!؟ حكايت من و دنيا حكايت مسافرى است كه در يك روز تابستانى ساعتى از روز را در سايه درختى فرود مى آيد و سپس آن جا را ترك مى كند و مى رود .

1261

مَثَل كسى كه دنيا را آزموده است

۶۲۴۳.امام على عليه السلام :داستان آن كس كه دنيا را آزموده ، همچون حكايت گروه مسافرانى است كه فرود آمدن در منزلى خشك و بى آب و علف را خوش ندارند و برآنند تا به جايى پُر نعمت و سرسبز و خرّم فرود آيند ؛ از اين رو، دشوارى راه و فراق يار و سختى سفر و ناگوارى خوراك را تحمّل مى كنند، تا به سراى وسيع و دلباز و منزل آسوده خود درآيند .

1.. بحار الأنوار: ۷۳/۱۱۹/۱۱۰.

2.بحار الأنوار : ۷۳/۱۲۳/۱۱۲ .

3.نهج البلاغة: الكتاب۳۱.


ميزان الحكمه ج 04
132

۶۲۳۵.عنه عليه السلام :أهلُ الدنيا كَرَكْبٍ يُسارُ بهم و هُم نِيامٌ . ۱

۶۲۳۶.عنه عليه السلام :إنّما مَثَلُكُم و مَثَلُها كَسَفَرٍ سَلَكُوا سبيلاً فكأنّهُم قد قَطَعُوهُ ، و أمُّوا عَلَماً فَكَأنَّهُم قد بَلَغُوهُ . ۲

۶۲۳۷.عنه عليه السلام :إنّ الدنيا لَيسَت بدارِ قَرارٍ و لا مَحَلِّ إقامةٍ ، إنّما أنتُم فيها كَرَكْبٍ عَرَّسُوا و ارتاحُوا ، ثُمّ استَقَلُّوا فَغَدَوا و راحُوا ، دَخَلُوها خِفافاً و ارتَحَلُوا عَنها ثِقالاً ، فلم يَجِدوا عنها نُزُوعا ، و لا إلى ما تَرَكوا بها رُجوعاً . ۳

۶۲۳۸.عنه عليه السلام :إيّاك أن تَغتَرَّ بما تَرى مِن إخلادِ أهلِها إلَيها و تَكالُبِهِم علَيها ، فإنّهـم كِلابٌ عاوِيَةٌ ، و سِباعٌ ضارِيَةٌ ، يَهِرٌّ بَعضُها عَلى بَعضٍ ، يأكُلُ عَزيزُها ذَليلَها ، و يَقهَرُ كبيرُها صغيرَها ، نَعَمٌ مُعقَّلَةٌ ، و اُخرى مُهمَلَةٌ ، قد أضَلَّتْ عُقولَها و رَكِبَتْ مجهولَها . ۴

۶۲۳۹.عنه عليه السلام :أقبَلوا على جِيفَةٍ قد افتَضَحُوا بأكْلِها ، و اصطَلَحُوا على حُبِّها . ۵

۶۲۴۰.عنه عليه السلام :أوَّلُهُم قائدٌ لآخِرِهم ، و آخِرُهُم مُقتَدٍ بِأوَّلِهِم ، يَتَنافَسُونَ في دنيا دَنيّةٍ ، و يَتَكالَبونَ على جِيفَةٍ مُرِيحَةٍ . ۶

۶۲۳۵.امام على عليه السلام :مردم دنيا چون كاروانى هستند كه در حال خواب به پيش برده مى شوند .

۶۲۳۶.امام على عليه السلام :حكايت شما و دنيا همچون حكايت مسافرانى است كه در راهى مى روند و گويى راه را به آخر رسانده اند و آهنگ رسيدن به علامت و نشانه اى مى كنند و گويى به آن رسيده اند.

۶۲۳۷.امام على عليه السلام :همانا دنيا نه سراى آرام گرفتن است و نه جاى ماندن . شما در دنيا به كاروانيانى مى مانيد كه در منزلى اُتراق كنند و دمى بياسايند و سپس بكوچند و شب و روز راه پويند . سبك بار به آن جا (دنيا) درآمدند و سنگين بار از آن كوچيدند و در منزلى كه از آن دور شدند، ديگر فرود نيايند و به آن جا كه تركش كرده اند ديگر باز نگردند .

۶۲۳۸.امام على عليه السلام :مبادا از اين كه مى بينى دنيا پرستان به دنيا رو كرده اند و آزمندانه به جان دنيا افتاده اند ، فريب بخورى ؛ زيرا آنان [مانند] سگانى پارس كننده و درندگانى وحشى هستند كه براى يكديگر خُرناس مى كشند ، قدرتمندان ، نا توانان را فرو مى بلعند و بالا دستان ، زير دستان را مغلوب خود مى سازند ، چارپايانى هستند كه گروهى در بندند و شمارى يله و رها ، و خِردهاى خويش را از دست داده اند و بيراهه مى روند .

۶۲۳۹.امام على عليه السلام :به مردارى روى آوردند كه با خوردن آن رسوا شدند و بر سر دوستى و عشق به آن ، با يكديگر سازش كردند .

۶۲۴۰.امام على عليه السلام :اولين آنها پيشواى آخرين شان است و آخرين شان به اولين شان اقتدا مى كند . بر سر دنياى دون با يكديگر رقابت مى كنند و بر سر مردارى گنديده، به جان هم مى افتند .

1.نهج البلاغة: الحكمة ۶۴.

2.. نهج البلاغة : الخطبة ۹۹ .

3.بحار الأنوار: ۷۸/۱۸/۷۶.

4.. بحار الأنوار: ۷۳/۱۲۳/۱۱۱.

5.نهج البلاغة : الخطبة ۱۰۹ .

6.نهج البلاغة: الخطبة۱۵۱.

  • نام منبع :
    ميزان الحكمه ج 04
    سایر پدیدآورندگان :
    شیخی، حمیدرضا
    تعداد جلد :
    14
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1386
    نوبت چاپ :
    هفتم
تعداد بازدید : 456110
صفحه از 576
پرینت  ارسال به