211
ميزان الحكمه ج 07

(انظر) الميزان في تفسير القرآن : 7 / 85 و ج 12 / 275 ، 288.

2583

ما يَلزَمُ مِن تَعَدُّدِ الآلِهَةِ

الكتاب :

ما اتَّخَذَ اللّهُ مِنْ وَلَدٍ وَ ما كانَ مَعَهُ مِنْ إلهٍ إذا لَذَهَبَ كُلُّ إلهٍ بِما خَلَقَ وَ لَعَلاَ بَعْضُهُمْ عَلَى بَعْضٍ سُبْحانَ اللّهِ عَمَّا يَصِفُونَ» . ۱

لَوْ كانَ فِيهِما آلِهَةٌ إلاَّ اللّهُ لَفَسَدَتا فَسُبْحانَ اللّهِ رَبِّ الْعَرْشِ عَمَّا يَصِفُونَ» . ۲

قُلْ لَوْ كانَ مَعَهُ آلِهَةٌ كَما يَقُولُونَ إذا لاَبْتَغَوا إلَى ذِي الْعَرْشِ سَبِيلاً * سُبْحانَهُ وَ تَعالَى عَمَّا يَقُولُونَ عُلُوَّا كَبِيرا» . ۳

الحديث :

۱۲۴۷۷.الإمامُ عليٌّ عليه السلامـ في وَصِيَّتِه لاِبنِه الحَسَنِ عليه السلام ـ: و اعلَمْ يا بُنَيَّ أنَّهُ لَو كانَ لِرَبِّكَ شَريكٌ لَأتَتكَ رُسُلُهُ ، و لَرَأيتَ آثارَ مُلكِهِ و سُلطانِهِ ، و لَعَرَفتَ أفعالَهُ و صِفاتِهِ، و لكِنَّهُ إلهٌ واحِدٌ كَما وَصَفَ نَفسَهُ ، لا يُضادُّهُ في مُلكِهِ أحَدٌ ، و لا يَزولُ أبَدا . ۴

2583

پيامدهاى اعتقاد به خدايان متعدد

قرآن:

«خدا هيچ فرزندى برنگرفت و هيچ خداى ديگرى با او نيست. در غير اين صورت هر خدايى با آفريدگان خود به سويى مى رفت و هر يك بر ديگرى برترى مى جست. منزه است خدا از آنچه مى گويند».

«اگر در زمين و آسمان خدايانى جز اللّه مى بود، هر دو تباه مى شدند؛ پس پاك و منزه است اللّه ، خداوندگار عرش، از آن چه درباره اش مى گويند».

«اگر، چنان كه مى گويند، با او خدايانى ديگر نيز مى بود، در اين صورت به سوى خداى صاحب عرش راهى مى جستند. پاك و بسى برتر است خدا از آنچه درباره اش مى گويند».

حديث:

۱۲۴۷۷.امام على عليه السلامـ در سفارش خود به فرزند بزرگوارش حسن عليه السلام ـنوشت : بدان تو اى فرزندم كه اگر پروردگارت را شريكى بود، بى گمان فرستادگان و رسولان او نيز نزد تو مى آمدند و نشانه هاى پادشاهى و اقتدار او را مى ديدى و افعال و صفاتش را مى شناختى؛ اما خداوند همچنان كه خود در وصف خويش فرموده، خدايى يگانه است و در ملكش رقيبى ندارد و هرگز زوال نمى پذيرد.

1.المؤمنون : ۹۱ .

2.الأنبياء : ۲۲ .

3.الإسراء : ۴۲ ، ۴۳ .

4.نهج البلاغة : الكتاب ۳۱ .


ميزان الحكمه ج 07
210

۱۲۴۷۴.الإمامُ الصّادقُ عليه السلامـ مِن مُناظَرَتِهِ زِندِيقا ـ: إن قُلتَ : إنَّهُما اثنانِ لَم يَخْلُ مِن أن يَكونا مُتَّفِقَينِ مِن كُلِّ جِهَةٍ ، أو مُفتَرِقَينِ مِن كُلِّ جِهَةٍ ، فلَمّا رَأينا الخَلقَ مُنتَظِما،و الفَلَكَ جارِيا ۱ ، و اختلافَ اللَّيلِ و النَّهارِ و الشَّمسِ و القَمَرِ ، دَلَّ صِحَّةُ الأمرِ و التَّدبيرِ و ائتِلافُ الأمرِ عَلى أنَّ المُدَبِّرَ واحِدٌ .
ثُمّ يَلزَمُكَ إنِ ادَّعَيتَ اثنَينِ فلا بُدَّ مِن فُرجَةٍ بَينَهُما حتّى يَكونا اثنَينِ ، فصارَتِ الفُرجَةُ ثالِثا بَينَهُما قَديما مَعَهُما فيَلزَمُكَ ثَلاثَةٌ ، فإنِ ادَّعيتَ ثَلاثَةً لَزِمَكَ ما قُلنا في الاثنَينِ حتّى يَكونَ بَينَهُم فُرجَتانِ فيَكونَ خَمسا ، ثُمّ يَتَناهى في العَدَدِ إلى ما لا نِهايَةَ في الكَثرَةِ . ۲

۱۲۴۷۵.عنه عليه السلامـ لَمّا سُئلَ : ما الدَّليلُ علَى الواحِدِ ؟ ـ: ما بِالخَلقِ مِنَ الحاجَةِ . ۳

۱۲۴۷۶.التوحيد :الإمامُ الرِّضا عليه السلام ـ لَمّا سألَهُ رَجُلٌ مِنَ الثَنَوِيَّةِ : إنّي أقولُ: إنّ صانِعَ العالَمِ اثنانِ ، فما الدَّليلُ عَلى أنَّهُ واحِدٌ ؟ ـ : قَولُكَ : إنَّهُ اثنانِ دَليلٌ عَلى أنَّهُ واحِدٌ ؛ لِأنَّكَ لَم تَدَّعِ الثّانِيَ إلاّ بَعدَ إثباتِكَ الواحِدَ ، فالواحِدُ مُجمَعٌ عَلَيهِ ، و أكثَرُ مِن واحِدٍ مُختَلَفٌ فيهِ . ۴

۱۲۴۷۴.امام صادق عليه السلامـ در بخشى از مناظره خود با يك زنديق ـفرمود : اگر بگويى خدا دو تاست، از اين دو حالت بيرون نيست كه يا هر دو از هر جهت يكسانند يا از تمام جهات متفاوتند. از آن جا كه ما آفرينش را نظام مند مى بينيم و فلك را در گردش و آمد و شد شب و روز و خورشيد و ماه را مرتّب، درستى كار و تدبير و هماهنگى امور، دلالت بر اين دارد كه مدبّر يكى است.
وانگهى، اگر ادعا كنى خدا دو تاست لازمه اش اين است كه فاصله اى ميان آنها باشد تا دو تا بودن آنها صدق كند. در اين صورت، آن فاصله خود خداى سومى است كه همچون آنها قديم است و در نتيجه، اعتقاد به خداى سومى بر تو لازم مى آيد و اگر سه خدا ادّعا كنى همان چيزى لازم مى آيد كه در مورد اعتقاد به دو خدا گفتيم؛ يعنى بايد ميان آنها، دو فاصله باشد كه در اين صورت وجود پنج خدا لازم مى آيد و به اين ترتيب تعداد خدايان تا بى نهايت پيش مى رود.

۱۲۴۷۵.امام صادق عليه السلامـ در پاسخ به اين پرسش كه دليل بر خداى يگانه چيست؟ ـفرمود : نيازمندى آفريدگان.

۱۲۴۷۶.التوحيد :مردى از پيروان آيين دوگانه پرستى به امام رضا عليه السلام عرض كرد : من مى گويم: سازنده جهان دو تاست . چه دليلى وجود دارد كه او يكى است؟ حضرت فرمود: همين كه مى گويى: او دو تاست ، دليل بر اين است كه او يكى است؛ زيرا ادعاى تو بر وجود خداى دوم پس از آنى است كه وجود يك خدا را ثابت مى دانى. پس، وجود يك خدا مورد اتفاق است و بيش از يكى مورد اختلاف مى باشد.

1.في الكافي : ۱/۸۱/۵ هنا زيادة و هي «و التدبير واحدا» .

2.التوحيد : ۲۴۳/۱ .

3.تحف العقول : ۳۷۷ .

4.التوحيد : ۲۷۰/۶ .

  • نام منبع :
    ميزان الحكمه ج 07
    سایر پدیدآورندگان :
    شیخی، حمید رضا
    تعداد جلد :
    14
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1386
    نوبت چاپ :
    هفتم
تعداد بازدید : 607855
صفحه از 575
پرینت  ارسال به