553
ميزان الحكمه ج 08

۱۵۵۳۸.عنه عليه السلام :فَاُقسِمُ بِاللّهِ يا بَني اُمَيَّةَ عمّا قَليلٍ لَتَعرِفُنَّها في أيدِي غيرِكُم و في دارِ عَدُوِّكُم ۱ . ۲

۱۵۵۳۹.عنه عليه السلام :أما وَ اللّهِ لَيُسَلَّطَنَّ علَيكُم غُلامُ ثَقيفٍ الذَّيّالُ المَيَّالُ ، يَأكُلُ خَضِرَتَكُم ، و يُذِيبُ شَحمَتَكُم ، إيهٍ أبا وَذَحَةَ! ۳ ! ۴

۱۵۵۴۰.عنه عليه السلام :أيُّها الناسُ ، إنّي دَعَوتُكُم إلَى الحَقِّ فَتَوَلَّيتُم عَنّي ، و ضَرَبتُكُم بالدِّرَّةِ فَأعيَيتُمُونِي ، أما إنّهُ سَيَلِيكُم بَعدِي وُلاةٌ لا يَرضُونَ مِنكُم بهذا حتّى يُعَذِّبُوكُم بِالسِّياطِ و بالحَدِيدِ ، فأمّا أنا فلا اُعَذِّبُكُم بِهما ؛ إنّهُ مَن عَذَّبَ الناسَ فِي الدنيا عَذَّبَهُ اللّهُ في الآخِرَةِ ، و آيَةُ ذلكَ أن يَأتِيَكُم صاحِبُ اليَمَنِ حتّى يَحُلَّ بَينَ أظهُرِكُم فَيَأخُذَ العُمّالَ و عُمّالَ العُمّالِ رجُلٌ يقالُ لَهُ : يوسفُ بنُ عَمرٍو ، يَأتِيكُم عندَ ذلكَ رَجُلٌ مِنّا أهلَ البيتِ فَانصُروهُ فإنّهُ داعٍ إلَى الحَقِّ . ۵

۱۵۵۳۸.امام على عليه السلام :به خدا سوگند، اى بنى اميه، بزودى خواهيد دانست كه اين دنيا در دستان كسانى غير از شما و در خانه دشمن شما خواهد بود.

۱۵۵۳۹.امام على عليه السلام :هان! به خدا سوگند كه جوانى پُر نِخوت و منحرف و بيدادگر از بنى ثقيف بر شما مسلّط خواهد شد، كه سبزه هاى (اموال) شما را مى خورد و پيه و چربى شما را مى گدازد. ادامه بده اى ابا وذحه! ۶

۱۵۵۴۰.امام على عليه السلام :اى مردم! من شما را به سوى حق فرا خواندم ، اما شما از من روى گردانديد. شما را با شلاق تأديب كردم ليكن مرا خسته و مانده كرديد. بدانيد كه پس از من حكمرانانى بر شما حكومت خواهند كرد كه به اين حدّ درباره شما رضايت نمى دهند، بلكه با تازيانه ها و آهن (شمشير) شكنجه تان مى كنند ، اما من با اين دو شما را شكنجه نمى دهم؛ زيرا هر كس مردم را در دنيا شكنجه دهد خداوند در آخرت شكنجه اش خواهد كرد. نشان آن امر اين است كه فرمانرواى يمن بيايد تا در ميان شما جاى كند. مردى كه او را يوسف بن عمرو گويند، بيايد و كارگزاران و كارگزارانِ كارگزاران را دستگير كند. در اين هنگام مردى از خاندان ما قيام مى كند.او را يارى كنيد، كه او شما را به حق دعوت مى كند.

1.راجع كنز العمّال: ۱۱/۳۶۳ ـ ۳۶۵ ، شرح نهج البلاغة: ۷/۱۷۶.

2.نهج البلاغة :الخطبة ۱۰۵ .

3.قال الشريف الرضي : الوَذَحة : الخنفُساء ، و هذا القول يومئ به إلَى الحجّاج، و له مع الوَذَحة حديث ليس هذا موضع ذكره.

4.نهج البلاغة : الخطبة ۱۱۶ .

5.كتاب الغارات : ۲/۴۵۸.

6.سيّد رضى گويد : «وَذْحَه به معناى سوسكِ سرگين گردان است و اين(ابا وذحه) اشاره به حجّاج دارد. حجّاج را با سرگين گردان داستانى است كه جاى گفتن آن اين جا نيست».


ميزان الحكمه ج 08
552

۱۵۵۳۶.عنه عليه السلام :أما إنّه سَيَظهَرُ علَيكُم بَعدِي رجُلٌ رَحْبُ البُلعُومِ مُندَحِقُ البَطنِ ، يَأكُلُ ما يَجِدُ، و يَطلُبُ ما لا يَجِدُ ، فاقتُلُوهُ و لن تَقتُلُوهُ ! ۱

۱۵۵۳۷.عنه عليه السلامـ على مِنبَرِ الكوفةِ ـ: ألا لَعَنَ اللّهُ الأفجَرَينِ مِن قُريشٍ ، بَنِي اُمَيَّةَ و بني مُغيرَةَ ، أمّا بَنو مُغيرَةَ فَقَد أهلَكَهُمُ اللّهُ بالسَّيفِ يَومَ بَدرٍ ، و أمّا بَنو اُميّةَ فَهَيهاتَ هَيهاتَ ! أما و الذي فَلَقَ الحَبَّةَ و بَرَأ النَّسَمةَ ، لو كانَ المُلكُ مِن وراءِ الجِبالِ لَيَثِبُوا علَيهِ حتّى يَصِلُوا . ۲

۱۵۵۳۶.امام على عليه السلام :بدانيد كه پس از من مردى فراخ حلق و برآمده شكم بر شما حكومت خواهد كرد كه هر چه بيابد مى خورد و آنچه ندارد مى طلبد. پس او را بكشيد [ گر چه مى دانم كه ]هرگز او را نخواهيد كشت . ۳

۱۵۵۳۷.امام على عليه السلامـ بر فراز منبر كوفه ـفرمود: هان! خداى لعنت كند دو گروه تبهكار از قريش : بنى اميه و بنى مغيره را. بنى مغيره را كه خداوند در جنگ بدر به ضرب شمشيرها به هلاكت رساند و اما بنى اميه، هيهات! هيهات! هان! سوگند به خدايى كه دانه را شكافت و انسان را آفريد، اگر حكومت در آن سوى كوهها باشد، اينان به طرف آن خيز بر مى دارند تا بدان برسند.

1.نهج البلاغة : الخطبة ۵۷ ، شرح نهج البلاغة: ۴/۵۴ ، قال ابن أبي الحديد : كثير من الناس يذهب إلى أنّه عليه السلام عَنى زيادا : و كثير منهم يقول: إنّه عَنَى الحجّاج ، و قال قوم : إنّه عَنَى المغيرة بن شعبة ، و الأشبه عندي أنّه عَنَى معاوية؛ لأنّه كان موصوفا بالنَّهَم و كثرة الأكل ......... كان معاوية يأكل فيُكثر ، ثمّ يقول :ارفَعوا ، فو اللّه ما شَبِعتُ ، و لكن مَلِلتُ و تَعبت. و قد تظاهَرَت الأخبار أنّ رسول اللّه صلى الله عليه و آله دعا على معاوية لمّا بعث إليه يستدعيه فوجده يأكل ، ثمّ بعث فوجده يأكل ، فقال: «اللّهمّ لا تُشبِع بطنه» قال الشاعر: و صاحبٍ لي بطنه كالهاوية كأنّ في أحشائه معاوية !

2.كنز العمّال : ۳۱۷۵۳.

3.ابن ابى الحديد مى گويد : بسيارى معتقدند كه مقصود امام عليه السلام از اين شخص زياد است. عده زيادى مى گويند منظور حجّاج مى باشد و گروهى گفته اند مقصود مغيرة بن شعبه است. اما به نظر من مى رسد كه منظور حضرت از اين شخص، معاويه است؛ چرا كه معاويه به پُرخورى و سيرى ناپذيرى شهرت داشت ......... معاويه آن قدر مى خورد كه مى گفت : سفره را جمع كنيد. به خدا قسم، خسته شدم و سير نشدم. اخبار زيادى در دست است كه پيامبر خدا كسى را در پى معاويه فرستاد كه بيايد. آن شخص ديد معاويه مشغول خوردن است. پيامبر خدا بعد از مدتى دوباره كسى دنبال او فرستاد و وقتى فرستاده آمد، ديد هنوز مشغول خوردن است. پيامبر خدا صلى الله عليه و آله در نفرين به معاويه فرمود :«خدايا! شكمش را سير نكن». شاعر نيز گفته است : دوستى دارم كه شكمش چون جهنّم است. گويى در روده اش معاويه است !

  • نام منبع :
    ميزان الحكمه ج 08
    سایر پدیدآورندگان :
    شیخی، حمید رضا
    تعداد جلد :
    14
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1386
    نوبت چاپ :
    هفتم
تعداد بازدید : 598789
صفحه از 632
پرینت  ارسال به