۱۵۳۱۷.الإمامُ عليٌّ عليه السلام :اِحذَرُوا الغَفلَةَ ؛ فإنّها مِن فَسادِ الحِسِّ . ۱
۱۵۳۱۸.الإمامُ زينُ العابدينَ عليه السلام :اِعلَمْ وَيحَكَ يَا بنَ آدمَ ! أنَّ قَسوَةَ البِطنَةِ ، و كِظَّةَ المِلْأةِ ، و سُكرَ الشِّبَعِ ، و غِرَّةَ المُلكِ ، مِمّا يُثَبِّطُ و يُبطِئُ عنِ العَمَلِ ، و يُنسِي الذِّكرَ ، و يُلهِي عنِ اقتِرابِ الأجَلِ ، حتّى كَأنَّ المُبتَلى بِحُبِّ الدنيا بهِ خَبَلٌ مِن سُكرِ الشَّرابِ . ۲
۱۵۳۱۹.الإمامُ الباقرُ أو الإمامُ الصّادقُ عليهما السلام:كُلُّ القَومِ ألهاهُمُ التَّكاثُرُ حتّى زارُوا المَقابِرَ ! ۳
3053
عَلاماتُ الغافِلِ
۱۵۳۲۰.لُقمانُ عليه السلامـ لابنِهِ و هو يَعِظُهُ ـ: يا بُنَيَّ ، لِكُلِّ شَيءٍ علامةٌ يُعرَفُ بها و يُشهَدُ علَيها ......... و للغافِلِ ثلاثُ علاماتٍ : السَّهوُ ، و اللَّهوُ ، و النِّسيانُ . ۴
۱۵۳۲۱.الإمامُ عليٌّ عليه السلامـ في صفةِ الغافِلِ ـ: و هُو في مُهلَةٍ مِن اللّهِ ، يَهوِي مَع الغافِلينَ ، و يَغدُو مَع المُذنِبينَ ، بلا سَبيلٍ قاصِدٍ ، و لا إمامٍ قائدٍ ......... حتّى إذا كَشَفَ لَهُم عن جَزاءِ مَعصِيَتِهِم،و استَخرَجَهُم مِن جَلابِيبِ غفلَتِهِم ، استَقبَلُوا مُدبِرا ، و استَدبَرُوا مُقبِلاً ، فلم يَنتَفِعُوا بما أدرَكُوا مِن طَلِبَتِهِم ، و لا بما قَضَوا مِن وَطَرِهِم . ۵
۱۵۳۱۷.امام على عليه السلام :از غفلت بپرهيزيد كه آن ناشى از تباهى حسّ و دريافت است.
۱۵۳۱۸.امام زين العابدين عليه السلام :واى بر تو اى فرزند آدم! بدان كه سنگينىِ پُرخورى و رخوت و تنبلىِ برخاسته از انباشتنِ معده و مستى سيرى و غفلتِ حاصل از قدرت، از چيزهايى هستند كه انسان را در زمينه عمل كُند و تنبل مى كنند و ذكر خدا را از ياد او مى برند و از نزديك بودن مرگ، غافل مى سازند، تا جايى كه گرفتار دوستى دنيا، گويى از مستىِ شراب، ديوانه شده است.
۱۵۳۱۹.امام باقر يا امام صادق عليهما السلام :تفاخر به بسيارىِ مال و فرزند، همه مردم را به غفلت كشاند تا جايى كه به ديدن گورها رفتند.
3053
نشانه هاى غافل
۱۵۳۲۰.لقمان عليه السلامـ در اندرز به فرزندش ـفرمود : پسرم! هر چيزى را نشانه اى است كه با آن شناخته مى شود و به وجود آن گواهى مى دهد ......... و غافل را سه نشانه است : سهو و سرگرمى و فراموشى.
۱۵۳۲۱.امام على عليه السلامـ در توصيف غافل ـفرمود : او در اين چند صباحى كه خداوند مهلتش داده است، با غافلان سرگرم است و روز خود را با گنهكاران سپرى مى كند، بى آن كه راه راستى را بپيمايد و پيشوايى راهنما داشته باشد ......... تا آن كه خداوند كيفر گناهانشان را به آنان نشان داد و از پس پرده هاى غفلت بيرونشان آورْد، به آنچه بدان پشت كرده بودند (مرگ و آخرت) روى نهادند و به آنچه بدان روى آورده بودند (دنيا) پشت كردند و نه از آنچه طلبيدند و بدان رسيدند سودى بردند و نه از خواسته هاى خود كه به آنها دست يافتند، بهره اى يافتند.