135
ميزان الحكمه ج 09

3155

عَدَمُ جَوازِ إصلاحِ النّاسِ بِإفسادِ النَّفسِ

۱۶۰۱۰.الإمامُ عليٌّ عليه السلامـ في توبيخِ بعضِ أصحابِهِ ـ: إنّكُم و اللّهِ لَكَثيرٌ في الباحاتِ ، قليلٌ تَحتَ الرّاياتِ ، و إنّي لَعالِمٌ بِما يُصْلِحُكُم و يُقِيمُ أوَدَكُم ، و لكنّي لا أرى إصلاحَكم بِإفسادِ (فَسادي) نَفسي . ۱

۱۶۰۱۱.عنه عليه السلام :إنّي لَعالِمٌ بما يُصلِحُكُم و يُقيمُ لي أوَدَكُم ، و لكنّي لا اُصلِحُكُم بفَسادِ نَفسي . ۲

۱۶۰۱۲.عنه عليه السلام :و لقد عَلِمتُ أنّ الذي يُصلِحُكُم هو السَّيفُ، و ما كنتُ مُتَحَرِّيا صلاحَكُم بفَسادِ نَفسي، و لكنْ سَيُسَلَّطُ علَيكُم بَعدي سُلطانٌ صَعبٌ . ۳

۱۶۰۱۳.عنه عليه السلام :و لكنِّي و اللّهِ لا آتِي أمرا أجِدُ فيهِ فَسادا لِدِيني طَلَبا لِصلاحِ دُنيايَ . ۴

۱۶۰۱۴.عنه عليه السلام :إن لم يُصلِحْهُم إلاّ إفسادِي فلا أصلَحَهُمُ اللّهُ ! ۵

۱۶۰۱۵.عنه عليه السلام :قد عاتَبتُكُم بِدُرَّتي التي اُعاتِبُ بها أهلِي فلم تُبالُوا ، و ضَرَبتُكُم بسَوطِي الذي اُقِيمُ بهِ حُدودَ رَبِّي فلم تَرعَوُوا ۶ ، أ تُرِيدُونَ أن أضرِبَكم بِسَيفِي ؟ ! أما إنّي أعلَمُ الذي تُرِيدُونَ و يُقِيمُ أوَدَكُم ۷ ، و لكن لا أشتَري صلاحَكُم بفَسادِ نَفسِي ، بل يُسَلِّطُ اللّهُ علَيكُم قَوما فَيَنتَقِمُ لي مِنكُم ! فلا دنياً استَمتَعتُم بها ، و لا آخِرَةَ صِرتُم إلَيها ، فَبُعدا و سُحقا لأصحابِ السَّعيرِ ! ۸

3155

جايز نبودن اصلاح مردم به قيمت تباهى خود

۱۶۰۱۰.امام على عليه السلامـ در توبيخ برخى ياران خود ـفرمود: سوگند به خدا كه شما در منزلهايتان بسياريد و در زير پرچم ها[ى جنگ] اندك. من مى دانم كه چه چيز شما را درست مى كند و كجى شما را راست مى گرداند، اما من اصلاح شما را با تباه كردن خود جايز نمى دانم.

۱۶۰۱۱.امام على عليه السلام :البته من مى دانم كه چه چيز شما را درست مى كند و كجى شما را راست مى گرداند. اما من شما را به بهاى تباه كردن خودم اصلاح نمى كنم.

۱۶۰۱۲.امام على عليه السلام :من مى دانم كه آنچه شما را درست مى كند، شمشير است. ولى من بر آن نيستم تا با تباه كردن خودم، شما را اصلاح كنم. بلكه بزودى پس از من زمامدارى بي رحم بر شما مسلّط خواهد شد.

۱۶۰۱۳.امام على عليه السلام :امّا من، به خدا سوگند، براى ساختن دنياى خود كارى را نمى كنم كه در آن تباهى دين من باشد.

۱۶۰۱۴.امام على عليه السلام :اگر آنان جز به بهاى تباه كردن خودم اصلاح نمى شوند، الهى كه هرگز اصلاح نشوند!

۱۶۰۱۵.امام على عليه السلام :من با اين تازيانه تعليمى خود ، كه با آن خانواده ام را تنبيه مى كنم ، شما را تنبيه كردم، اما اهميّتى نداديد و با اين تازيانه ام كه حدود پروردگارم را با آن اجرا مى كنم، بر شما زدم ، ليكن [از خطا و نافرمانى ]باز نايستاديد. آيا مى خواهيد كه با شمشيرم شما را بزنم؟ بدانيد كه من مى دانم شما چه مى خواهيد و چه چيز كجى شما را درست مى گرداند، اما من اصلاح شما را به بهاى تباه كردن خودم نمى خرم. بلكه خداوند گروهى را بر شما مسلّط گرداند كه انتقام مرا از شما بگيرند و نه دنيايى برايتان بماند كه از آن بهره و لذّت بريد و نه آخرتى كه سوى آن رهسپار شويد. نفرين و مرگ باد بر اهل دوزخ.

1.نهج البلاغة: الخطبة۶۹.

2.الإرشاد : ۱/۲۷۲.

3.الإرشاد : ۱/۲۸۱.

4.نهج السعادة : ۱/۲۲۶.

5.غرر الحكم : ۳۷۵۸.

6.لا يَرْعَوِي : لا يَنكَفّ و لا يَنزَجِر (النهاية : ۲/۲۳۶) .

7.الأوَد : بالفتح : العِوَج (مجمع البحرين : ۱/۹۶) .

8.الكافي : ۸/۳۶۱/۵۵۱.


ميزان الحكمه ج 09
134

(انظر) عنوان 224 «السِّحر».

14 ـ السارقُ

قالُوا تَاللّهِ لَقَدْ عَلِمْتُمْ ما جِئْنا لِنُفْسِدَ ۱ فِي الْأرْضِ وَ ما كُنَّا سارِقِينَ» . ۲

(انظر) عنوان 232 «السرقة».

15 ـ التاركُ تَزويجَ مَن يَرضى خُلُقَهُ و دِينَهُ

۱۶۰۰۸.رسولُ اللّهِ صلى الله عليه و آله :إذا جاءَكُم مَن تَرضَونَ خُلُقَهُ و دِينَهُ فَزَوِّجُوهُ «إلاّ تَفْعَلُوهُ تَكُنْ فِتنَةٌ في الأَرضِ و فَسادٌ كَبيرٌ»۳ . ۴

۱۶۰۰۹.الإمامُ الباقرُ عليه السلامـ لَمّا سُئلَ عَنِ النِّكاحِ ـ: مَن خَطَبَ إلَيكُم فَرَضِيتُم دِينَهُ و أمانَتَهُ فَزَوِّجُوهُ «إلاّ تَفعَلُوهُ تَكُنْ فِتنَةٌ فِي الأَرضِ و فَسادٌ كَبيرٌ» . ۵

(انظر) الزواج : باب 1642.

14 ـ دزد

«گفتند: به خدا سوگند، شما خوب مى دانيد كه ما نيامده ايم در اين سرزمين فساد كنيم ۶ و ما دزد نبوده ايم».

15 ـ كسى كه به خواستگار متديّن و با اخلاق جواب ردّ بدهد

۱۶۰۰۸.پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :هرگاه كسى كه اخلاق و دينش را مى پسنديد به خواستگارى نزد شما آمد، به او زن بدهيد كه «اگر چنين نكنيد در روى زمين فتنه و فساد بزرگى پديد آيد».

۱۶۰۰۹.امام باقر عليه السلامـ در پاسخ به سؤال از ازدواج ـفرمود: هرگاه كسى از دختر شما خواستگارى كرد و ديندارى و امانتدارى او را پسنديديد، به او همسر دهيد كه «اگر چنين نكنيد فتنه و فساد بزرگى در روى زمين پديد آيد».

1.قال العلاّمة الطباطبائي رحمه الله : و في قولهم [أي قول إخوة يوسف عليه السلام ] : «لَقَد عَلِمْتُم ما جِئنا لِنُفْسِدَ في الأَرضِ» دلالة على أنّهم فُتّشوا و حُقِّق في أمرهم أوَّل ما دخلوا مصر للمِيرة بأمر يوسف عليه السلام بدعوَى الخوف من أن يكونوا جواسيس و عيونا أو نازلين بها لأغراض فاسدة اُخرى ، فسئلوا عن شأنهم و محلِّهم و نسبهم و أمثال ذلك (الميزان في تفسير القرآن: ۱۱/۲۲۴).

2.يوسف : ۷۳.

3.الأنفال : ۷۳ .

4.الكافي : ۵/۳۴۷/۳.

5.الكافي : ۵/۳۴۷/۱.

6.علاّمه طباطبايى فرموده است: اين سخن برادران يوسف كه: «شما خوب مى دانيد كه ما نيامده ايم در اين سرزمين فساد كنيم» دلالت بر اين دارد كه به محض ورود آنان به سرزمين مصر براى دريافت خواربار، يوسف به بهانه اين كه بيم آن مى رود جاسوس و خبر چين باشند يا براى اهداف و مقاصد سوء ديگرى آمده باشند، دستور داد آنها را تفتيش كردند و درباره اين كه براى چه آمده اند و از كجا آمده اند و اصل و نسبشان چيست و مسائل ديگرى از اين قبيل، تحقيق شد.

  • نام منبع :
    ميزان الحكمه ج 09
    سایر پدیدآورندگان :
    شیخی، حمید رضا
    تعداد جلد :
    14
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1386
    نوبت چاپ :
    هفتم
تعداد بازدید : 499392
صفحه از 612
پرینت  ارسال به