21
ميزان الحكمه ج 09

۱۵۷۰۳.مثير الأحزان :خَرَجَ مسلمٌ و السَّيفُ في كَفِّهِ ، و قالَ (لَهُ) شريكٌ : (يا هذا) ما مَنَعَكَ مِن الأمرِ ؟ قالَ مسلمٌ : (لمّا) هَمَمتُ بالخُروجِ فَتَعَلَّقَت بي امرأةٌ قالَت : ناشَدتُكَ اللّهَ إن قَتَلتَ ابنَ زيادٍ في دارِنا ! و بَكَت في وَجهي ، فَرَمَيتُ السَّيفَ و جَلَستُ . قالَ هانئٌ : يا وَيلَها قَتَلَتنِي و قَتَلَت نفسَها ، و الذي فَرَرتُ مِنهُ وَقَعتُ فيهِ ! ۱

۱۵۷۰۳.مثير الأحزان :[پس از رفتن ابن زياد از خانه هانى ]مسلم شمشير به دست [از پشت پرده] بيرون آمد. شريك به او گفت : [اى مرد!] چرا كار را تمام نكردى؟ مسلم پاسخ داد : همين كه خواستم حمله كنم، زنى دامان مرا چسبيد و گفت : تو را به خدا ابن زياد را در خانه ما مكُش. و در برابر من گريست. من هم شمشير را انداختم و نشستم. هانى گفت: اى واى بر او، هم مرا و هم خودش را به كشتن داد. از چيزى كه مى گريختم به سرم آمد.

1.مثير الأحزان : ۳۱ ، ۳۲ .


ميزان الحكمه ج 09
20

3100

الفَتكُ

۱۵۷۰۰.رسولُ اللّهِ صلى الله عليه و آله :الإيمانُ قَيدُ الفَتكِ ، لا يَفتِكُ مُؤمنٌ . ۱

۱۵۷۰۱.شرح نهج البلاغة :لمّا قُبِضَ رسولُ اللّهِ صلى الله عليه و آله و اشتَغَلَ عليٌّ عليه السلام بغُسلِهِ و دَفنِهِ و بُويِعَ أبو بكرٍ ، خلا الزُّبيرُ و أبو سُفيانَ و جَماعَةٌ مِن المُهاجِرينَ بعبّاسٍ و عليٍّ عليه السلام لإِجالَةِ الرَّأيِ ، و تَكَلَّموا بكلامٍ يَقتَضي الاستِنهاضَ و التَّهييجَ ، فقالَ العبّاسُ رضى الله عنه: قد سَمِعنا قَولَكُم فلا لِقلّةٍ نَستَعِينُ بكُم ، و لا لِظِنَّةٍ نَترُكُ آراءَكُم ، فَأمهِلُونا نُراجِعِ الفِكرَ ......... و اللّهِ لولا أنَّ الإسلامَ قَيَّدَ الفَتكَ لَتَدَكدَكَت جَنادِلُ صَخْرٍ يُسمَعُ اصطِكاكُها مِن المَحَلِّ العَليِّ . ۲

۱۵۷۰۲.بحار الأنوار عن أبي الفَرَجِ في المَقاتلـ في ذِكرِ ما جَرى على مُسلم بنِ عَقيلٍ ـ: قال هانئُ لمسلمٍ ـ : إنّي لا اُحِبُّ أن يُقتَلَ (يَعني ابنَ زيادٍ) في دارِي . فلمّا خَرَجَ مسلمٌ قالَ لَهُ شريكٌ : ما مَنَعَكَ مِن قَتلِهِ ؟ قالَ : خَصلَتانِ : أمّا إحداهُما : فكَراهِيَةُ هانئٍ أن يُقتَلَ في دارِهِ، و أمّا الاُخرى: فحديثٌ حَدَّثَنيهِ الناسُ عن النبيِّ صلى الله عليه و آله : أنّ الإيمانَ قيدُ الفَتكِ ، فلا يَفتِكُ مؤمنٌ ، فقالَ لَهُ شريكٌ : أما و اللّهِ لو قَتَلتَهُ لَقَتَلتَ فاسِقا فاجِرا كافِرا . ۳

3100

كشتن غافلگيرانه

۱۵۷۰۰.پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :ايمان ، بند (مانع) كشتن غافلگيرانه است و مؤمن غافلگيرانه نمى كُشد . ۴

۱۵۷۰۱.شرح نهج البلاغة :چون پيامبر خدا صلى الله عليه و آله رحلت فرمود و على عليه السلام مشغول غسل و كفن و دفن آن حضرت گرديد و با ابو بكر بيعت شد، زبير و ابو سفيان و گروهى از مهاجران، براى مشورت، با عباس و على عليه السلام خلوت كردند و سخنانى تحريك آميز و مهيّج گفتند. عبّاس رضى الله عنه، گفت : صحبتهاى شما را شنيديم. اما نه به دليل در اقليّت بودن از شما كمك مى گيريم و نه از روى بدگمانى نظرات شما را رها مى كنيم. پس، به ما فرصت دهيد كه بينديشيم ......... به خدا سوگند اگر نبود كه اسلام كشتن غافلگيرانه را جلو گرفته است، هر آينه صخره ها و تخته سنگها چنان به هم مى خوردند و متلاشى مى شدند كه صداى برهم خوردن آنها از جايگاه مرتفع شنيده مى شد.

۱۵۷۰۲.بحار الأنوارـ به نقل از ابو الفرج اصفهانى در نقل آن چه بر مسلم بن عقيل گذشت ـ: هانى به مسلم گفت : من دوست ندارم كه او ـ ابن زياد ـ در خانه من كشته شود. وقتى مسلم [از نهانگاه ]بيرون آمد، شريك به او گفت : چرا او را نكشتى؟ مسلم گفت : به دو سبب : اول اين كه هانى خوش نداشت ابن زياد در خانه او كشته شود. دوم حديثى كه مردم از پيامبر صلى الله عليه و آله برايم روايت كرده اند كه فرموده است : ايمانْ بندِ كشتنِ غافلگيرانه است و مؤمن غفلتاً نمى كشد. شريك به او گفت: هان! به خدا قسم اگر او را مى كشتى، يك نفر فاسق و فاجر و كافر را كشته بودى [نه يك مؤمن را].

1.كنز العمّال : ۴۰۵ ، ۴۱۹ و إحدى الروايتين عن أبي هريرة و الاُخرى عن معاوية؛ فتأمّل .

2.شرح نهج البلاغة: ۱/۲۱۸ و ۲۱۹.

3.بحار الأنوار : ۴۴/۳۴۴.

4.اين متن از ابو هريره و معاويه نقل شده است. لذا جاى درنگ و تأمل دارد.

  • نام منبع :
    ميزان الحكمه ج 09
    سایر پدیدآورندگان :
    شیخی، حمید رضا
    تعداد جلد :
    14
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1386
    نوبت چاپ :
    هفتم
تعداد بازدید : 499335
صفحه از 612
پرینت  ارسال به