27
ميزان الحكمه ج 09

۱۵۷۱۰.عنه عليه السلام :فِتَنٌ كَقِطَعِ الليلِ المُظلِمِ ، لا تَقومُ لها قائمَةٌ ، و لا تُرَدُّ لها رايةٌ ، تَأتِيكُم مَزمومَةً مَرحولَةً ، يَحفِزُها قائدُها ، و يَجهَدُها راكِبُها . ۱

۱۵۷۱۱.الإمامُ الصّادقُ عليه السلام :يُؤتى بالمرأةِ الحَسناءِ يَومَ القِيامَةِ التي قدِ افتُتِنَت في حُسنِها فتَقولُ : يا ربِّ ، حَسَّنتَ خَلقِي حتّى لَقِيتُ ما لَقِيتُ ! فيُجاءُ بمَريمَ عليها السلام فيقالُ : أنتِ أحسَنُ أو هذهِ ؟ قد حَسَّنّاها فلم تُفتَتَنْ . و يُجاءُ بالرُجلِ الحَسَنِ الذي قدِ افتُتِنَ في حُسنِهِ فيقولُ : يا ربِّ ، حَسَّنتَ خَلقِي حتّى لَقِيتُ مِن النِّساءِ ما لَقِيتُ ! فَيُجاءُ بيُوسفَ عليه السلام فيقالُ : أنتَ أحسَنُ أو هذا ؟ قد حَسَّنّاهُ فلم يُفتَتَن. و يُجاءُ بصاحِبِ البَلاءِ الذي قد أصابَتهُ الفِتنَةُ في بَلائهِ ، فيقولُ : يا ربِّ ، شَدَّدتَ علَيَّ البَلاءَ حتَّى افتُتِنتُ ، فيُجاءُ بأيّوبَ عليه السلام فيقالُ : أ بَلِيَّتُكَ أشَدُّ أو بَلِيَّةُ هذا ؟ فقدِ ابتُلِيَ فلم يُفتَتَنْ . ۲

۱۵۷۱۲.الكافي عن مُعمَّر بنِ خَلاّدٍ :سَمِعتُ أبا الحَسَنِ عليه السلام يقولُ : «الم * أ حَسِبَ الناسُ أنْ يُتْرَكُوا أنْ يَقُولُوا آمَنّا و هُم لا يُفْتَنُونَ»۳ ثُمّ قالَ لي : ما الفِتنَةُ ؟ قلتُ : جُعِلتُ فداكَ الذي عِندَنا الفِتنَةُ في الدِّينِ ، فقالَ : يُفتَنُونَ كما يُفتَنُ الذَّهبُ ، ثُمّ قالَ : يُخلَصُونَ كما يُخلَصُ الذَّهبُ . ۴

۱۵۷۱۰.امام على عليه السلام :فتنه هايى چون پاره هاىِ شبِ تار، بر پا گردد كه در مقابل آن كسى قد علم نكند و پرچمى از آن باز پس رانده نشود. [همچون شتر] مهار شده و جهاز بسته ، كه جلودارش آن را به شتاب وا مى دارد و سوارش آن را مى دواند، به سوى شما بيايد ......... .

۱۵۷۱۱.امام صادق عليه السلام :روز قيامت زن زيبا رويى كه به سبب زيباييش فريفته و گمراه گشته است، آورده مى شود. او مى گويد : پروردگارا! مرا زيبا آفريدى و در نتيجه، آن ديدم كه ديدم. در اين هنگام مريم عليه السلام را مى آورند و به آن زن گفته مى شود: تو زيباترى يا اين؟ ما او را هم زيبا آفريديم، اما مفتون و گمراه نشد. [سپس ]مرد زيبايى را مى آورند كه به خاطر زيباييش به فتنه و گناه كشيده شده است. او مى گويد : پروردگارا! مرا زيبا آفريدى و در نتيجه، از جانب زنان آن ديدم كه ديدم. پس، يوسف عليه السلام را مى آورند و به آن مرد گفته مى شود : تو زيباترى يا اين؟ ما او را هم زيبا آفريديم،اما گرفتار فتنه و فساد نشد. [پس از او ]شخص گرفتار و بلا زده اى را مى آورند كه بر اثر آن به فتنه و گمراهى درافتاده است. او مى گويد : پروردگارا! مرا به سختى گرفتار و مبتلا كردى تا اين كه به فتنه و تباهى درافتادم. پس ايّوب عليه السلام را مى آورند و به آن مرد گفته مى شود: آيا رنج و بلاى تو سخت تر بود يا رنج و بلاى اين؟ او هم به رنج و بلا درافتاد اما دستخوش فتنه و تباهى نشد.

۱۵۷۱۲.الكافىـ به نقل از معمّر بن خلاّد ـ: شنيدم ابو الحسن عليه السلام مى گويد : «الف ، لام ، ميم.آيا مردم پنداشتند كه تا گفتند ايمان آورديم، رها مى شوند و مورد آزمايش قرار نمى گيرند؟». سپس به من فرمود: آزمايش چيست؟ عرض كردم: فدايت شوم، تا جايى كه ما مى دانيم آزمايش در دين است. حضرت فرمود: همچنان كه طلا گداخته و آزموده مى شود، مردم آزموده مى شوند ۵ . و باز فرمود : همچنان كه طلا ناب مى شود، مردم ناب مى شوند.

1.نهج البلاغة: الخطبة۱۰۲.

2.بحار الأنوار : ۷/۲۸۵/۳.

3.العنكبوت : ۱ و ۲ .

4.الكافي : ۱/۳۷۰/۴.

5.فتنه در لغت به معناى گداختن طلا، براى گرفتن ناخالصيهاى آن و ناب و خالص شدن است.


ميزان الحكمه ج 09
26

۱۵۷۰۶.عنه عليه السلام في صفةِ الدنيا حينَ بِعثَةِ النبيِّ صلى الله عليه و آله ـ :أرسَلَهُ عَلى حينِ فَترَةٍ مِن الرُّسُلِ ، و طُولِ هَجعَةٍ مِن الاُمَمِ ، و اعتِزامٍ مِن الفِتَنِ ......... و الدنيا كاسِفَةُ النُّورِ ......... عابِسَةٌ في وَجهِ طالِبِها ، ثَمَرُها الفِتنَةُ ، و طَعامُها الجِيفَةُ . ۱

۱۵۷۰۷.عنه عليه السلامـ أيضا ـ: بَعَثَهُ و الناسُ ضُلاّلٌ في حَيرَةٍ ، و حاطِبونَ (خابِطونَ) في فِتنَةٍ . ۲

۱۵۷۰۸.عنه عليه السلامـ في وصفِ الناسِ قبلَ البِعثَةِ بعدَ انصِرافِهِ مِن صِفِّينَ ـ: و الناسُ في فِتَنٍ انجَذَمَ (انحَذَمَ) فيها حَبلُ الدِّينِ ، و تَزَعزَعَت سَواري اليَقينِ ......... أطاعُوا الشيطانَ فَسَلَكوا مَسالِكَهُ ، و وَرَدوا مَناهِلَهُ ، بهِم سارَتْ أعلامُهُ ، و قامَ لِواؤهُ ، في فِتَنٍ داسَتهُم بأخفافِها ، و وَطِئَتهُم بأظلافِها ، و قامَتْ على سَنابِكِها ، فهُم فيها تائهونَ حائرونَ ، جاهِلونَ مَفتونونَ . ۳

۱۵۷۰۹.عنه عليه السلامـ من كتابٍ لَهُ إلى معاويةَ ـ: فاحذَرِ الشُّبهَةَ و اشتِمالَها على لُبسَتِها ، فإنَّ الفِتنَةَ طالَما أغدَفَت جَلابِيبَها ، و أغشَت الأبصارَ ظُلمَتُها . ۴

۱۵۷۰۶.امام على عليه السلامـ در وصف اوضاع زمانى كه پيامبر صلى الله عليه و آله مبعوث شد ـفرمود : خداوند او را در زمانى فرستاد كه مدّتها بود پيامبرى نيامده بود و مردم در خوابى دراز به سر مى بردند و فتنه ها نيرومند شده بود ......... و دنيا بى فروغ شده بود ......... و به روى طالبِ خود رو ترش كرده بود. ميوه اش فتنه و گمراهى بود و خوراكش مُردار.

۱۵۷۰۷.امام على عليه السلامـ در همان باب ـفرمود : او را در زمانى برانگيخت كه مردم در وادى حيرت سرگشته بودند و راه فتنه و گمراهى مى پيمودند.

۱۵۷۰۸.امام على عليه السلامـ در پى بازگشت از صفّين، در وصف احوال مردم روزگار پيش از بعثت پيامبر صلى الله عليه و آله ـفرمود: در آن هنگام مردم گرفتار فتنه هايى بودند كه در آنها ريسمان دين از هم گسيخته شده بود و ستونهاى يقين لرزان ......... از شيطان فرمان مى بردند و راههايش را مى پيمودند و از آبشخورهاى او مى نوشيدند. به يارى آنها درفشهايش همه جا در اهتزار و بيرقش برپا بود. در فتنه هايى افتاده بودند كه زير سُمهاى خويش خُردشان كرده و آنان را لگد كوب خود كرده بود. اين فتنه ها [مانند اسب سركش ]بر روى پاهاى خود ايستاده بود و همگان در اين فتنه ها سرگردان و حيران و نادان و گرفتار بودند.

۱۵۷۰۹.امام على عليه السلامـ در نامه اى به معاويه ـنوشت: از شبهه و اشتباه افكنى آن بپرهيز؛ زيرا چندى است كه فتنه پرده هاى خويش را فرو آويخته و تاريكيش ديده ها را پوشانده است.

1.نهج البلاغة: الخطبة ۸۹.

2.نهج البلاغة: الخطبة ۹۵.

3.نهج البلاغة: الخطبة ۲.

4.نهج البلاغة: الكتاب ۶۵.

  • نام منبع :
    ميزان الحكمه ج 09
    سایر پدیدآورندگان :
    شیخی، حمید رضا
    تعداد جلد :
    14
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1386
    نوبت چاپ :
    هفتم
تعداد بازدید : 529548
صفحه از 612
پرینت  ارسال به