291
ميزان الحكمه ج 09

۱۶۴۶۶.الكافي عن حمرانَ :قلتُ لأبي جعفر عليه السلام ما مَعنى قولِ اللّهِ عَزَّ و جلَّ : «مِنْ أجْلِ ذلكَ كَتَبْنا عَلى بَنِي إسرائيلَ أنَّهُ مَنْ قَتَلَ نَفْسا بِغَيْرِ نَفْسٍ أو فَسادٍ في الأرضِ فكأنَّما قَتَلَ النّاسَ جَميعا» قالَ : قلتُ : و كيفَ فكأنَّما قَتَلَ الناسَ جَميعا ، فإنّما قَتَلَ واحِدا ؟ فقالَ : يُوضَعُ في مَوضِعٍ مِن جَهَنَّمَ إليه يَنتَهي شِدَّةُ عذابِ أهلِها ، لو قَتَلَ الناسَ جَميعا إنّما كانَ يَدخُلُ ذلكَ المَكانَ . قلتُ : فإنّهُ قَتَلَ آخَرَ ؟ ۱ قالَ : يُضاعَفُ علَيهِ . ۲

۱۶۴۶۶.الكافىـ به نقل از حمران ـ: به امام باقر عليه السلام عرض كردم : معناى آيه «بدين سبب بر بنى اسرائيل حكم كرديم كه هر كس نفْسى را بدون حقِ قصاص ، يا بى آن كه در روى زمين فساد و تباهى كندْ بكشد، چنان است كه همه مردم را كشته باشد» چيست و اين كه چگونه مانند كسى است كه همه مردم را كشته باشد در حالى كه فقط يك نفر را كشته است؟ حضرت فرمود : در جايى از دوزخ كه آخرين حدّ شدّت عذاب دوزخيان است، جاى داده مى شود كه اگر همه مردم را هم مى كشت باز به همان جا مى رفت . عرض كردم: اگر نفر ديگرى را بكشد چه؟ ۳ فرمود: عذابش [در همان نقطه جهنّم] دو برابر مى شود.

1.قال العلاّمة الطباطبائي رحمه الله : «قوله : قلتُ : فإن قَتَلَ آخَرَ ؟» إشارة إلى ما تقدّم بيانه من إشكال لزوم تساوي القتل الواحد معه منضمّا إلى غيره ، و قد أجاب عليه السلام عنه بقوله : «يُضاعَفُ عليه» . و لا يَرِد عليه أنّه رفع اليد عن التسوية التي يشير إليه حديث المنزلة : «مَن قَتَلَ نَفسا بغيرِ نَفْسٍ ......... إلخ» ، حيث أنّ لازم المُضاعَفة عدم تساوي الواحد و الكثير أو الجميع ،وجه عدم الورود أنّ تساوي المنزلة راجع إلى سِنخ العذاب و هو كون قاتل الواحد و الاثنين و الجميع في وادٍ واحد من أودية جهنّم ، و يشير إليه قوله عليه السلام في الرواية : «لو قَتَلَ الناسَ جميعا كانَ إنّما دَخَلَ ذلكَ المكانَ» . و يشهد على ما ذكرنا ما رواه العيّاشيّ في تفسيره عن حُمرانَ عن أبي عبد اللّه عليه السلام في الآية قال عليه السلام : منزلةٌ في النارِ إليها انتهاءُ شِدَّةِ عذابِ أهلِ النارِ جميعا فَيُجعَلُ فيها ، قلتُ : و إن كانَ قَتَلَ اثنَينِ ؟ قالَ : أ لا تَرى أنّه ليسَ في النارِ مَنزلةٌ أشَدَّ عذابا منها ؟ قالَ : يكونُ يُضاعَفُ علَيهِ بقَدْرِ ما عَمِلَ ، [الحديثَ] فإنّ الجمع بين النفي و الإثبات في جوابه عليه السلام ليس إلاّ لما وجّهنا به الرواية ، و هو أنّ الاتّحاد و التساوي في سِنخ العذاب ، و إليه تشير المنزلة ، و الاختلاف في شخصه و نفس ما يذوقه القاتل فيه . و يشهد عليه أيضا في الجملة ما فيه أيضا عن حنان بن سدير عن أبي عبد اللّه عليه السلام في قول اللّه : «مَنْ قَتَلَ نَفسا . . . فكأنّما قَتَلَ الناسَ جَميعا» قالَ : وادٍ في جهنَّمَ لو قَتَلَ الناسَ جميعا كانَ فيهِ ، و لو قَتَلَ نفسا واحِدَةً كانَ فيهِ . أقول : و كأنّ الآية منقولة فيها بالمعنى . (الميزان في تفسير القرآن : ۵ / ۳۲۲) .

2.الكافي : ۷/۲۷۱/۱.

3.در تفسير الميزان آمده است: جمله: «عرض كردم: اگر نفر ديگرى را بكشد چه؟» اشاره به همان اشكالى است كه قبلاً توضيح داديم، يعنى لازم آمدن برابرى يك قتل با خودِ آن قتل به انضمام قتلهاى ديگر. حضرت با جمله «عذابش دو چندان مى شود» به اين اشكال پاسخ داده است. ممكن است اشكال شود كه اين پاسخ حضرت، دست برداشتن از برابرى و مساواتى است كه در آيه «هر كه كسى را بكشد ......... » به آن اشاره مى كند؛ چرا كه لازمه مضاعف شدن عذاب، مساوى نبودن يك قتل با قتل چند نفر يا قتل همگان است. اين اشكال وارد نيست؛ زيرا تساوى قتل يك نفر با همه مردم به نوع عذاب برمى گردد و آن اين كه جايگاه قاتل يك نفر و دو نفر و همگان در درّه اى از درّه هاى دوزخ است و اين فرمايش حضرت نيز به همين اشاره دارد كه: «اگر همه مردم را هم مى كشت باز به همان مكان [از دوزخ ]مى رفت». گواه اين سخن روايتى است كه عيّاشى در تفسير خود از قول حمران از امام صادق عليه السلام درباره آيه ياد شده نقل كرده است، كه در آتش جايگاهى است كه اوج عذاب دوزخيان است و او در آن جا جاى داده مى شود. عرض كردم: اگر دو نفر را كشته باشد چه؟ فرمود: مگر نمى دانى كه در آتش جايگاهى پر عذابتر از آن جا نيست؟ فرمود: به اندازه كارى كه كرده است [در آن مكان ]عذابش زيادتر مى شود ......... اين كه امام در پاسخ خود ميان نفى و اثبات جمع كرده، چيزى جز همان نكته اى نيست كه ما گفتيم، يعنى اين كه اتحاد و مساوات در نوع عذاب است و يكسانى قتل يك نفر با همه مردم اشاره به همين مطلب است و اختلاف در شخص و نفْس عذابى است كه قاتل در آن مكان از دوزخ مى چشد. روايت حنان بن سدير از امام صادق عليه السلام درباره آيه «هر كه كسى را بكشد، چنان است كه همه مردم را كشته باشد» نيز به طور اجمال گواهى است بر آنچه گفتيم. در اين روايت امام صادق عليه السلام فرمود: درّه اى است در جهنّم كه اگر كسى همه مردم را بكشد، به آن جا مى رود و اگر يك نفر را هم بكشد، باز جايش آن جاست. به نظر مى رسد كه در اين روايت، آيه شريفه نقل به معنا شده است.


ميزان الحكمه ج 09
290

۱۶۴۶۳.عنه صلى الله عليه و آله :يَجيءُ الرجلُ آخِذا بِيَدِ الرَّجُلِ فيَقولُ : يا رَبِّ هذا قَتَلَني ، فيقولُ اللّهُ لَهُ : لِمَ قَتَلتَهُ ؟ فيقولُ : قَتَلتُهُ لِتَكونَ العِزّةُ لكَ ، فيقولُ : فإنّها لي . و يَجيءُ الرجُلُ آخِذا بيدِ الرجُلِ فيقولُ : أي رَبِّ إنَّ هذا قَتَلَني ، فيقولُ اللّهُ: لِمَ قَتَلتَهُ ؟ فيقولُ : لِتَكونَ العِزّةُ لفلانٍ ، فيقولُ : فإنّها لَيسَت لفلانٍ ، فَيَبُوءُ بِإثمِهِ . ۱

۱۶۴۶۴.الإمامُ زينُ العابدينَ عليه السلام :قالَ رسولُ اللّهِ صلى الله عليه و آله : لا يَغُرَّنَّكُم رَحبُ الذِّراعَينِ بالدَّمِ ، فإنَّ لَهُ عِندَ اللّهِ عَزَّ و جلَّ قاتِلاً لا يَموتُ . قالوا : يا رسولَ اللّهِ ، و ما قاتِلٌ لا يَموتُ ؟ فقالَ : النارُ . ۲

۱۶۴۶۵.الإمامُ الباقرُ عليه السلام :ما مِن نَفسٍ تُقتَلُ بَرَّةً و لا فاجِرَةً إلاّ و هِي تُحشَرُ يَومَ القِيامَةِ مُتَعلِّقَةً بقاتِلِهِ بيَدهِ اليُمنى و رَأسُهُ بيَدِهِ اليُسرى و أوداجُهُ تَشخَبُ دَما ، يقولُ : يا رَبِّ سَلْ هذا فِيمَ قَتَلَني ، فإن قالَ قَتَلَهُ في طاعَةِ اللّهِ اُثيبَ القاتِلُ الجَنّةَ و اُذهِبَ بِالمَقتولِ إلَى النارِ ، و إن قالَ في طاعَةِ فلانٍ ، قيلَ لَهُ : اُقتُلْهُ كما قَتَلَكَ ، ثُمّ يَفعَلُ اللّهُ عَزَّ و جلَّ فيهِما بعدَ مَشيئَةٍ . ۳

۱۶۴۶۳.پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :[روز قيامت] مردى در حالى كه دست مردى را گرفته است، مى آيد و مى گويد: اى پروردگار من! اين مرا كشت. خداوند به او مى فرمايد: چرا او را كشتى؟ جواب مى دهد: او را كشتم، تا عزّت و اقتدار از آنِ تو باشد. خداوند مى فرمايد: آن از آنِ من است. مرد ديگرى در حالى كه دست مردى را گرفته است مى آيد و مى گويد: پروردگار من! اين مرا كشت. خداوند مى فرمايد: چرا او را كشتى؟ جواب مى دهد: براى آن كه فلانى به عزّت و اقتدار برسد. خداوند مى فرمايد: عزّت و اقتدار از آنِ او نيست. پس به انتقام خون او كشته مى شود.

۱۶۴۶۴.امام زين العابدين عليه السلام :پيامبر خدا صلى الله عليه و آله فرمود: كسى كه در ريختن خون گستاخ و بى پرواست، شما را نفريبد؛ زيرا براى او نزد خداوند قاتلى است كه مرگ ندارد. عرض كردند: اى رسول خدا! آن چه قاتلى است كه نمى ميرد؟ فرمود: آتش.

۱۶۴۶۵.امام باقر عليه السلام :هيچ نفْسى نيست كه بى گناه يا با گناه كشته شود، مگر اين كه روز قيامت محشور مى شود، در حالى كه با دست راست خود به قاتلش آويزان شده و سر بريده خود را به دست چپ دارد و از شاهرگهايش خون بيرون مى جهد و عرض مى كند: اى پروردگار من! از اين بپرس كه چرا مرا كشت؟ اگر كُشنده بگويد: در راه طاعت خدا او را كشتم، به قاتل بهشت پاداش داده مى شود و مقتول به آتش برده مى شود. و اگر بگويد: در راه اطاعت از فلان كس او را كشتم، به مقتول گفته شود: همان گونه كه او تو را كُشت ، تو او را بكش. سپس خداوند عزّ و جلّ با آن دو هر كارى كه بخواهد مى كند.

1.كنز العمّال : ۳۹۹۰۹.

2.الكافي : ۷/۲۷۲/۴.

3.الكافي : ۷/۲۷۲/۳.

  • نام منبع :
    ميزان الحكمه ج 09
    سایر پدیدآورندگان :
    شیخی، حمید رضا
    تعداد جلد :
    14
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1386
    نوبت چاپ :
    هفتم
تعداد بازدید : 502437
صفحه از 612
پرینت  ارسال به