127
ميزان الحكمه ج 09

3153

دَورُ فَسادِ الخاصَّةِ في فَسادِ العامَّةِ

۱۵۹۹۸.الإمامُ عليٌّ عليه السلام :قِوامُ الدِّينِ و الدنيا بأربَعةٍ: عالِمٍ مُستَعمِلٍ عِلمَهُ ، و جاهِلٍ لا يَستَنكِفُ أن يَتَعلَّمَ ، و جَوادٍ لا يَبخَلُ بمَعروفِهِ ، و فَقيرٍ لا يَبيعُ آخِرَتَهُ بدُنياهُ ، فإذا ضَيَّعَ العالِمُ عِلمَهُ استَنكَفَ الجاهِلُ أن يَتَعَلَّمَ ، و إذا بَخِلَ الغَنيُّ بمَعروفِهِ باعَ الفَقيرُ آخِرَتَهُ بدُنياهُ . ۱

۱۵۹۹۹.عنه عليه السلام :قِوامُ الدنيا بأربَعةٍ : بعالِمٍ مُستَعمِلٍ لِعِلمِهِ ، و بغَنِيٍّ باذِلٍ لِمَعروفِهِ ، و بجاهِلٍ لا يَتكَبَّرُ أن يَتَعلَّمَ ، و بفَقيرٍ لا يَبيعُ آخِرَتَهُ بدنيا غيرِهِ ، و إذا عَطَّلَ العالِمُ عِلمَهُ ، و أمسَكَ الغَنيُّ مَعروفَهُ ، و تَكَبَّرَ الجاهِلُ أن يَتَعلَّمَ ، و باعَ الفَقيرُ آخِرَتَهُ بدنيا غَيرِهِ ، فَعَلَيهِمُ الثُّبورُ . ۲

۱۶۰۰۰.بحار الأنوار عن الإمامِ عليّ عليه السلام :قِوامُ الدِّينِ بأربَعةٍ : بعالِمٍ ناطِقٍ مُستَعمِلٍ لَهُ ، و بغنيٍّ لا يَبخَلُ بفَضلِهِ على أهلِ دِينِ اللّهِ ، و بفَقيرٍ لا يَبيعُ آخِرَتَهُ بدُنياهُ، و بجاهِلٍ لا يَتكَبَّرُ عن طَلَبِ العِلمِ، فإذا كَتَمَ العالِمُ عِلمَهُ، و بَخِلَ الغَنيُّ بمالِهِ، و باعَ الفَقيرُ آخِرَتَهُ بدُنياهُ، و استَكبَرَ الجاهِلُ عن طَلَبِ العِلمِ، رَجَعَتِ الدنيا إلى وَرائها القَهقَرى. فلا تَغُرَّنَّكُم كَثرَةُ المَساجِدِ ، و أجسادُ قَومٍ مُختَلِفَةٍ. قيلَ: يا أميرَ المؤمنينَ، كيفَ العَيشُ في ذلكَ الزَّمانِ ؟ فقالَ : خالِطوهُم بالبَرّانِيَّةِ ـ يَعني في الظاهِرِ ـ و خالِفُوهُم في الباطِنِ ......... . ۳

3153

نقش فساد زبدگان جامعه در فساد توده مردم

۱۵۹۹۸.امام على عليه السلام :استوارى دين و دنيا به وجود چهار كس است: عالِمى كه علم خويش را به كار بندد، نادانى كه از علم آموختن ننگ نداشته باشد، بخشنده اى كه در بخشش خود بخل نورزد و نادارى كه آخرتش را به دنيايش نفروشد؛ زيرا هرگاه عالِم علم خود را فرو گذارد [و به كار نبندد]، نادان از آموختن علم سر باز زند و هرگاه توانگر از بذل و بخشش بخل ورزد، نادار آخرت خود را به دنيايش بفروشد.

۱۵۹۹۹.امام على عليه السلام :قوام دنيا به وجود چهار كس است: به عالِمى كه علم خود را به كار بندد، به توانگرى كه بخشش كند، به نادانى كه تكبّر مانع علم آموختن او نشود و به تهيدستى كه آخرتش را براى دنياى ديگرى نفروشد. هرگاه عالِم علمش را به كار نبندد و توانگر از بخشش خوددارى كند و جاهل از آموختن تكبّر ورزد و تهيدست آخرت خود را براى دنياى ديگرى بفروشد، پس هلاكت بر آنان باد.

۱۶۰۰۰.بحار الأنوار :امام على عليه السلام فرمود : استوارى دين به چهار كس است: به عالِمى كه بگويد و به گفته خود عمل كند، به ثروتمندى كه از احسان خود به پيروان دين خدا دريغ نورزد، به تهيدستى كه آخرتش را به دنيايش نفروشد و به نادانى كه از آموختنِ دانش تكبّر نورزد. پس، هرگاه عالِم علم خود را پنهان بدارد و ثروتمند در مال خود بخل ورزد و تهيدست آخرتش را به دنيايش بفروشد و نادان از تحصيل دانش استنكاف ورزد، دنيا به قهقرا برگردد. بنا بر اين، فراوانى مسجدها و پيكرهاى گوناگون و پراكنده مردمان شما را نفريبد. عرض شد: اى امير مؤمنان! در آن زمان چگونه بايد زيست؟ فرمود: به ظاهر با آنان بياميزيد و در باطن بر خلاف آنان باشيد.

1.نهج البلاغة : الحكمة ۳۷۲ .

2.تحف العقول : ۲۲۲.

3.بحار الأنوار : ۲/۶۷/۹.


ميزان الحكمه ج 09
126

(انظر) الإجارة : باب 9.

4 ـ مَنعُ الحقِّ

۱۵۹۹۴.رسولُ اللّهِ صلى الله عليه و آله :كيفَ يُقَدِّسُ اللّهُ قَوما لا يُؤخَذُ لِضَعيفِهِم مِن شَديدِهِم ؟ ! ۱

۱۵۹۹۵.عنه صلى الله عليه و آله :لن تُقَدَّسَ اُمّةٌ لا يُؤخَذُ للضَّعيفِ فيها حَقُّهُ مِن القَوِيِّ غيرَ مُتَعتَعٍ . ۲

۱۵۹۹۶.عنه صلى الله عليه و آله :إنَّ اللّهَ لا يُقَدِّسُ اُمّةً لا يَأخُذُ الضَّعيفُ حَقَّهُ مِن القَويِّ و هو غيرُ مُتَعتَعٍ . ۳

۱۵۹۹۷.الإمامُ عليٌّ عليه السلامـ مِن كتابٍ لَهُ لَمّا استُخلِفَ إلى اُمَراءِ الأجنادِ ـ: أمّا بَعدُ ، فإنَّما أهلَكَ مَن كانَ قَبلَكُم أنَّهُم مَنَعُوا الناسَ الحَقَّ فَاشتَرَوهُ ، و أخَذُوهُم بِالباطِلِ فَاقتَدَوهُ ۴ . ۵

(انظر) الظلم : باب 2412.

4 ـ محروميت از حق

۱۵۹۹۴.پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :چگونه خداوند ، پاك و پاكيزه گرداند مردمى را كه حقّ ناتوان آنها از زورمندشان گرفته نمى شود؟

۱۵۹۹۵.پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :هرگز پاك و پاكيزه (سعادتمند) نگردد آن امّتى، كه حقّ ناتوان بدون ترس و لرز از قدرتمند گرفته نشود.

۱۵۹۹۶.پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :خداوند ، پاك و پاكيزه نگرداند آن امّتى را كه ناتوان، بدون ترس و لرز، حقّ خود را از زورمند نگيرد.

۱۵۹۹۷.امام على عليه السلامـ پس از آنكه به خلافت رسيد به سران لشكر ـفرمود: امّا بعد، پيشينيان شما در حقيقت به اين سبب به هلاكت درافتادند كه مردم را از حقّ [خود ]محروم كردند و آنان هم [به ناچار] آن را خريدند و آنان را به راه نادرستى و باطل سوق دادند و مردم هم[ناگزير]از باطل پيروى كردند ۶ .

1.بحار الأنوار : ۷۵/۳۵۳/۶۲.

2.بحار الأنوار : ۷۷/۲۵۸/۱.

3.. كنز العمّال : ۵۵۴۴.

4.نهج البلاغة : الكتاب۷۹ .

5.قال ابن أبي الحديد : أي منعوا الناس الحقّ فاشتَرى الناس الحقّ منهم بالرُّشا و الأموال ؛ أي لم يضعوا الاُمور مواضعها ؛ و لا ولَّوا الولايات مستحقّيها ، و كانت اُمورهم الدينيّة و الدنياويّة تجري على وفق الهوى و الغرض الفاسد ، فاشتَرى الناس منهم الميراث و الحقوق كما تُشتَرى السلع بالمال . ثمّ قال : «و أخذوهم بالباطل فاقتدوه» أي حملوهم علَى الباطل فجاء الخَلف من بعد السّلف ، فاقتدوا بآبائهم و أسلافهم في ارتكاب ذلك الباطل ظنّا أنّه حقّ لما قد ألفوه و نشؤوا و ربوا عليه . (شرح نهج البلاغة: ۱۸/۷۷) .

6.ابن ابى الحديد مى گويد: يعنى مردم را از حق محروم كردند و در نتيجه، مردم با پول و رشوه حق را از آنان خريدند. به عبارت ديگر، كارها را در جاى خود قرار ندادند و مناصب دولتى و حكومتى را به افرادى كه استحقاق و شايستگى آن را دارند نسپردند و كارهاى دين و دنياى آنها بر اساس اميال و خواهشها و اغراض فاسد پيش مى رفت. لذا مردم ميراث و حقوق را، مانند كالا، با پول خريدارى مى كردند. سپس فرمود: «آنان را به راه باطل سوق دادند و مردم هم پيروى كردند»، يعنى آنان را در مسير باطل انداختند و نسلهاى بعد هم كه روى كار مى آمدند، چون بر اساس همان شيوه باطل نشو و نما يافته بودند، تصوّر مى كردند كه روشى حق و درست است و لذا از پدران و گذشتگان خود پيروى مى كردند و همان شيوه آنان را مى پيمودند.

  • نام منبع :
    ميزان الحكمه ج 09
    سایر پدیدآورندگان :
    شیخی، حمید رضا
    تعداد جلد :
    14
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1386
    نوبت چاپ :
    هفتم
تعداد بازدید : 499274
صفحه از 612
پرینت  ارسال به