551
ميزان الحكمه ج 09

۱۷۲۰۲.الإمامُ عليٌّ عليه السلام :إنّه ليسَ لِهالِكٍ هَلَكَ مَن يَعذِرُهُ في تَعَمُّدِ ضَلالةٍ حَسِبَها هُدىً ، و لا تَركِ حَقٍّ حَسِبَهُ ضَلالَةً . ۱

۱۷۲۰۳.عنه عليه السلامـ في الشِّعرِ المَنسوبِ إلَيهِ ـ:

إذا المُشكِلاتُ تَصَدَّيْنَ لي
كَشَفتُ حَقائقَها بالنَّظَرْ

و لَستُ بِإمَّعَةٍ في الرِّجالِ
اُسائِلُ هذا و ذا ما الخَبَرْ؟

و لكنّي مُدرَّبُ الأصغَرينِ
اُبَيِّنُ مَعْ ما مَضى ما غَبَرْ۲.۳

۱۷۲۰۴.الإمامُ الباقرُ عليه السلامـ فيما كَتَبَ إلى سَعدِ الخيرِ ـ: اِعرِفْ أشباهَ الأحبارِ و الرُّهبانِ الذينَ سارُوا بكِتمانِ الكتابِ و تَحريفِهِ ، فما رَبِحَت تِجارَتُهُم و ما كانوا مُهتَدينَ .
ثُمّ اعرِفْ أشباهَهُم مِن هذهِ الاُمّةِ الذينَ أقامُوا حُروفَ الكتابِ و حَرَّفُوا حُدودَهُ ، فَهُم مَع السادَةِ و الكَبَرَةِ (الكَثرَةِ) ، فإذا تَفَرَّقَت قادَةُ الأهواءِ كانوا مَع أكثَرِهِم دُنيا ، و ذلكَ مَبلَغُهُم مِن العِلمِ .........
اُولئكَ أشباهُ الأحبارِ و الرُّهبانِ ، قادَةٌ في الهَوى ، سادَةٌ في الرَّدى . ۴

۱۷۲۰۲.امام على عليه السلام :هر كس ضلالتى را به اين خيال كه هدايت است دنبال كند و يا حقّى را به گمان اين كه ضلالت است فرو گذارد و با اين كار به هلاكت در افتد، هيچ كس او را معذور نمى دارد.

۱۷۲۰۳.امام على عليه السلامـ در اشعار منسوب به حضرتش ـفرمود :

هر گاه امور مشكل و مبهم به من رو كنند،
با فكر و انديشه حقيقت آنها را كشف مى كنم.

من مقلّد مردمان نيستم، كه
از اين و آن بپرسم: چه خبر؟

بلكه دو عضو كوچك۵را تمرين مى دهم
و با نگاه به گذشته، آينده را روشن مى كنم.

۱۷۲۰۴.امام باقر عليه السلامـ در نامه اى به سعد الخير ـنوشت: امثال احبار و رُهبان را بشناس، همانان كه حقايق كتاب [توارت و انجيل ]را كتمان و تحريف كردند و اين سوداگريشان سودى نبخشيد و رهيافته نبودند.
آرى، امثال آنها را در ميان اين امّت بشناس؛ همانان كه الفاظ قرآن را مراعات مى كنند و معانى و حقايق آن را تحريف مى نمايند. اينان با بزرگان و سران [اكثريت ]دمخورند و هر گاه جلوداران هوا و هوس پراكنده و گوناگون شوند [و هر كس براى خود دم از استقلال بزند ]اين احبار [و رهبان نماهاى امّت اسلامى] با آن كس همراهى مى كنند كه از دنياى بيشترى برخوردار باشد و اين است بهره اين عدّه از علم و دانش .........
اينان امثال احبار و رهبان هستند، جلوداران هوا و هوس اند و مهتران هلاكت و نابودى.

1.بحار الأنوار : ۵/۳۰۵/۲۳.

2.المدرّب ـ كمعظم ـ : المنجّذ ، المجرّب، و الأصغران: القلب و اللسان. (القاموس المحيط: ۱/۶۶ و ج ۲/۷۰).

3.الأمالي للطوسي : ۵۱۴/۱۱۲۵.

4.الكافي : ۸/۵۴/۱۶.

5.زبان و دل.


ميزان الحكمه ج 09
550

3361

التَّقليدُ المَذمومُ

الكتاب :

وَ إِذَا قِيلَ لَهُمْ تَعالَوْا إِلَى ما أَنْزَلَ اللّهُ وَ إِلَى الرَّسُولِ قالُوا حَسْبُنا ما وَجَدْنا عَلَيْهِ آبَاءَنا أَ وَ لَوْ كانَ آبَاؤُهُمْ لاَ يَعْلَمُونَ شَيْئا وَ لاَ يَهْتَدُونَ» . ۱

وَ كَذلِكَ ما أَرْسَلْنا مِنْ قَبْلِكَ فِي قَرْيَةٍ مِنْ نَذِيرٍ إلاَّ قالَ مُتْرَفُوها إِنَّا وَجَدْنا آباءَنا عَلَى أُمَّةٍ وَ إِنَّا عَلَى آثارِهِم مُقْتَدُونَ» . ۲

الحديث :

۱۷۲۰۰.رسولُ اللّهِ صلى الله عليه و آله :لا تَكُونُوا إمَّعةً ، تَقولونَ : إن أحسَنَ الناسُ أحسَنّا ، و إن ظَلَمُوا ظَلَمنا ! و لكنْ وَطِّنُوا أنفُسَكُم إن أحسَنَ الناسُ أن تُحسِنُوا ، و إن أساؤوا أن لا تَظلِمُوا . ۳

۱۷۲۰۱.عنه صلى الله عليه و آلهـ في قولِهِ تعالى:«اِتَّخَذُوا أحْبـارَهُـم و رُهْـبـانَـهُـم أربـابـا مِـن دُونِ اللّهِ ......... »۴ـ: أما إنّهُم لم يكونُوا يَعبُدونَهُم ، و لكنَّهُم كانوا إذا أحَلُّوا لَهُم شيئا استَحَلُّوهُ ، و إذا حَرَّمُوا علَيهِم شيئا حَرَّمُوهُ . ۵

3361

تقليد نكوهيده

قرآن:

«و چون به آنان گفته شود: به سوى آنچه خدا نازل كرده و به سوى پيامبر بياييد، مى گويند: آنچه پدران خود را بر آن يافته ايم ما را بس است. آيا هر چند پدرانشان چيزى نمى دانستند و هدايت نيافته بودند؟»

«و بدين گونه در هيچ شهرى پيش از تو، هشدار دهنده اى نفرستاديم، مگر آن كه خوش گذرانان آنها گفتند: ما پدران خود را بر آيينى [و راهى ]يافته ايم و ما از پى ايشان راهسپاريم».

حديث :

۱۷۲۰۰.پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :دنباله رو و بى اراده نباشيد كه بگوييد: اگر مردم خوبى كردند ما هم خوبى مى كنيم و اگر ظلم كردند ما هم ظلم مى كنيم. بلكه از خودتان اراده داشته باشيد، اگر مردم خوبى كردند، شما خوبى كنيد و اگر بدى كردند، شما ظلم نكنيد.

۱۷۲۰۱.پيامبر خدا صلى الله عليه و آلهـ درباره آيه «اتّخذوا احبارهم و رهبانهم اربابا من دون اللّه » ـفرمود : نه اين كه آنها را عبادت مى كردند، بلكه هر گاه احبار و راهبانشان چيزى را براى آنان حلال مى شمردند، آنها هم آن را حلال مى دانستند و اگر چيزى را بر آنان حرام مى كردند، مردم هم آن را حرام مى شمردند.

1.المائدة : ۱۰۴.

2.الزخرف : ۲۳.

3.الترغيب و الترهيب : ۳/۳۴۱ / ۲۳.

4.التوبة : ۳۱ .

5.الدرّ المنثور : ۴/۱۷۴.

  • نام منبع :
    ميزان الحكمه ج 09
    سایر پدیدآورندگان :
    شیخی، حمید رضا
    تعداد جلد :
    14
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1386
    نوبت چاپ :
    هفتم
تعداد بازدید : 529380
صفحه از 612
پرینت  ارسال به