285
ميزان الحكمه ج 10

۱۸۳۹۹.الإمامُ الباقرُ عليه السلام :قُمْ بالحَقِّ ، و لا تَعَرَّضْ لِما نابَكَ ، و اعتَزِلْ عَمّا لا يَعنيكَ . ۱

۱۸۴۰۰.مجمع البيان :قال الإمامُ الصّادقُ عليه السلام ـ في قولهِ تعالى : «و الّذينَ هُمْ عَنِ اللَّغوِ مُعْرِضونَ» ـ : هُو أن يَتَقَوّلَ الرّجُلُ علَيكَ بالباطِلِ ، أو يأتِيَكَ بما لَيسَ فيكَ ، فتُعرِضَ عَنهُ للّهِ .
و في روايةٍ اُخرى : إنّهُ الغِناءُ و المَلاهي . ۲

۱۸۴۰۱.الإمامُ الصّادقُ عليه السلام :إيّاكَ و الدُّخولَ فيما لا يَعنيكَ فتُذَلَّ . ۳

۱۸۴۰۲.عنه عليه السلام :لا يَغُرَّكَ النّاسُ مِن نَفسِكَ ؛ فإنّ الأمرَ يَصِلُ إلَيكَ مِن دُونِهِم ، و لا تَقطَعِ النَّهارَ بكَذا و كَذا ؛ فإنّ مَعكَ مَن يَحفَظُ علَيكَ . ۴

۱۸۴۰۳.تفسيرِ القُمّيِّـ في قولهِ تعالى:«في جَنَّةٍ عالِيَةٍ * لا تَسْمَعُ فِيها لاغِيَةً»۵ـ: الهَزلُ و الكِذبُ . ۶

التّفسير :

قال العلامة الطباطبائي : قوله تعالى : «و الّذينَ هُم عَنِ اللَّغوِ مُعرِضونَ» اللغو من الفعل هو ما لا فائدة فيه ، و يختلف باختلاف الاُمور التي تعود عليها الفائدة ، فربّ فعل هو لغو بالنسبة إلى أمر و هو بعينه مفيد مُجدٍ بالنسبة إلى أمر آخر .
فاللغو من الأفعال في نظر الدين : الأعمال المباحة التي لا يُنتفع بها في الآخرة أو في الدُّنيا بحيث ينتهي أيضا إلَى الآخرة ، كالأكل و الشرب بداعي شهوة التغذّي اللَّذَين يتفرّع عليهما التقوّي على طاعة اللّه و عبادته ، فإذا كان الفعل لا ينتفع به في آخرة و لا في دنيا تنتهي بنحوٍ إلى آخرة فهو اللغو . و بنظر أدقّ : هو ما عدا الواجبات و المستحبّات من الأفعال .
و لم يصف سبحانه المؤمنين بترك اللغو مطلقا ، فإنّ الإنسان في معرض العثرة و مزلّة الخطيئة ، و قد عفا عن السيّئات إذا اجتنبت الكبائر كما قال : «إن تَجْتَنِبوا كَبائِرَ ما تُنْهَونَ عَنهُ نُكَفِّرْ عَنكُم سَيّئاتِكُم و نُدخِلْكُم مُدْخَلاً كَريما» . ۷
بل وصفهم بالإعراض عن اللغو دون مطلق تركه ، و الإعراض يقتضي أمرا بالفعل يدعو إلَى الاشتغال به فيتركه الإنسان صارفاً وجهه عنه إلى غيره ؛ لعدم اعتداده به و اعتنائه بشأنه . و لازمه ترفّع النفس عن الأعمال الخسيسة ، و اعتلاؤها عن الاشتغال بما ينافي الشرف و الكرامة ؛ و تعلّقها بعظائم الاُمور و جلائل المقاصد .
و من حقّ الإيمان أن يدعو إلى ذلك ؛ فإنّ فيه تعلّقاً بساحة العظمة و الكبرياء و منبع العزّة و المجد و البهاء ، و المتّصف به لا يهتمّ إلاّ بحياة سعيدة أبديّة خالدة ، فلا يشتغل إلاّ بما يستعظمه الحقّ ، و لا يستعظم ما يهتمّ به سفلة النّاس و جهلتهم ، «و إذا خاطَبَهُمُ الجاهِلونَ قالوا سَلاماً ، و إذا مَرُّوا باللَّغو مَرُّوا كِراماً » .
و من هنا يظهر أنّ وصفهم بالإعراض عن اللغو كناية عن علوّ همّتهم و كرامة نفوسهم . ۸

۱۸۳۹۹.امام باقر عليه السلام :به حق عمل كن و به گرفتارى هايى كه در اين راه به تو مى رسد، اعتنايى مكن و از آنچه بيهوده است، كناره گيرى كن.

۱۸۴۰۰.مجمع البيان :امام صادق عليه السلام ـ درباره آيه «و كسانى كه از بيهوده اعراض مى كنند» ـ فرمود : يعنى آن كه كسى درباره تو نادرستى ببافد، يا چيزى كه در تو نيست به تو نسبت دهد و تو به خاطر خدا، از او اعراض كنى. در روايتى ديگر آمده است: مقصود، خنياگرى و كارهاى لهو و غفلت آور است.

۱۸۴۰۱.امام صادق عليه السلام :از پرداختن به آنچه بيهوده است بپرهيز، كه خوار و زبون مى شوى.

۱۸۴۰۲.امام صادق عليه السلام :مردم تو را از خودت غافل نگردانند؛ زيرا نتيجه آن به خودت مى رسد نه به آنها. و روز خود را با چنين و چنان كردن سپرى مكن؛ زيرا همراه تو كسانى هستند كه آنچه را از تو سر مى زند ثبت مى كنند.

۱۸۴۰۳.تفسير القمىـ در ذيل آيه «در بهشتى برين كه در آن سخن لاغيه نشنوند» ـ: [مقصود از لاغيه و لغو ]شوخى و دروغ است.

تفسير :

علامه طباطبايى رحمه الله گويد: در آيه «و الّذين هم عن اللغو معرضون»: فعلِ لغو عبارت از عملى است كه فايده اى در آن وجود ندارد. فعلِ لغو
يك امر نسبى است؛ زيرا چه بسا فعلى كه نسبت به يك امر لغو است، اما همان فعل نسبت به امرى ديگر مفيد و ثمربخش است.
فعلِ لغو از نظر دين، عبارت از كارهاى مباحى است كه در آخرت يا در دنيايى كه به نحوى به آخرت مى انجامد سودى نمى بخشند، مانند خوردن و آشاميدن با اشتها و انگيزه نيرو گرفتن براى طاعت و عبادت خدا كه از اين دو كار متفرّع مى شود.
پس اگر فعل نه براى آخرت سودمند باشد نه براى دنيايى كه به نحوى به آخرت مى انجامد، اين كار لغو است . با نگاهى دقيقتر: فعلِ لغو عبارت است از آنچه كه فراسوى افعال واجب و مستحب باشد.
خداوند سبحان، مؤمنان را به تركِ مطلقِ عمل لغو وصف نفرمود، چون انسان در معرض لغزش و خطاست و در صورتى كه آدمى از گناهان بزرگ اجتناب كند، خداوند ساير خطاها و گناهان او را مى بخشد، چنان كه فرموده است:«اگر از گناهان بزرگى كه از آنها نهى مى شويد دورى ورزيد، از ديگر گناهانتان در مى گذريم و شما را به مكانى نيكو در مى آوريم».
بلكه آنان را به اِعراض از كار بيهوده، نه مطلق ترك آن، وصف فرموده است. اِعراض، مقتضىِ وجود امرى بالفعل و موجود است كه انسان را به سوى اشتغال فرا خواند، ولى انسان از روى بى اعتنايى و بها ندادن به آن كار از آن روي گردان شود و به كارى ديگر بپردازد. لازمه اين روي گردانى آن است كه شخص، خودش را از پرداختن به كارهاى پست و مخالفِ با شرافت و كرامت، برتر و بالاتر بداند و به كارهاى بزرگ و اهداف عالى روى آورد.
ايمان حقيقى هم به همين فرا مى خواند؛ زيرا ايمان، به ساحت عظمت و كبريا و منبع عزّت و مجد و جلال تعلّق دارد و كسى كه از صفت ايمان برخوردار است جز به زندگى سعادتمندانه ابدى و جاويدان اهتمام نمى ورزد و تنها به كارهايى مى پردازد كه حقْ آن را با عظمت بداند و براى آنچه كه مردمان فرومايه و نادان بدان اهتمام مى ورزند اهميت و عظمتى قائل نيست و اگر جاهلان ايشان را طرف خطاب قرار دهند به ملايمت پاسخ مى دهند و چون بر كارى لغو بگذرند با بزرگوارى مى گذرند.
از اين جا روشن مى شود كه وصف مؤمنان به اِعراض از لغو، كنايه از بلندى همّت و كرامت و بزرگوارى شخصيت آنهاست.

1.الاختصاص : ۲۳۰.

2.مجمع البيان : ۷/۱۵۷.

3.بحار الأنوار : ۷۸/۲۰۴/۴۲.

4.بحار الأنوار : ۷۱/۱۸۱/۳۷.

5.الغاشية : ۱۰ و ۱۱ .

6.تفسير القمّي : ۲/۴۱۸.

7.النساء : ۳۱.

8.الميزان في تفسير القرآن : ۱۵/۹.


ميزان الحكمه ج 10
284

۱۸۳۹۱.عنه عليه السلام :لا تَقولَنَّ ما يُوافِقُ هَواكَ و إن قُلتَهُ لَهوا أو خِلْتَهُ لَغوا ؛ فَرُبَّ لَهوٍ يُوحِشُ مِنكَ حُرّا ، و لَغوٍ يَجلِبُ علَيكَ شَرّا . ۱

۱۸۳۹۲.عنه عليه السلام :رُبَّ لَغوٍ يَجلِبُ شَرّا . ۲

۱۸۳۹۳.عنه عليه السلام :اِشتِغالُ النّفسِ بما لا يَصحَبُها بَعدَ المَوتِ مِن أكثَرِ الوَهنِ . ۳

۱۸۳۹۴.عنه عليه السلام :دَعُوا الفُضولَ يُجانِبْكُـمُ السُّفَهاءُ . ۴

۱۸۳۹۵.عنه عليه السلام :مَنِ اشتَغلَ بالفُضولِ فاتَهُ مِن مُهِمِّهِ المَأمولُ . ۵

۱۸۳۹۶.عنه عليه السلام :مَنِ اشتَغلَ بغَيرِ ضَرورَتِهِ فَوّتَهُ ذلكَ مَنفَعتَهُ . ۶

۱۸۳۹۷.عنه عليه السلام :مَنِ اشتَغلَ بغَيرِ المُهِمِّ ضَيّعَ الأهَمَّ . ۷

۱۸۳۹۸.عنه عليه السلام :مَن شَغَلَ نَفسَهُ بما لا يَجِبُ ، ضَيّعَ مِن أمرِهِ ما يَجِبُ . ۸

۱۸۳۹۱.امام على عليه السلام :هرگز موافق هوس خود سخنى مگوى، هرچند از روى بازى (شوخى) بگويى يا آن را بيهوده (بدون قصد) پندارى؛ زيرا بسا شوخى اى كه آزاده اى را از تو بِرَمانَد و بسا سخن بيهوده اى كه بدى را به سوى تو كشاند.

۱۸۳۹۲.امام على عليه السلام :بسا گفتار و كردار بيهوده اى كه شرّى را در پى آورد.

۱۸۳۹۳.امام على عليه السلام :پرداختن نفْس به آنچه كه بعد از مرگ همراهى اش نمى كند، از بيشترين سستى در عمل است.

۱۸۳۹۴.امام على عليه السلام :گفتار و كردار بيهوده را رها كنيد، تا سبك سران از شما دورى كنند.

۱۸۳۹۵.امام على عليه السلام :كسى كه به زوايد بپردازد، هدف مطلوب خود را از دست بدهد.

۱۸۳۹۶.امام على عليه السلام :هر كس به آنچه برايش ضرورى نيست بپردازد، اين كار منفعتش را از دستش بگيرد.

۱۸۳۹۷.امام على عليه السلام :هر كس به آنچه مهم نيست بپردازد، كار مهمتر را از دست بدهد.

۱۸۳۹۸.امام على عليه السلام :هر كس خود را به آنچه ضرورت ندارد سرگرم سازد، آنچه را برايش ضرورت دارد ضايع گرداند.

1.غرر الحكم : ۱۰۲۷۰.

2.غرر الحكم : ۵۲۹۰.

3.غرر الحكم : ۱۹۸۲.

4.بحار الأنوار : ۷۸/۵۳/۸۹.

5.غرر الحكم : ۸۶۳۳.

6.غرر الحكم : ۸۷۶۵.

7.غرر الحكم : ۸۶۰۷.

8.غرر الحكم : ۸۵۲۸.

  • نام منبع :
    ميزان الحكمه ج 10
    سایر پدیدآورندگان :
    شیخی، حمید رضا
    تعداد جلد :
    14
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1386
    نوبت چاپ :
    هفتم
تعداد بازدید : 282368
صفحه از 572
پرینت  ارسال به