۱۸۹۵۹.عنه صلى الله عليه و آله :لا يَبلُغُ العَبدُ صَريحَ الإيمانِ حتّى يَدَعَ المِزاحَ و الكِذبَ ، و يَدَعَ المِراءَ و إن كانَ مُحِقّا . ۱
۱۸۹۶۰.الترغيب و الترهيب :أبو الحسَنِ ـ و كانَ عَقَبيّا بَدْريّا ـ : كُنّا جُلوسا معَ رسولِ اللّهِ صلى الله عليه و آله، فقامَ رجُلٌ و نَسِيَ نَعلَيهِ، فأخَذَهُما رجُلٌ فوَضَعهُما تَحتَهُ ، فرَجعَ الرّجُلُ فقالَ: نَعْلَيَّ ، فقالَ القَومُ : ما رأيناهُما ، فقالَ : هُوَ هذَه، فقالَ [رسولُ اللّهِ صلى الله عليه و آله ]: فكيفَ برَوعَةِ المؤمنِ؟! فقالَ : يا رسولَ اللّهِ، إنّما صَنعتُهُ لاعِبا ، فقال : فكيفَ برَوعَةِ المؤمنِ ؟! ـ مَرَّتينِ أو ثلاثا ـ . ۲
۱۸۹۶۱.الإمامُ عليٌّ عليه السلام :ما مَزَحَ امرؤٌ (رجُلٌ) مَزحَةً إلاّ مَجَّ مِن عَقلِهِ مَجّةً . ۳
۱۸۹۶۲.عنه عليه السلام :المِزاحُ يُورِثُ الضَّغائنَ . ۴
۱۸۹۶۳.عنه عليه السلام:دَعِ المِزاحَ؛ فإنّهُ لِقاحُ الضَّغينَةِ . ۵
۱۸۹۵۹.پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :بنده به ايمان ناب نرسد، مگر آن گاه كه شوخى و دروغ را ترك گويد و مجادله را رها كند، هر چند حق با او باشد.
۱۸۹۶۰.الترغيب و الترهيب :ابو الحسن ـ از شركت كنندگان در پيمان عقبه و جنگ بدر ـ گويد : با رسول خدا صلى الله عليه و آله نشسته بوديم كه مردى [از جمع ما ]برخاست و رفت و كفش هايش را فراموش كرد. يك نفر آنها را برداشت و زير خود گذاشت. آن مرد برگشت و گفت: كفش هايم كو؟ افرادى كه آن جا نشسته بودند، گفتند: ما آنها را نديده ايم. مردى كه كفش ها را زير خود پنهان كرده بود، گفت: اين جاست. رسول خدا فرمود: ترساندن مؤمن چه معنا دارد؟! مرد گفت: اى رسول خدا! به شوخى اين كار را كردم. پيامبر دو يا سه بار فرمود: ترساندن مؤمن چه معنا دارد؟!
۱۸۹۶۱.امام على عليه السلام :هيچ انسانى (مردى) شوخيى نكرد، مگر اين كه پاره اى از عقل خود را دور انداخت.
۱۸۹۶۲.امام على عليه السلام :شوخى، كينه بر جاى مى گذارد.
۱۸۹۶۳.امام على عليه السلام :شوخى را رها كن؛ زيرا شوخى بارور كننده كينه است.