۱۹۳۶۳.عنه صلى الله عليه و آلهـ لمّا مَرُّوا بجَنازَةٍ تُمخَضُ كما يُمخَضُ الزِّقُّ ـ: علَيكُم بالسَّكِينَةِ ، علَيكُم بالقَصدِ في المَشيِ بجَنائزِكُم . ۱
۱۹۳۶۴.عنه صلى الله عليه و آله :يا أبا ذرٍّ ، إذا تَبِعتَ جَنازَةً فلْيَكُنْ عَقلُكَ فيها مَشغولاً بالتَّفكُّرِ و الخُشوعِ ، و اعلَمْ أنّكَ لاحِقٌ بهِ . ۲
۱۹۳۶۵.عنه صلى الله عليه و آله :أفضَلُ أهلِ الجَنازَةِ أكثَرُهُم فيهِ ذِكرا و مَن لم يَجلِسْ حتّى تُوضَعَ ، و أوفاهُم مِكيالاً مَن حَثا علَيها ثلاثا . ۳
۱۹۳۶۶.الدعوات :كانَ رسولُ اللّهِ صلى الله عليه و آله إذا تَبِعَ جَنازَةً غَلَبَتهُ كآبَةٌ ، و أكثَرَ حَديثَ النَّفسِ ، و أقَلَّ الكلامَ . ۴
۱۹۳۶۷.الإمامُ عليٌّ عليه السلامـ لَمّا تَبِعَ جَنازَةً فسَمِعَ رجُلاً يَضحَكُ ـ: كأنّ المَوتَ فيها على غَيرِنا كُتِبَ ، و كأنّ الحَقَّ فيها على غَيرِنا وَجَبَ ، و كأنّ الّذي نَرى من الأمواتِ سَفْرٌ عمّا قَليلٍ إلَينا راجِعونَ ، نُبَوّئُهُم أجداثَهُم و نأكُلُ تُراثَهُم كأنّا مُخَلَّدونَ بَعدَهُم ، ثُمّ قد نَسِينا كُلَّ واعِظٍ و واعِظَةٍ ، و رُمِينا بكُلِّ فادِحٍ و جائحَةٍ ! ۵
۱۹۳۶۳.پيامبر خدا صلى الله عليه و آلهـ وقتى جنازه اى مى بردند كه مانند خيكى كه تُلُم مى زنند بالا و پايين مى شد ـفرمود : آرام باشيد! با جنازه هايتان به آرامى حركت كنيد.
۱۹۳۶۴.پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :اى ابوذر! هرگاه در پى جنازه اى به راه افتادى ، بايد عقلت با تفكّر و خشوع به آن مشغول شود و بدان كه تو نيز به او مى پيوندى.
۱۹۳۶۵.پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :بهترين تشييع كنندگانِ جنازه، كسى است كه [خدا و مرگ و پس از مرگ را] بيشتر ياد كند و كسى كه تا جنازه [در گور ]نهاده نشود او ننشيند و كاملترين پيمانه [ثواب] را كسى دارد، كه سه مرتبه (سه مشت) خاك روى لحد بريزد.
۱۹۳۶۶.الدعوات :رسول خدا صلى الله عليه و آله هرگاه در پى جنازه اى مى رفت، اندوه او را فرا مى گرفت، بيشتر حديث نفس مى كرد و كمتر سخن مى گفت.
۱۹۳۶۷.امام على عليه السلامـ چون در تشييع جنازه اى صداى خنده مردى را شنيد ـفرمود : گويى كه مرگ را در اين جهان براى ديگران رقم زده اند و انگار كه حق در اين دنيا بر ديگران واجب گشته است و گويى مردگانى را كه مى بينيم، مسافرانى هستند كه به زودى سوى ما باز مى گردند! آنان را در گورهايشان مى نهيم و ميراثشان را مى خوريم، آن گونه كه پندارى پس از آنها جاودان خواهيم ماند. هر پند دهنده اى را به دست فراموشى سپرده ايم، حال آنكه هدف هر بلا و حادثه اى بنيان كن قرار داريم.