415
ميزان الحكمه ج 11

ميزان الحكمه ج 11
414

3 ـ منزلة هارون عليه السلام عند اللّهِ و موقفه العبوديّ :

أشركه اللّه تعالى مع موسى عليهما السلام في سورة الصافّات في المنّ و إيتاء الكتاب و الهداية إلَى الصراط المستقيم و في التسليم و أنّه من المحسنين و من عباده المؤمنين (الصافّات : 114 ـ 122) و عدّه مرسلاً (طه : 47) و نبيّا (مريم : 53) و أنّه ممّن أنعم عليهم (مريم : 58) ، و أشركه مع من عدّهم من الأنبياء في سورة الأنعام في صفاتهم الجميلة من الإحسان و الصلاح و الفضل و الاجتباء و الهداية (الأنعام : 84 ـ 88) .
و في دعاء موسى ليلة الطّور : «و اجْعَلْ لي وَزيرا مِن أهْلي * هارونَ أخِي * اشْدُدْ بهِ أزْري * و أشْرِكْهُ في أمْري * كي نُسَبِّحَكَ كثيرا * و نَذكُرَك كثيرا * إنّكَ كُنتَ بِنا بَصيرا» . ۱
و كان عليه السلام ملازما لأخيه في جميع مواقفه ، يشاركه في عامّة أمره ، و يعينه على جميع مقاصده .
و لم يرد في القرآن الكريم ممّا يختصّ به من القصص إلاّ خلافته لأخيه حين غاب عن القوم للميقات ، و قال لأخيه هارون : اخلفني في قومي و أصلح و لا تتّبع سبيل المفسدين ، و لمّا رجع موسى إلى قومه غضبان أسفا ـ و قد عبدوا العجل ـ ألقى الألواح و أخذ برأس أخيه يجرّه إليه ، قال : ابن اُمّ ، إنّ القوم استضعفوني و كادوا يقتلونني فلا تشمت بي الأعداء و لا تجعلني مع القوم الظالمين . قال : ربّ اغفر لي و لأخي و أدخلنا في رحمتك ، و أنت أرحم الراحمين .

3 ـ منزلت هارون عليه السلام نزد خداوند و مقام عبوديت و بندگى او:

خداوند متعال در سوره صافّات هارون عليه السلام را در منّت [پيامبرى] و دادن كتاب و هدايت به راه راست و سلام و درود گفتن و از نيكوكاران و از بندگان مؤمن خدا بودن، با موسى عليه السلام شريك كرده (صافّات: 122 ـ 114) و او را مُرسَل (طه: 47) و نبىّ (مريم: 53) و از كسانى كه به آنان نعمت داده (مريم: 58) شمرده و او را با ديگر پيامبرانى كه نامشان را در سوره انعام برده، در صفات زيبايى مانند نيكوكارى و صلاح و برترى و برگزيدگى و هدايت، شريك كرده است (انعام: 88 ـ 84).
در دعاى موسى در شب طور آمده است : «و از خاندانم براى من وزير و دستيارى قرار ده. برادرم هارون را. به وسيله او پشتم را قوى دار. و وى را در كارم شريك من گردان. تا تو را بسيار تسبيح گوييم. و بسيار يادت كنيم. همانا تو نسبت به ما بينا هستى».
هارون عليه السلام در همه جا همراه برادرش بود و در عموم كارهايش با او شركت داشت و در راه رسيدن به كليه اهداف و مقاصدش وى را كمك مى كرد.
در قرآن كريم داستان خاصى از هارون نيامده است، مگر همان قضيه جانشينى او براى برادرش در آن چهل روزى كه موسى به ميقات رفت و به برادرش هارون فرمود : جانشين من در ميان قوم باش و اصلاح كن و راه فسادگران را پيروى مكن. ولى هنگامى كه موسى با خشم و اندوه به سوى قوم خود كه گوساله پرست شده بودند برگشت، الواح تورات را انداخت و سر برادرش را گرفت و او را به طرف خود كشيد. هارون گفت : اى پسر مادر! اين مردم مرا ناتوان يافتند و چيزى نمانده بود كه مرا بكشند. پس، مرا دشمن شاد مكن و مرا با گروه ستمكاران يكى قرار مده. موسى گفت : پروردگارا! من و برادرم را بيامرز و ما را در پناه رحمت خود درآور و تو مهربانترين مهربانانى.

1.طه : ۲۹ ـ ۳۵ .

  • نام منبع :
    ميزان الحكمه ج 11
    سایر پدیدآورندگان :
    شیخی، حمید رضا
    تعداد جلد :
    14
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1386
    نوبت چاپ :
    هفتم
تعداد بازدید : 145545
صفحه از 572
پرینت  ارسال به