417
ميزان الحكمه ج 11

ميزان الحكمه ج 11
416

4 ـ قصّة موسى عليه السلام في التّوراة الحاضرة :

قصصه عليه السلام موضوعة فيما عدا السِّفر الأوّل من أسفار التوراة الخمسة ، و هي سفر الخروج و سفر اللاويّين و سفر العدد و سِفر التثنية ، تذكر فيها تفاصيل قصصه عليه السلام من حين ولادته إلى حين وفاته و ما اُوحي إليه من الشرائع و الأحكام .
غير أنّ فيها اختلافات في سرد القصّة مع القرآن في اُمور غير يسيرة .
و من أهمّها أنّها تذكر أنّ نداء موسى و تكليمه من الشجرة كان في أرض مَديَن قبل أن يسير بأهله ؛ و ذلك حين كان يرعى غنم يثرون ۱ حمية كاهن مديان ، فساق الغنم إلى وراء البرّيّة و جاء إلى جبل اللّه حوريب ، و ظهر له مَلاك الربّ بلهيب نارٍ من وسط علّيقةٍ ، فناداه اللّه و كلّمه بما كلّمه و أرسله إلى فرعون لإنجاء بني إسرائيل . ۲
و منها ما ذكرت أنّ فرعون الذي اُرسل إليه موسى غير فرعون الذي أخذ موسى و ربّاه ثمّ هرب منه موسى لمّا قتل القبطيّ خوفا من القصاص . ۳
و منها أنّها لم تذكر إيمان السّحرة لمّا ألقوا عصيّهم فصارت حيّات فتلقّفتها عصا موسى ، بل تذكر أنّهم كانوا عند فرعون و عارَضوا موسى في آيتَي الدم و الضفادع ، فأتوا بسحرهم مثل ما أتى به موسى عليه السلام معجزة . ۴ و منها أنّها تذكر أنّ الذي صنع لهم العجل فعبدوه هو هارون النبيّ أخو موسى عليه السلام ؛ و ذلك أنّه لمّا رأى الشّعبُ أنّ موسى أبطأ في النّزول من الجبل اجتمع الشعب على هارون و قالوا له : قم اصنع لنا آلهة تسير أمامنا ؛ لأنّ هذا (موسى) الرجل الذي أصعدنا من أرض مصر لا نعلم ما ذا أصابه ؟ فقال لهم هارون : انزعوا أقراط الشعب الّتي في آذان نسائكم و بنيكم و بناتكم و أتوني بها، فنزع كلّ الشّعب أقراط الذّهب الّتي في آذانهم و أتَوا بها إلى هارون ، فأخذ ذلك من أيديهم و صوّره بالإزميل فصبغه عجلاً مسبوكا ، فقالوا : أ هذه آلهتك يا إسرائيل التي أصعدتك من أرض مصر ؟ ! ۵
و في الآيات القرآنيّة تعريضات للتوراة في هذه المواضع من قصصه عليه السلام غير خفيّة على المتدبّر فيها .
و هناك اختلافات جزئيّة كثيرة كما وقع في التّوراة في قصّة قتل القبطيّ أنّ المتضاربَين ثانيا كانا جميعا إسرائيليّيَن . ۶
و أيضا وقع فيها أنّ الّذي ألقَى العصا فتلقّفت حيّات السّحرة هو هارون ألقاها بأمر موسى ۷ ، و أيضا لم تذكر فيها قصّة انتخاب السبعين رجلاً للميقات و نزول الصاعقة عليهم و إحيائهم بعده .
و أيضا فيها أنّ الألواح ـ الّتي كانت مع موسى لمّا نزل من الجبل و ألقاها ـ كانت لوحَين من حجرٍ و هما لوحا الشّهادة ۸ ،إلى غير ذلك من الاختلافات» . ۹

4 ـ داستان موسى عليه السلام در تورات فعلى:

داستان هاى موسى در اسفار پنجگانه تورات به استثناى سِفر اول ، يعنى در اسفار خروج و لاويان و عدد و تثنيه، آمده است و در اين اسفار جزئيات داستان هاى او از ولادت تا وفاتش و نيز احكام و شرايعى كه به او وحى شده ذكر شده است، منتها ميان آنچه كه تورات از سرگذشت موسى نقل كرده با آنچه در قرآن آمده اختلافاتى نه چندان كم وجود دارد.
يكى از مهمترين موارد اختلاف، اين است كه به گفته تورات، ندا آمدن به موسى و سخن گفتن خدا با او از طريق درخت در سرزمين مدين و پيش از زمانى بوده كه وى با خانواده خود به سمت مصر حركت كرد. يعنى زمانى كه گوسفندان پدر زن خود يثرون ۱۰ ، كاهن مديان، را مى چرانيد، گوسفندان را به آن طرف صحرا راند به حوريب، كوه خدا، آمد و فرشته خدا در شعله آتش از ميان بوته اى بر وى ظاهر شد و خداوند او را ندا داد و با وى سخن گفت و براى نجات بنى اسرائيل به سوى فرعون فرستادش.
يكى ديگر از موارد مهمّ اختلاف اين است كه به گفته تورات، آن فرعونى كه موسى به سوى او فرستاده شد، همان فرعونى نبود كه موسى را از نيل گرفت و تربيتش كرد و موسى پس از كشتن آن مرد قبطى از ترس اينكه مبادا به قصاص خون او كشته شود، از چنگ فرعون گريخت.
يكى ديگر از موارد اختلاف اين است كه تورات از ايمان آوردن ساحران پس از آنكه عصاهاى خود را افكندند و تبديل به مار شدند و عصاى موسى همه آنها را بلعيد،سخنى به ميان نياورده است. بلكه مى گويد كه ساحران همچنان نزد فرعون بودند و در معجزه هاى خون و قورباغه ها نيز به مقابله با موسى برخاستند و از طريق سحر و جادوهاى خود همان كارهايى را كردند كه موسى عليه السلام با معجزه كرد. يكى ديگر از موارد اختلاف اين است كه تورات مى گويد: آن كسى كه براى بنى اسرائيل گوساله ساخت هارون نبى، برادر موسى عليه السلام بود؛ زيرا وقتى بنى اسرائيل ديدند كه موسى در مراجعت از كوه طور دير كرد، همه نزد هارون جمع شدند و به او گفتند : برخيز و براى ما خدايانى بساز تا پيشاپيش ما حركت كنند. چون اين مرد (موسى) كه ما را از سرزمين مصر بيرون آورد معلوم نيست چه بر سرش آمده است. هارون به آنان گفت : گوشواره هاى طلايى را كه در گوش هاى زنان و پسران و دختران شماست بيرون كرده نزد من بياوريد. پس، تمامى قوم گوشواره هاى زرّينى را كه در گوش هايشان بود بيرون كرده نزد هارون آوردند و هارون آنها را از دست ايشان گرفت و آن را با قلم نقش كرد و از آن گوساله اى ريخته شده ساخت. و ايشان گفتند : اى اسرائيل! آيا اين خدايان تو مى باشند كه تو را از زمين مصر بيرون آوردند.
در آيات قرآن به اين موارد از داستان هاى موسى عليه السلام كه در تورات آمده گوشه هايى زده شده كه بر شخص متدبّرِ در آيات قرآن پوشيده نيستند.
علاوه بر اين موارد، اختلافات جزئى فراوان نيز وجود دارد؛ مانند داستان كشتن مرد قبطى كه به گفته تورات،دو طرف دعوا در روز دوم اسرائيلى بوده اند.
همچنين در تورات آمده است كه آن كسى كه عصا انداخت و همه مارهاى جادوگران را بلعيد، هارون بود كه به دستور موسى عصا را انداخت. نيز در تورات، از داستان انتخاب هفتاد نفر براى رفتن به ميقات و فرود آمدن صاعقه بر آنان و زنده كردنشان بعد از مرگ سخنى به ميان نيامده است.
همچنين در تورات آمده است كه الواحى كه موسى در مراجعت از كوه با خود آورد و به زمين انداخت، دو لوح سنگى به نام لوح شهادت بوده اند. اين ها و مطالب ديگرى از اين قبيل، مواردى هستند كه در آنها ميان تورات و قرآن اختلاف وجود دارد».

1.تسمّي التوراة أبا زوجة موسى يثرون كاهن مديان (كما في هامش المصدر) .

2.الإصحاح الثالث من سفر الخروج (كما في هامش المصدر) .

3.سفر الخروج، الإصحاح الثاني، الآية ۲۳. (كما في هامش المصدر).

4.الإصحاح السابع و الثامن من سفر الخروج. (كما في هامش المصدر).

5.الإصحاح الثاني و الثلاثون من سفر الخروج . (كما في هامش المصدر) .

6.الإصحاح الثاني من سفر الخروج . (كما في هامش المصدر) .

7.الإصحاح السابع من سفر الخروج . (كما في هامش المصدر) .

8.الميزان في تفسير القرآن : ۱۶/۴۰ .

9.تورات از پدر زن موسى، با نام يثرون، كاهن مديان ياد مى كند.

  • نام منبع :
    ميزان الحكمه ج 11
    سایر پدیدآورندگان :
    شیخی، حمید رضا
    تعداد جلد :
    14
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1386
    نوبت چاپ :
    هفتم
تعداد بازدید : 145521
صفحه از 572
پرینت  ارسال به