4 ـ الروايات الواردة في قصصه عليه السلام :

الأخبار المرويّة في قصصه ـ و خاصّة في قصّة الهدهد و ما يتبعها من أخباره مع ملكة سبأ ـ يتضمّن أكثرها اُمورا غريبة قلّما يوجد نظائرها في الأساطير الخرافيّة يأباها العقل السليم و يكذّبها التاريخ القطعيّ ، و أكثرها مبالغة ما روي عن أمثال كعب و وهب .
و قد بلغوا من المبالغة أنّ ما رووا أنّه عليه السلام ملك جميع الأرض ، و كان ملكه سبعمائة سنة ، و أنّ جميع الإنس و الجنّ و الوحش و الطير كانوا جنوده ، و أنّه كان يوضع في مجلسه حول عرشه ستّمائة ألف كرسيّ يجلس عليها اُلوف من النبيّين و مئات الاُلوف من اُمراء الإنس و الجنّ .
و أنّ ملكة سبأ كانت اُمّها من الجنّ ، و كانت قدمها كحافر الحمارة ، و كانت تستر قدميها عن أعين النظّار ؛ حتّى كشفت عن ساقيها حينما أرادت دخول الصرح فبان أمرها ، و قد بلغ من شوكتها أنّه كان تحت يدها أربعمائة ملك كلّ ملك على كورة، تحت يد كلّ ملك أربعمائة ألف مقاتل، و لها ثلاث مائة وزير يدبّرون ملكها ، و لها اثنا عشر ألف قائد تحت يد كلّ قائد اثنا عشر ألف مقاتل ......... إلى غير ذلك من أعاجيب الأخبار التي لا يسعنا إلاّ أن نعدّها من الإسرائيليّات و نصفح عنها . ^۱

4 ـ رواياتى كه درباره داستان هاى سليمان عليه السلام آمده است :

اخبارى كه درباره داستان هاى سليمان ـ بويژه داستان هدهد و ماجراى آن بزرگوار با ملكه سبا ـ روايت شده، اكثراً شامل مطالب عجيب و غريبى هستند كه نظاير آنها حتى در افسانه هاى خرافى هم كمتر ديده مى شود و عقل سليم نيز آنها را نمى پذيرد و تاريخ درست و قطعى هم دروغ بودن آن مطالب را برملا مى كند. مبالغه آميزترين اين اخبار آنهايى است كه از امثال كعب و وهب روايت شده اند.
اينان كار مبالغه و گزافه گويى را به آنجا رسانده اند كه گفته اند : سليمان عليه السلام بر سراسر زمين پادشاهى مى كرد و سلطنتش هفتصد سال به درازا كشيد و همه جنّ و انس و پرندگان و ددان لشكريان او بودند و پيرامون تخت او ششصد هزار كرسى گذاشته مى شد كه هزاران پيامبر و صدها هزار از اُمراى جن و انس روى آنها مى نشستند.
و اينكه مادر ملكه سبا از جنّيان بوده و از اين رو پاهاى ملكه مانند سُم الاغ بود و بدين خاطر پاهايش را از چشم مردم پوشيده نگه مى داشت تا اينكه وقتى خواست وارد ساحت كاخ شود، دامنش را بالا زد و بدين سان راز او فاش گرديد. در شكوه و قدرت اين ملكه مبالغه را به آنجا رسانده اند كه گفته اند چهارصد پادشاه تحت اختيار و فرمان او بودند كه هر پادشاهى بر منطقه اى حكومت مى كرد و هر يك از اين شاهان چهارصد هزار جنگجو در اختيار داشتند و ملكه سيصد وزير داشت كه مملكتش را اداره مى كردند و دوازده هزار سردار داشت كه هر كدام از آنها دوازده هزار جنگجو تحت فرمان داشتند ......... و امثال اين اخبار عجيب و غريبى كه ما آنها را فقط از اسرائيليات مى شماريم و از كنارشان مى گذريم.