«هُوَ اللّهُ الَّذِي لاَ إِلهَ اِلاّ هُوَ الْمَلِكُ الْقُدُّوسُ السَّلاَمُ الْمُؤْمِنُ الْمُهَيْمِنُ الْعَزِيزُ الْجَبَّارُ الْمُتَكَبِّرُ سُبْحَانَ اللّهِ عَمَّا يُشْرِكُونَ» . ۱
أَ وَ لَمْ يَرَوْا أَنَّا خَلَقْنَا لَهُمْ مِمَّا عَمِلَتْ أَيْدِينَا أَنْعَامَا فَهُمْ لَهَا مَالِكُونَ» . ۲
الحديث :
۱۹۰۵۶.رسولُ اللّهِ صلى الله عليه و آله :اِشتَدَّ غضَبُ اللّهِ على مَن زَعَمَ أنّهُ مَلِكُ الأملاكِ ، لا مَلِكَ إلاّ اللّهُ . ۳
۱۹۰۵۷.عنه صلى الله عليه و آله :أغيَظُ رجُلٍ علَى اللّهِ يَومَ القِيامَةِ و أخبَثُهُ و أغيَظُهُ علَيهِ رجُلٌ كانَ يُسمَّى مَلِكَ الأملاكِ ، لا مَلِكَ إلاّ اللّهُ عَزَّ و جلَّ . ۴
۱۹۰۵۸.صحيح مسلم :قالَ رسول اللّه صلى الله عليه و آله : إنّ أخنَعَ اسمٍ عندَ اللّهِ رجُلٌ تَسمَّى مَلِكَ الأملاكِ .
زادَ ابنُ أبي شيبةَ في روايتِهِ: لا مالِكَ إلاّ اللّهُ عَزَّ و جلَّ ، قالَ الأشعَثيُّ : قالَ سُفيانُ : مِثلُ شاهان شاه . ۵
۱۹۰۵۹.الإمامُ عليٌّ عليه السلام :كلُّ مالِكٍ غَيرَهُ مَملوكٌ . ۶
۱۹۰۶۰.عنه عليه السلامـ في تفسيرِ : لا حَولَ و لا قوّةَ إلاّ باللّهِ ـ: إنّا لا نَملِكُ مَعَ اللّهِ شيئا ، و لا نَملِكُ إلاّ ما مَلَّكَنا ، فمَتى مَلَّكَنا ما هُو أملَكُ بهِ مِنّا كَلَّفَنا ، و مَتى أخَذهُ مِنّا وَضَعَ تَكليفَهُ عنّا . ۷
«اوست خدايى كه جز او معبودى نيست؛ همان پادشاه پاك عارى از هر عيب، ايمنى بخش، نگهبان، عزيز، جبّار [و ]بزرگوار [است]. پاك است خدا از آنچه [با او] شريك مى گردانند».
«آيا نديدند كه ما برايشان از آنچه دستانمان ترتيب داده چهار پايانى را آفريده ايم، تا آنان مالك آنها باشند؟»
حديث :
۱۹۰۵۶.پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :خشم خدا سخت است بر كسى كه خود را شاهنشاه خواند، در حالى كه شاهى جز خدا نيست.
۱۹۰۵۷.پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :در روز قيامت ، مغضوب ترين و پليدترينِ فرد نزد خدا مردى است كه شاه شاهان ناميده مى شده، حال آنكه شاهى جز خداوند عزّ و جلّ نيست.
۱۹۰۵۸.صحيح مسلم :پيامبر خدا صلى الله عليه و آله فرمود : ننگين ترين نام نزد خداوند [نام ]مردى است كه شاهنشاه ناميده مى شود.
ابن ابى شيبه در روايت خود افزوده است : حال آنكه مالك و پادشاهى جز خداوند عزّ و جلّ نيست. اشعثى گفته است : سفيان گفت : مثل شاهانْ شاه.
۱۹۰۵۹.امام على عليه السلام :هر مالكى غير از او (خدا) مملوك است.
۱۹۰۶۰.امام على عليه السلامـ در تفسير «لا حول و لا قوّة الاّ باللّه » ـفرمود : با وجود خداوند، ما مالك چيزى نيستيم و جز آنچه او ما را مالكش گردانيده، چيزى نداريم. پس وقتى چيزى را به مالكيت ما درآورد كه او نسبت به آن مالكتر از ماست، تكليفى بر عهده ما نهاده است و وقتى آن را از ما بگيرد، تكليف خويش را از دوش ما برداشته است.