3661
اليَقينُ بِالمَوتِ
۱۹۱۶۱.الإمامُ عليٌّ عليه السلام :ما رَأيتُ إيمانا مَع يَقينٍ أشبَهَ مِنهُ بشَكٍّ على هذا الإنسانِ ؛ إنّهُ كُلَّ يَومٍ يُوَدِّعُ إلَى القُبورِ و يُشَيِّعُ ، و إلى غُرورِ الدّنيا يَرجِعُ، و عنِ الشَّهوَةِ و الذُّنوبِ لا يُقلِعُ ، فلَو لَم يَكُن لابنِ آدمَ المِسكينِ ذَنبٌ يَتَوَكَّفُهُ و لا حِسابٌ يَقِفُ علَيهِ إلاّ مَوتٌ يُبَدِّدُ شَملَهُ و يُفَرِّقُ جَمعَهُ و يُوتِمُ وُلدَهُ ، لَكانَ يَنبَغي لَهُ أن يُحاذِرَ ما هُوَ فيهِ بأشَدِّ النَّصَبِ و التّعَبِ . ۱
۱۹۱۶۲.عنه عليه السلام :عَجِبتُ لمَن نَسِيَ المَوتَ ، و هو يَرَى المَوتى ! ۲
۱۹۱۶۳.الإمامُ الصّادقُ عليه السلام :ما خَلقَ اللّهُ عَزَّ و جلَّ يَقينا لا شَكَّ فيهِ أشبَهَ بشَكٍّ لا يَقينَ فيهِ مِن المَوتِ . ۳
3661
يقين به مرگ
۱۹۱۶۱.امام على عليه السلام :هيچ ايمانِ توأم با يقينى نديدم كه براى اين انسان به شك شبيه تر باشد؛ او هر روز مردگان را به سوى گورستان توديع و تشييع مى كند و با اين حال باز به دنياى فريبنده روى مى آورد و از شهوت و گناهان دست نمى كشد. اگر اين بينوا فرزند آدم را نه گناهى بود كه مرتكب شود و نه حساب و كتابى در كارش بود به جز همين مرگ كه اجتماع او را پراكنده و جمعش را متفرّق و فرزندانش را يتيم مى كند، بى گمان سزاوار بود كه از اين دنياى پُر رنج و خستگى حذر كند.
۱۹۱۶۲.امام على عليه السلام :در شگفتم از كسى كه مردگان را مى بيند و با اين حال مرگ را از ياد مى برد!
۱۹۱۶۳.امام صادق عليه السلام :خداوند عزّ و جلّ هيچ چيزى مانند مرگ نيافريده است كه در عين آنكه يقينى است و هيچ شكّى در آن نيست، چونان شكّى است كه در آن [كمترين] يقينى نباشد.