175
ميزان الحكمه ج 12

۲۰۱۰۳.عنه عليه السلامـ كانَ يَدعو بهذا الدُّعاءِ ـ: إلهي، و عِزَّتِكَ و جَلالِكَ و عَظَمَتِكَ ، لَو أنّي مُنذُ بَدَعتَ فِطرَتي ـ مِن أوّلِ الدَّهرِ ـ عَبَدتُكَ دَوامَ خُلودِ رُبوبِيَّتِكَ بكُلِّ شَعرَةٍ في كُلِّ طَرفَةِ عَينٍ سَرمَدَ الأبَدِ بحَمدِ الخَلائقِ و شُكرِهِم أجمَعينَ ، لَكُنتُ مُقَصِّرا في بُلوغِ أداءِ شُكرِ أخفى نِعمَةٍ مِن نِعمَتِكَ علَيَّ .
و لَو أنّي كَرَبتُ مَعادِنَ حَديدِ الدُّنيا بأنيابي ، و حَرَثتُ أرضَها بأشفارِ عَيني ، و بَكَيتُ مِن خَشيَتِكَ مِثلَ بُحورِ السَّماواتِ و الأرَضينَ دَما و صَديدا ، لَكانَ ذلكَ قَليلاً في كَثيرِ ما يَجِبُ مِن حَقِّكَ علَيَّ . ۱

۲۰۱۰۴.عنه عليه السلام :إلهَنا و سَيِّدَنا و مَولانا، لَو بَكَينا حتّى تَسقُطَ أشفارُنا ، و انتَحَبنا حتّى يَنقَطِعَ أصواتُنا ، و قُمنا حتّى تَيبَسَ أقدامُنا ، و رَكَعنا حتّى تَنخَلِعَ أوصالُنا ، و سَجَدنا حتّى تَتَفَقَّأَ أحداقُنا ، و أكَلنا تُرابَ الأرضِ طُولَ أعمارِنا ، و ذَكَرناكَ حتّى تَكِلَّ ألسِنَتُنا ، ما استَوجَبنا بذلكَ مَحوَ سَيِّئةٍ مِن سَيِّئاتِنا . ۲

۲۰۱۰۳.امام زين العابدين عليه السلامـ بارها در اين دعا ـمى خواند : الهى، به عزّت و جلال و بزرگيت سوگند كه اگر از همان آغاز روزگار كه فطرت مرا سرشتى تا زمانى كه ربوبيّت جاودان تو برجاست، با هر تار مو و در هر لحظه با سپاس و ستايش همه خلايق تا ابد الآباد تو را مى پرستيدم، باز از عهده شكر كمترين نعمت تو به من بر نمى آمدم و اگر همه معدن هاى آهن دنيا را با دندان هايم بكاوم و زمين هاى آن را با مژگان چشمم شيار كنم و از ترس تو مانند درياها و آسمان ها خون و چركابه بگريم، اين همه در برابر حقوق فراوانى كه تو بر گردنم دارى اندك است.

۲۰۱۰۴.امام زين العابدين عليه السلام :اى معبود و سرور و مولاى ما: اگر چندان بگرييم كه مژگانمان بيفتد و چندان زار زنيم كه صداهايمان بريده شود و چندان به نماز ايستيم كه پاهايمان بخشكد و چندان ركوع كنيم كه بندهاى بدنمان بگسلد و چندان سجده كنيم كه تخم چشم هايمان از كاسه بيفتد و در سراسر عمر خود خاك زمين را بخوريم و چندان نام تو گوييم كه زبان هايمان از كار بيفتد، با اين همه مستوجب آن نيستيم كه گناهى از گناهان ما پاك شود.

1.بحار الأنوار : ۹۴ / ۹۰ / ۲ .

2.بحار الأنوار : ۹۴ / ۱۳۸ / ۲۱.


ميزان الحكمه ج 12
174

۲۰۱۰۲.عنه عليه السلامـ و هُو مُتَعَلِّقٌ بأستارِ الكَعبَةِ ـ: نامَتِ العُيونُ ، و عَلَتِ النُّجومُ ، و أنتَ المَلِكُ الحَيُّ القَيُّومُ ، غَلَّقَتِ المُلوكُ أبوابَها، و أقامَت علَيها حُرّاسَها ، و بابُكَ مَفتوحٌ للسّائلينَ ، جِئتُكَ لِتَنظُرَ إلَيَّ برَحمَتِكَ يا أرحمَ الرّاحِمينَ . ثُمّ أنشَأ يقولُ :

امَن يُجيبُ دُعا المُضطَرِّ في الظُّلَمِ
يا كاشِفَ الضُّرِّ و البَلوى مَع السَّقَمِ

قد نامَ وَفدُكَ حَولَ البَيتِ قاطِبَةً
و أنتَ وَحدَكَ يا قَيّومُ لَم تَنَمِ

أدْعوكَ ربِّ دُعاءً قَد أمَرتَ بهِ
فارحَمْ بُكائي بحقِّ البَيتِ و الحَرَمِ

إنْ كانَ عَفوُكَ لا يَرجوهُ ذُو سَرَفٍ
فمَن يَجودُ علَى العاصينَ بالنِّعَمِ؟!۱

۲۰۱۰۲.امام زين العابدين عليه السلامـ در حالى كه به پرده هاى كعبه در آويخته بود ـگفت : چشم ها خفته اند و ستارگان برآمده اند و تو پادشاه زنده قيّومى. پادشاهان، درهاى [كاخ هاى ]خود را بسته اند و بر آنها نگهبانان گماشته اند، اما دَرِ [بارگاه] تو به روى سائلان باز است و من آمده ام تا با [نگاه ]مِهر و رحمت خود، اى مهربانترين مهربانان، به من بنگرى. حضرت سپس شروع به خواندن اين ابيات كرد :

اى آنكه دعاى بيچاره را در دل تاريكى ها اجابت مى كنى
اى بر طرف كننده هر گزند و بلا و بيمارى

همه ميهمانان تو پيرامون كعبه خفته اند
و تنها تويى، اى قيّوم! كه نخفته اى

پروردگارا! تو را به دعايى مى خوانم كه بدان فرمان داده اى،
به حرمت اين خانه و حرم بر گريه من رحمت آر.

اگر گنهكار به عفو تو اميد نداشته باشد،
پس چه كسى بر گنهكاران جود و بخشش كند.۲

1.بحار الأنوار : ۴۶ / ۸۰ / ۷۵ . هذه الأبيات أنشدها الإمام زين العابدين عليه السلام و لم ينشئها ، إذ إنّ البيت الأوّل و الثاني و الرابع منها عين ما ورد من شعر منازل الذي فلج نصفُه و شلّ بسبب دعاء أبيه عليه عند البيت الحرام ، و لمّا تضرّع منازل إلى أبيه بالعفو عنه و أقنعه بإتيان البيت الحرام ليستغفر له و نفرت به الناقة في الطريق و هلك ، جاء منازل إلَى البيت مستغيثا و مستجيرا، فكان من قوله في جوف الليل : يا من يجيب دعا المضطرّ في الحرمِ يا كاشف الضرّ و البلوى مع السَّقَم قد نام وفدك حول البيت و انتبهوا يدعو و عينك يا قيّوم لم تَنَم هب لي بجودك فضل العفو عن جرمي يا من أشار إليه الخلق في الحرم إن كان عفوك لا يلقاه ذو سرف فمن يجود علَى العاصين بالنِّعَمِ ؟ ! فسمعه الإمام أمير المؤمنين عليه السلام و أغاثه و علّمه الدعاء المعروف بدعاء المشلول. و قد ذكر الحديث كلّه و الشعر و الدعاء العلاّمة المجلسيّ؛ في بحار الأنوار؛ ج۴۶ ص ۸۰ .

2.اين ابيات را امام زين العابدين عليه السلام نسروده، بلكه آنها را خوانده است. چون بيت اول و دوم و چهارم اين ابيات عيناً در شعر منازل آمده است. منازل كسى بود كه به سبب نفرين پدرش در كعبه، نصف بدنش فلج شد، ولى او با زارى و التماس از پدرش خواهش كرد او را ببخشد و وى را متقاعد ساخت تا به خانه خدا برود و برايش آمرزش بطلبد. پدر پذيرفت و به طرف كعبه حركت كرد امّا در بين راه شتر رم كرد و او بر زمين افتاد و مرد. منازل به كعبه آمد و به درگاه خدا استغاثه و زارى و لا به كرد و از جمله سخنانى كه در دل شب مى گفت : اين بود : اى كسى كه دعاى بيچاره را در حرم اجابت مى كند اى برطرف كننده هر گونه گزند و بلا و بيمارى ميهمانان تو پيرامون خانه (كعبه) خفتند و بيدار شدند تو را مى خوانند و ديدگان تو، اى قيّوم! نخفته است با جود و بخشش خود عفو از گناهم را ارزانيم دار اى كسى كه خلايق در حرم بدو اشاره مى كنند اگر عفو تو به گنهكاران نرسد، پس چه كسى بر نافرمانان جود و بخشش كند. امام امير المؤمنين عليه السلام صداى ناله هاى منازل را شنيد و كمكش كرد و دعاى معروف به «دعاى مشلول» را به او تعليم داد. تمام اين حديث و ابيات و دعا را علامه مجلسى در جلد ۴۶ صفحه ۸۰ ذكر كرده است.

  • نام منبع :
    ميزان الحكمه ج 12
    سایر پدیدآورندگان :
    شيخي، حميد رضا
    تعداد جلد :
    14
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1386
    نوبت چاپ :
    هفتم
تعداد بازدید : 189060
صفحه از 608
پرینت  ارسال به