۱۹۸۴۵.الطبقات الكبرى عن كَعبٍ :إنّ نَعتَ محمّدٍ صلى الله عليه و آله في التّوراةِ : محمّدٌ عَبديَ المُختارُ ، لا فَظٌّ و لا غَليظٌ ، و لا صَخّابٌ في الأسواقِ ، و لا يَجزي بالسَّيّئةِ السَّيّئةَ ، و لكنْ يَعفو و يَغفِرُ ، مَولِدُهُ بمَكّةَ ، و مُهاجَرُهُ بالمَدينَةِ ، و مُلكُهُ بالشّامِ . ۱
۱۹۸۴۶.الطبقات الكبرى عن أبي نَملَةَ :كانَت يَهودُ بَني قُرَيظَةَ يَدرُسونَ ذِكرَ رسولِ اللّهِ صلى الله عليه و آله في كُتُبِهِم ، و يُعَلِّمونَهُ الوِلدانَ بصِفَتِهِ و اسمِهِ و مُهاجَرِهِ إلَينا ، فلَمّا ظَهَرَ رسولُ اللّهِ صلى الله عليه و آله حَسَدوا و بَغَوا و قالوا : لَيسَ بهِ ! ۲
۱۹۸۴۷.الطبقات الكبرى :قَدِمَ وَفدُ نَجرانَ و فيهِم أبو الحارثِ بنُ عَلقمَةَ بنِ رَبيعَةَ ، لَهُ عِلمٌ بدِينِهِم و رِئاسَةٌ ، و كانَ أسقَفَهُم و إمامَهُم و صاحِبَ مَدارِسِهِم و لَهُ فيهِم قَدرٌ ـ فعَثَرَت بهِ بَغلَتُهُ ، فقالَ أخوهُ : تَعِسَ الأبعَدُ ! يُريدُ رسولَ اللّهِ صلى الله عليه و آله ، فقالَ أبو الحارثِ : بَل تَعِستَ أنتَ ، أ تَشتِمُ رجُلاً مِن المُرسَلينَ ؟ ! إنّهُ الّذي بَشَّرَ بهِ عيسى و إنّهُ لَفي التَّوراةِ ! قالَ : فما يَمنَعُكَ مِن دِينِهِ ؟ قالَ : شَرَّفَنا هؤلاءِ القَومُ و أكرَمُونا و مَوَّلُونا ، و قَد أبَوا إلاّ خِلافَهُ . ۳
۱۹۸۴۵.الطبقات الكبرىـ به نقل از كعب ـ: صفات پيامبر صلى الله عليه و آله در تورات چنين است : محمّد بنده برگزيده من است، نه تند خوست و نه خشن و نه در كوچه و بازار هياهو به راه مى اندازد. بدى را با بدى پاسخ نمى دهد، بلكه مى بخشد و گذشت مى كند، زادگاهش مكّه ، هجرتگاهش مدينه و فرمانروايى اش در شام است.
۱۹۸۴۶.الطبقات الكبرىـ به نقل از ابو نمله ـ: يهود بنى قريظه نام رسول خدا صلى الله عليه و آله را در كتاب هاى خود مى خواندند و به كودكان خود آموزش مى دادند كه نام و نشان او چيست و به نزد ما هجرت مى كند. اما چون رسول خدا صلى الله عليه و آله ظهور كرد، حسادت ورزيدند و حق كشى كردند و گفتند : اين شخص آن پيامبر نيست.
۱۹۸۴۷.الطبقات الكبرى :هنگامى كه نمايندگان نجران به حضور پيامبر آمدند، ابو الحارث بن علقمة بن ربيعه نيز در ميان آنان بود. او عالم دينى و رئيس و اسقف و پيشوا و صاحب مدارس آنان بود و در ميان ايشان قدر و منزلتى داشت. اتفاقا استر ابو حارث او را به زمين زد. برادرش گفت : سرنگون باد آن مرد و مقصودش رسول خدا صلى الله عليه و آله بود. ابو حارث گفت : خودت سرنگون شى! مردى را كه از پيامبران است دشنام مى دهى؟! او كسى است كه عيسى بشارت آمدنش را داده و نامش در تورات آمده است! برادرش گفت : پس، چه چيز مانع تو از پذيرفتن دين او مى شود؟ گفت : اين قوم ، ما را مهترى داده اند و گرامى داشته اند و ما را بر خود سالار ساخته اند و از هر چيزى جز مخالفت با او سرباز مى زنند .