91
ميزان الحكمه ج 12

۱۹۹۷۷.السيرة النبويّة لابن هشام:كانَت خَديجَةُ بِنتُ خُوَيلدٍ امرأةً تاجِرَةً ذاتَ شَرَفٍ و مالٍ، تَستأجِرُ الرِّجالَ في مالِها و تُضارِبُهُم إيّاهُ بشيءٍ تَجعَلُهُ لَهُم ، و كانَت قُرَيشٌ قَوما تُجّارا ، فلَمّا بَلَغَها عن رَسولِ اللّهِ صلى الله عليه و آله ما بَلَغَها مِن صِدقِ حَديثِهِ ، و عِظَمِ أمانَتِهِ ، و كَرَمِ أخلاقِهِ ، بَعَثَت إلَيهِ فعَرَضَت علَيهِ أن يَخرُجَ في مالٍ لَها إلَى الشّامِ تاجِرا . ۱

۱۹۹۷۷.السيرة النبويّه ، ابن هشام :خديجه دختر خويلد، بانويى تاجر و بزرگ زاده و ثروتمند بود. مردم را براى تجارت با اموال خود استخدام مى كرد و در قبال كارشان مقدار معينى از سود حاصل از تجارت را به ايشان مى داد. قريش مردمى تاجر پيشه بودند. وقتى خبر راستگويى و امانتدارى و خلق و خوهاى پسنديده پيامبر به گوش خديجه رسيد، كسى را نزد آن حضرت فرستاد و پيشنهاد كرد با اموالى از او براى تجارت به شام رود.

1.السيرة النبويّة لابن هشام : ۱ / ۱۹۹ .


ميزان الحكمه ج 12
90

۱۹۹۷۴.كشف الغمّة :مِن أسمائهِ [ صلى الله عليه و آله ] : الأمينُ ، و هُو مأخوذٌ مِن الأمانَةِ و أدائها و صِدقِ الوَعدِ ، و كانَتِ العَربُ تُسمّيهِ بذلكَ قبلَ مَبعَثِهِ ، لِما شاهَدوهُ مِن أمانَتِهِ ، و كلُّ مَن أمِنتَ مِنهُ الخُلفَ و الكَذِبَ فهُو أمينٌ ، و لهذا وُصِفَ بهِ جَبرئيلُ عليه السلام فقالَ : «مُطاعٍ ثَمَّ أمينٍ» . ۱

۱۹۹۷۵.السيرة النبويّة لابن هشام عن ابن اسحاق :كانَت قُرَيشٌ تُسَمِّي رَسولَ اللّهِ صلى الله عليه و آله قَبلَ أن يَنزِلَ علَيهِ الوَحيُ : الأمينَ . ۲

۱۹۹۷۶.السيرة النبويّة لابن هشام عن ابن اسحاقـ في بِناءِ الكَعبَةِ قَبلَ البِعثةِ ـ: ثُمّ إنّ القَبائلَ مِن قُرَيشٍ جَمَعَتِ الحِجارَةَ لبِنائها، كُلُّ قَبيلَةٍ تَجمَعُ على حِدَةٍ ، ثُمّ بَنَوها ، حتّى بَلَغَ البُنيانُ مَوضِعَ الرُّكنِ ـ يَعني الحَجَرَ الأسوَدَ ـ فاختَصَموا فيهِ ، كلُّ قَبيلَةٍ تُريدُ أن تَرفَعَهُ إلى مَوضِعِهِ دُونَ الاُخرى .........
ثُمّ إنّهُمُ اجتَمَعوا في المَسجِدِ و تَشاوَروا و تَناصَفوا ، فزَعَمَ بَعضُ أهلِ الرِّوايَةِ : أنّ أبا اُمَيّةَ بنَ المُغيرَةِ بنِ عبدِ اللّهِ بنِ عُمرَ بنِ مَخزومٍ ـ و كانَ عامَئذٍ أسَن قُرَيشٍ كُلِّها ـ قالَ : يا مَعشَرَ قُرَيشٍ ، اجعَلوا بَينَكُم فيما تَختَلِفونَ فيه أوّلَ مَن يَدخُلُ من بابِ هذا المَسجِدِ يَقضي بَينَكُم فيهِ ، ففَعَلوا . فكانَ أوّلَ داخِلٍ علَيهِم رسولُ اللّهِ صلى الله عليه و آله ، فلَمّا رأوهُ قالوا : هذا الأمينُ ، رَضِينا ، هذا محمّدٌ .
فلَمّا انتَهى إلَيهِم و أخبَروهُ الخَبَرَ ، قالَ صلى الله عليه و آله : هَلُمَّ إلَيَّ ثَوبا ، فاُتِيَ بهِ ، فأخَذَ الرُّكنَ فوَضَعَهُ فيهِ بِيَدِهِ ، ثُمّ قالَ : لِتَأخُذْ كُلُّ قَبيلَةٍ بناحِيَةٍ مِن الثَّوبِ ، ثُمّ ارفَعوهُ جَميعا ، ففَعَلوا ، حتّى إذا بَلَغوا بهِ مَوضِعَهُ وَضَعَهُ هُو بِيَدِهِ ، ثُمّ بَنى علَيهِ . ۳

۱۹۹۷۴.كشف الغمّه :يكى از نام هاى پيامبر صلى الله عليه و آله «امين» است كه بر گرفته از امانت و امانتدارى و خوش قولى است. پيش از آنكه پيامبر مبعوث شود عرب ها آن حضرت را امين مى ناميدند؛ چون امانتدارى او را ديده بودند. اصولاً هر كسى كه از خُلف وعده و دروغگويى او ايمن باشى، چنين شخصى امين است. از همين رو، خداوند از جبرئيل عليه السلام با اين صفت ياد كرده و فرموده است : «در آن جا [هم ]مطاع [و هم ]امين است».

۱۹۹۷۵.السيرة النبويّة ، ابن هشامـ به نقل از ابن اسحاق ـ: پيش از آنكه به رسول خدا صلى الله عليه و آله وحى نازل شود، قريش به آن حضرت امين مى گفتند.

۱۹۹۷۶.السيرة النبويّة ، ابن هشامـ به نقل از ابن اسحاق ، آن جا كه از موضوع ساختن كعبه پيش از بعثت سخن مى گويد ـ: قبايل قريش براى ساختن كعبه سنگ جمع كردند و هر قبيله اى جداگانه جمع آورى مى كرد. آنها پايه هاى كعبه را بالا بردند تا به جايگاه ركن ـ يعنى حجر الاسود ـ رسيد. در اين هنگام با يكديگر بحثشان شد و هر قبيله اى مى خواست او حجر الاسود را در محل خودش قرار دهد نه ديگرى .........
آنها در مسجد جمع شدند و به مشورت پرداختند و هر يك ديگرى را به انصاف دعوت كرد. بعضى از راويان گفته اند : ابو اُميّة بن مغيرة بن عبد اللّه بن عمر بن مخزوم كه در آن سال مسن ترين فرد قريش بود، گفت : اى گروه قريش! بياييد اولين كسى را كه از در اين مسجد وارد شد داور ميان خود قرار دهيد. قريش موافقت كردند. نخستين كسى كه بر آنان وارد شد، رسول خدا عليه السلام بود. وقتى قريش او را ديدند گفتند : اين مرد امين است، ما قبول داريم، او محمّد است.
چون پيامبر به آنها رسيد، موضوع را به اطلاع ايشان رساندند. حضرت فرمود: پارچه اى برايم بياوريد. پارچه را آوردند. پيامبر حجر الاسود را برداشت و با دست خود روى پارچه گذاشت و سپس فرمود : هر قبيله اى گوشه اى از پارچه را بگيرد و همگى آن را بلند كنيد. قريش اين كار را كردند و وقتى به محل نصب رسيد، پيامبر آن را با دست خود برداشت و در جايگاهش قرار داد و آنگاه روى آن را ساخت.

1.كشف الغمّة : ۱ / ۱۱.

2.السيرة النبويّة لابن هشام : ۱ / ۲۱۰.

3.السيرة النبويّة لابن هشام : ۱ / ۲۰۹.

  • نام منبع :
    ميزان الحكمه ج 12
    سایر پدیدآورندگان :
    شيخي، حميد رضا
    تعداد جلد :
    14
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1386
    نوبت چاپ :
    هفتم
تعداد بازدید : 185911
صفحه از 608
پرینت  ارسال به