41
ميزان الحكمه ج 12

۱۹۸۴۹.الطبقات الكبرى عن ابن عبّاسٍ :بَعَثَت قُرَيشٌ النَّضرَ بنَ الحارِثِ ابنِ عَلقَمةَ و عُقبةَ بن أبي مُعَيطٍ و غيرَهُما إلى يَهودِ يَثرِبَ و قالوا لَهُم : سَلُوهُم عن محمّدٍ ، فقَدِموا المدينَةَ فقالوا : أتَيناكُم لأمرٍ حَدَثَ فينا؛ مِنّا غُلامٌ يَتيمٌ حَقيرٌ يَقولُ قَولاً عَظيما يَزعُمُ أنّهُ رَسولُ الرَّحمنِ ، و لا نَعرِفُ الرَّحمنَ إلاّ رَحمنَ اليَمامَةِ !
قالوا : صِفُوا لَنا صِفَتَهُ ، فوَصَفوا لَهُم ، قالوا : فمَن تَبِعَهُ مِنكُم ؟ قالوا : سِفلَتُنا ، فضَحِكَ حَبرٌ مِنهُم ، و قالَ : هذا النَّبيُّ الّذي نَجِدُ نَعتَهُ و نَجِدُ قَومَهُ أشَدَّ النّاسِ لَهُ عَداوةً . ۱

3764

مُحَمَّدٌ صلى الله عليه و آله عَلى لِسانِ مُحَمَّدٍ صلى الله عليه و آله

۱۹۸۵۰.رسولُ اللّهِ صلى الله عليه و آله :أنا أديبُ اللّهِ و عليٌّ أدِيبي ۲ . ۳

۱۹۸۴۹.الطبقات الكبرىـ به نقل از ابن عبّاس ـ: قريش، نضر بن حارث بن علقمه و عقبة بن ابى معيط و چند نفر ديگر را نزد يهوديان يثرب فرستادند و به آنها گفتند : از آنها درباره محمّد سؤال كنيد. آن عدّه به مدينه وارد شدند و گفتند: ما به خاطر موضوعى كه در ميان ما رخ داده است نزد شما آمده ايم. جوانى يتيم و حقير، سخن بزرگى مى گويد و به خيال خودش فرستاده رحمان است، در حالى كه ما رحمانى جز رحمانِ يمامه نمى شناسيم.
يهوديان گفتند : اوصاف او را براى ما بگوييد. فرستادگان قريش، اوصاف پيامبر را براى آنان بيان كردند. يهوديان گفتند : از ميان شما چه كسانى پيرو او شده اند؟ جواب دادند : فرومايگان ما. يكى از عالمان يهود خنديد و گفت : اين همان پيامبرى است كه صفاتش را مى دانيم و مى دانيم كه قومش دشمن ترين مردم با او هستند.

3764

محمّد از زبان محمّد

۱۹۸۵۰.پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :من تربيت شده خدا هستم و على تربيت شده من.

1.الطبقات الكبرى : ۱ / ۱۶۵.

2.مكارم الأخلاق : ۱ / ۵۱ / ۱۹.

3.(انظر) الأدب : باب ۷۰ .


ميزان الحكمه ج 12
40

(انظر) بحار الأنوار : 15 / 174 باب 2.
الطبقات الكبرى : 1 / 360.
أنيس الأعلام : 5 / 48 ـ 186.

3763

شهادَةُ عُلَماءِ أهلِ الكِتابِ

الكتاب :

أَ وَ لَمْ يَكُنْ لَهُمْ آيَةً أَنْ يَعْلَمَهُ عُلَمَاءُ بَنِي إِسْرَائِيلَ» . ۱

وَ إِذَا سَمِعُوا مَا أُنْزِلَ إِلَى الرَّسُولِ تَرَى أَعْيُنَهُمْ تَفِيضُ مِنَ الدَّمْعِ مِمَّا عَرَفُوا مِنَ الحَقِّ يَقُولُونَ رَبَّنَا آمَنَّا فَاكْتُبْنَا مَعَ الشَّاهِدِينَ * وَ مَا لَنَا لاَ نُؤْمِنُ بِاللّهِ وَ مَا جَاءَنَا مِنَ الْحَقِّ وَنَطْمَعُ أَنْ يُدْخِلَنَا رَبُّنَا مَعَ الْقَوْمِ الصَّالِحِينَ» . ۲

قُلْ أَ رَأَيْتُمْ إِنْ كَانَ مِنْ عِنْدِ اللّهِ وَ كَفَرْتُمْ بِهِ وَ شَهِدَ شَاهِدٌ مِنْ بَنِي إِسْرَائِيلَ عَلَى مِثْلِهِ فَآمَنَ وَ اسْتَكْبَرْتُمْ إِنَّ اللّهَ لاَ يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ» . ۳

الحديث :

۱۹۸۴۸.تفسير القمّي :و أمّا قولُهُ : «الَّذِينَ آتَيْنَاهُمُ الكِتابَ يَعْرِفونَهُ كَما يَعْرِفونَ أبْناءَهُم»۴ الآية ، فإنّ عمرَ بنَ الخطّابِ قالَ لعَبدِ اللّه بنِ سَلامٍ : هَل تَعرِفونَ محمّدا في كِتابِكُم؟ قالَ : نَعَم و اللّهِ نَعرِفُهُ بالنَّعتِ الّذي نَعَتَ اللّهُ لَنا إذا رَأيناهُ فِيكُم ، كما يَعرِفُ أحَدُنا ابنَهُ إذا رَآهُ مَع الغِلمانِ ، و الّذي يَحلِفُ بهِ ابنُ سَلامٍ لَأنا بمحمّدٍ هذا أشَدُّ مَعرِفَةً مِنِّي بابنِي . ۵

3763

گواهى دادن علماى اهل كتاب

قرآن:

«آيا براى آنان، اين خود دليل روشنى نيست كه علماى بنى اسرائيل از آن اطلاع دارند؟»

«و چون آنچه را به اين پيامبر نازل شده است، بشنوند، مى بينى بر اثر آن حقيقتى كه شناخته اند اشك از چشمانشان سرازير شده مى گويند : پروردگارا! ما ايمان آورديم. پس ما را در زمره گواهان بنويس. چرا به خدا و آنچه از حقّ به ما رسيده است ايمان نياوريم، حال آنكه چشم داريم كه پروردگارمان ما را با گروه شايستگان [به بهشت] در آورد؟»

«بگو : به من خبر دهيد، اگر اين قرآن از نزد خدا باشد و شما بدان كافر شده باشيد و شاهدى از فرزندان اسرائيل به مشابهت آن [با تورات ]گواهى داده و ايمان آورده باشد و شما تكبّر نموده باشيد [آيا باز هم شما گمراه نيستيد؟ ]البته خدا قوم ستمكار را هدايت نمى كند».

حديث :

۱۹۸۴۸.تفسير القمّىـ درباره آيه كسانى كه به ايشان كتاب [آسمانى] داديم او [محمّد] را مى شناسند، همان گونه كه پسران خود را مى شناسند ......... ـ: عمر بن خطّاب خطاب به عبد اللّه بن سلام گفت : آيا شما در كتاب خود محمّد را مى شناسيد؟ گفت: آرى، به خدا قسم هرگاه در ميان شما باشد، او را از طريق صفاتى كه خداوند از او برايمان بيان داشته است، مى شناسيم همان گونه كه هر يك از ما هرگاه فرزند خود را در ميان ديگر كودكان ببيند، مى شناسد. سوگند به آنكه ابن سلام به او سوگند مى خورد، من اين محمّد را بهتر از فرزندم مى شناسم.

1.الشعراء : ۱۹۷.

2.المائدة : ۸۳ و ۸۴.

3.الأحقاف : ۱۰.

4.البقرة : ۱۴۶ و الأنعام : ۲۰ .

5.تفسير القمّي : ۱ / ۱۹۵ .

  • نام منبع :
    ميزان الحكمه ج 12
    سایر پدیدآورندگان :
    شيخي، حميد رضا
    تعداد جلد :
    14
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1386
    نوبت چاپ :
    هفتم
تعداد بازدید : 163772
صفحه از 608
پرینت  ارسال به