213
ميزان الحكمه ج 13

۲۱۸۱۶.الإمامُ العسكريُّ عليه السلام :التَّواضُعُ نِعمَةٌ لا يُحسَدُ علَيها . ۱

۲۱۸۱۷.بحار الأنوار :عنه عليه السلام : أعرَفُ النّاسِ بحُقوقِ إخوانِهِ و أشَدُّهُم قَضاءً لَها أعظَمُهُم عِندَ اللّهِ شَأنا ، و مَن تَواضَعَ في الدُّنيا لإخوانِهِ فهُو عِندَ اللّهِ مِن الصِّدِّيقينَ ، و مِن شِيعَةِ عليِّ بنِ أبي طالبٍ عليه السلام حَقّا . و لَقَد وَرَدَ على أميرِ المؤمِنينَ أخَوانِ لَهُ مُؤمنانِ : أبٌ و ابنٌ ، فقامَ إلَيهِما و أكرَمَهُما و أجلَسَهُما في صَدرِ مَجلِسهِ و جَلَسَ بَينَ يَدَيهِما ، ثُمّ أمَرَ بطَعامٍ فاُحضِرَ فأكَلا مِنهُ ، ثُمّ جاءَ قَنبَرُ بِطَستٍ و إبريقَ خَشَبٍ و مِنديلٍ لِيُيْبِسَ . و جاءَ لِيَصُبَّ على يدِ الرّجُلِ ، فوَثَبَ أميرُ المؤمنينَ عليه السلام و أخَذَ الإبريقَ لِيَصُبَّ على يدِ الرّجُلِ ، فتَمَرَّغَ الرّجُلُ في التُّرابِ و قالَ : يا أميرَ المؤمنينَ ، اللّهُ يَراني و أنتَ تَصُبُّ على يَدِي ! قالَ : اقعُدْ و اغسِلْ فإنّ اللّهَ عَزَّ و جلَّ يَراكَ و أخوكَ الّذي لا يَتَمَيَّزُ مِنكَ و لا يَتَفَضَّلُ علَيكَ يَخدِمُكَ ، يُريدُ بذلكَ في خِدمَتِهِ في الجَنَّةِ مِثلَ عَشرَةِ أضعافِ عَدَدِ أهلِ الدُّنيا ، و على حَسبِ ذلكَ في مَماليكِهِ فيها .
فقَعَدَ الرّجُلُ ، فقالَ لَهُ عليٌّ عليه السلام : أقسَمتُ علَيكَ بعِظَمِ حَقِّي الّذي عَرَفتَهُ و بَجَّلتَهُ و تَواضُعِكَ للّهِ ؛ حتّى جازاكَ عَنهُ بأن نَدَبَني لِما شَرَّفَكَ بهِ مِن خِدمَتي لَكَ ، لَما غَسَلتَ مُطمَئنّا كَما كُنتَ تَغسِلُ لَو كانَ الصّابُّ علَيكَ قَنبَرَ ، ففَعَلَ الرّجُلُ ذلكَ ، فلَمّا فَرَغَ ناوَلَ الإبريقَ محمّدَ بنَ الحَنَفيَّةِ و قالَ : يا بُنيَّ لَو كانَ هذا الابنُ حَضَرَني دُونَ أبيهِ لَصَبَبتُ على يَدِهِ ، و لكنَّ اللّهَ عَزَّ و جلَّ يأبى أن يُسوِّي بَينَ ابنٍ و أبيهِ إذا جَمَعَهُما مَكانٌ ، لكنْ قَد صَبَّ الأبُ علَى الأبِ فلْيَصُبَّ الابنُ علَى الابنِ ، فصَبَّ محمّدُ بنُ الحَنفِيَّةِ علَى الابنِ . ثُمَّ قالَ الحَسَنُ بنُ عليِّ العسكريُّ عليه السلام : فمَنِ اتَّبَعَ عليّا عليه السلام على ذلكَ فهُو الشِّيعيُّ حَقّا . ۲

۲۱۸۱۶.امام عسكرى عليه السلام :فروتنى، نعمتى است كه به آن حسادت نمى شود.

۲۱۸۱۷.بحار الأنوار :امام عسكرى عليه السلام فرمود: كسى كه به حقوق برادران خود آشناتر باشد و در گزاردن آن حقوق تلاش بيشترى كند، منزلتش نزد خداوند بزرگتر از ديگران است و هر كه در دنيا براى برادران خود فروتنى كند، در پيشگاه خداوند از صدّيقان است و از شيعيان راستين على بن ابى طالب باشد. پدر و پسرى از برادرانِ ايمانى امير المؤمنين عليه السلام خدمت ايشان رسيدند. حضرت برايشان بلند شد و با احترام آن دو را در بالاى مجلس نشاند و خود مقابل آنها نشست. سپس دستور داد غذايى آوردند و آن دو غذا خورند، پس از غذا قنبر،آفتابه و لگنى چوبى و حوله اى براى خشك كردن دست هايشان آورد و جلو آمد كه روى دست مرد آب بريزد. امير المؤمنين عليه السلام از جا جَست و آفتابه را گرفت تا به دست مرد آب بريزد، اما مرد خودش را به خاك افكند و عرض كرد: يا امير المؤمنين! خدا مرا در حالى ببيند كه شما روى دست من آب مى ريزيد؟! حضرت فرمود: بنشين و بشوى؛ زيرا خداوند عزّ و جلّ تو را مى بيند كه برادرت كه بر تو امتياز و فضيلتى ندارد خدمتت مى كند و قصدش از اين خدمت آن است كه خداوند در بهشت ده برابر جمعيّت دنيا عطايش فرمايد.
مرد نشست و على عليه السلام به او فرمود: تو را به بزرگى حقّ من كه تو آن را شناختى و حرمتش را به جا آوردى و براى خدا فروتنى كردى ـ تا جايى كه خداوند در قبال آن ، اين پاداش را به تو داد كه مرا مأمور خدمت به تو كرد و اين افتخار را نصيب تو نمود ـ سوگند مى دهم كه وقتى دستانت را مى شويم كاملاً آسوده باشى، همان گونه كه اگر قنبر به دستت آب مى ريخت. مرد اطاعت كرد. وقتى حضرت دست او را شست، آفتابه را به محمّد بن حنفيّه داد و فرمود: فرزندم! اگر اين پسر بدون پدرش بر من وارد مى شد، خودم دستش را مى شستم، اما خداوند عزّ و جلّ خوش ندارد كه وقتى پدر و پسرى در يك جا جمع باشند ميان آنها برابرى نهد. بلكه پدر روى دست پدر آب مى ريزد و بايد پسر روى دست پسر آب بريزد. محمّد بن حنفيّه بر دست پسر آن مرد آب ريخت.
امام حسن عسكرى عليه السلام سپس فرمود: كسى كه در اين زمينه از على عليه السلام پيروى كند، شيعه حقيقى است.

1.تحف العقول : ۴۸۹.

2.بحار الأنوار : ۷۵/۱۱۷/۱.


ميزان الحكمه ج 13
212

۲۱۸۱۳.عنه عليه السلامـ في ذِكرِ الحَجِّ ـ: و جَعلَهُ سُبحانَهُ عَلامَةً لتَواضُعِهِم لِعَظَمَتِهِ ، و إذعانِهِم لِعِزَّتِهِ . ۱

۲۱۸۱۴.الإمامُ زينُ العابدينَ عليه السلام :لا حَسَبَ لقُرَشِيٍّ و لا لِعَرَبيٍّ إلاّ بِتَواضُعٍ . ۲

۲۱۸۱۵.بحار الأنوار عن أبي النَّصرِ :سَألتُ عبدَ اللّهِ بنَ محمّدِ بنِ خالدٍ عَن محمّدِ بنِ مُسلمٍ فقالَ : كانَ رجُلاً شَريفا مُوسِرا ، فقالَ لَهُ أبو جعفرٍ عليه السلام : تَواضَعْ يا مُحمّدُ ، فلَمّا انصَرَفَ إلَى الكوفَةِ أخَذَ قَوصَرَةً مِن تَمرٍ مَع المِيزانِ ، و جَلَسَ على بابِ مَسجِدِ الجامِعِ و صارَ يُنادي علَيهِ، فأتاهُ قَومُهُ فقالوا لَهُ : فَضَحتَنا ! فقالَ : إنّ مَولاي أمَرَني بأمرٍ فلَن اُخالِفَهُ ، و لَن أبرَحَ حتّى أفرَغَ مِن بَيعِ ما في هذهِ القَوصَرةِ . فقالَ لَهُ قَومُهُ : إذا أبَيتَ إلاّ أن تَشتَغِلَ بِبَيعٍ و شِراءٍ فاقعُدْ في الطَّحّانِينَ ، فهَيّأَ رَحىً و جَمَلاً و جَعلَ يَطحَنُ . ۳

۲۱۸۱۳.امام على عليه السلامـ درباره حج ـفرمود: خداوند سبحان كعبه و زيارت آن را نشانه اى براى فروتنى مردم در برابر عظمت خويش و اذعان آنان به عزّت خود قرار داد.

۲۱۸۱۴.امام زين العابدين عليه السلام :هيچ شرافتى براى مرد قرشى يا عرب جز با فروتنى نيست.

۲۱۸۱۵.بحار الأنوارـ به نقل از ابو نصر ـ: از عبد اللّه بن محمّد بن خالد درباره محمّد بن مسلم سؤال كردم. گفت: او مردى محترم و ثروتمند بود. حضرت باقر عليه السلام به وى فرمود: فروتن باش اى محمّد! و او چون به كوفه برگشت زنبيلى از خرما با ترازويى برداشت و جلو در مسجد جامع نشست و شروع به داد كشيدن و فروختن خرما كرد. خويشانش آمدند و گفتند: تو آبروى ما را بردى. محمّد گفت: سرورم مرا فرمانى داده است و من هرگز از فرمانش سرپيچى نخواهم كرد و تا همه خرماهاى اين زنبيل را نفروشم، اين جا را ترك نمى كنم. خويشانش گفتند: حالا كه حاضر نيستى دست از خريد و فروش بردارى پس لااقل به كار آسيابانى بپرداز. محمّد آسيابى و شترى خريد و به كار آسيابانى پرداخت.

1.نهج البلاغة : الخطبة ۱.

2.الخصال : ۱۸/۶۲.

3.بحار الأنوار : ۷۵/۱۲۱/۱۳.

  • نام منبع :
    ميزان الحكمه ج 13
    سایر پدیدآورندگان :
    شيخي، حميد رضا
    تعداد جلد :
    14
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1386
    نوبت چاپ :
    هفتم
تعداد بازدید : 414445
صفحه از 608
پرینت  ارسال به