311
ميزان الحكمه ج 13

۲۲۱۳۲.عنه عليه السلام :يا هِشامُ ، إنّ أميرَ المؤمنينَ عليه السلام كانَ يَقولُ : إنَّ مِن عَلامَةِ العاقِلِ أن يَكونَ فيهِ ثَلاثُ خِصالٍ : يُجِيبُ إذا سُئلَ ، و يَنطِقُ إذا عَجَزَ القَومُ عَنِ الكَلامِ ، و يَشيرُ بِالرّأيِ الّذي يَكونُ فيهِ صَلاحُ أهلِهِ ، فمَن لَم يَكُن فيهِ مِن هذهِ الخِصالِ الثَّلاثِ شيءٌ فهُو أحمَقُ .
إنّ أميرَ المؤمنينَ عليه السلام قالَ : لا يَجلِسُ في صَدرِ المَجلِسِ إلاّ رجُلٌ فيهِ هذهِ الخِصالُ الثَّلاثُ أو واحِدَةٌ مِنهُنَّ ، فمَن لَم يَكُن فيهِ شَيءٌ مِنهُنَّ فجَلَسَ فهُوَ أحمَقُ . ۱

۲۲۱۳۲.امام كاظم عليه السلام :اى هشام! امير المؤمنين عليه السلام مى فرمود: از نشانه هاى خردمند اين است كه در او سه خصلت باشد: هرگاه از او پرسش شود پاسخ گويد، و چون مردم از سخن درمانند او سخن گويد، و نظرى ارائه دهد كه خير و صلاح اهل مجلس در آن باشد. كسى كه چيزى از اين سه خصلت در او نباشد، احمق است.
امير المؤمنين عليه السلام فرمود: در صدر مجلس نبايد نشيند مگر مردى كه اين سه خصلت يا يكى از آنها را داشته باشد و كسى كه چيزى از اين خصلت ها در او نباشد و در صدر نشيند، احمق است.

1.الكافي : ۱/۱۹/۱۲.


ميزان الحكمه ج 13
310

۲۲۱۳۰.عنه عليه السلام :يا هِشامُ ، إنّ العاقِلَ لا يَكذِبُ و إن كانَ فِيهِ هَواهُ . ۱

۲۲۱۳۱.عنه عليه السلام :يا هِشامُ ، لا دِينَ لمَن لا مُرُوَّةَ لَهُ ، و لا مُرُوَّةَ لِمَن لا عَقلَ لَهُ ۲ ، و إنَّ أعظَمَ النّاسِ قَدرا الّذي لا يَرَى الدُّنيا لِنَفسِهِ خَطَرا ۳ أمَا إنّ أبدانَكُم لَيسَ لَها ثَمَنٌ إلاّ الجَنَّةَ ۴ فلا تَبِيعُوها بغَيرِها . ۵

۲۲۱۳۰.امام كاظم عليه السلام :اى هشام! خردمند دروغ نمى گويد، هرچند دل خواهش در آن باشد.

۲۲۱۳۱.امام كاظم عليه السلام :اى هشام! دين ندارد كسى كه جوانمردى ندارد و جوانمردى ندارد كسى كه خرد ندارد ۶ و با ارزشترين مردم كسى است كه دنيا براى او ارزش و منزلتى نداشته باشد. بدانيد كه پيكرهاى شما بهايى جز بهشت ندارد ۷ ، پس آنها را به بهايى غير از بهشت نفروشيد.

1.الكافي : ۱/۱۹/۱۲.

2.و ذلك لأنّ من لا عقل له لا يكون عارفا بما يليق به و يحسن، و ما لا يليق به و لا يحسن ، فقد يترك اللائق و يجيء بما لا يليق، و من يكون كذلك لا يكون ذا دين . و المروّة الإنسانيّة و كمال الرجوليّة و هي الصفة الجامعة لمكارم الأخلاق و محاسن الآداب . (كما في هامش المصدر).

3.الخطر : و خَطَرُ الرجل : قدره و منزلته (الصحاح : ۲/۶۴۸) السَّبق الذي يُتَراهن عليه .

4.أي : ما يليق أن يكون ثمنا لها إلاّ الجنّة، شبّه عليه السلام استعمال البدن في المكتسبات الباقية ببيعها بها؛ و ذلك لأنّ الأبدان في التناقص يوما فيوما لتوجّه النفس منها إلى عالم آخر ؛ فإن كانت النفس سعيدة كانت غاية سعيه في هذه الدنيا و انقطاع حياته البدنيّة إلَى اللّه سبحانه و إلى نعيم الجنّة لكونه على منهج الهداية و الاستقامة، فكأنّه باع بدنه بثمن الجنّة معاملةً مع اللّه تعالى، و لهذا خلقه اللّه عَزَّ و جلَّ. و إن كانت شقيّة كانت غاية سعيه و انقطاع أجله و عمره إلى مقارنة الشيطان و عذاب النيران لكونه على طريق الضلالة، فكأنّه باع بدنه بثمن الشهوات الفانية و اللذّات الحيوانيّة التي ستصير نيرانات محرقة مؤلمة ، و هي اليوم كامنة مستورة عن حواسّ أهل الدنيا و ستبرز يوم القيامة «و بُرِّزَتِ الجَحيمُ لِمَن يَرى» معاملة مع الشيطان و خسر هناك المبطلون . (كما في هامش المصدر).

5.الكافي : ۱/۱۹/۱۲.

6.علّتش اين است كه كسى كه خرد نداشته باشد نمى داند چه امورى شايسته و زيبنده اوست و چه چيزهايى شايسته و زيبنده او نيست و لذا كارهاى شايسته خود را ترك مى كند و آنچه را در خور او نيست به جا مى آورد و كسى كه چنين باشد از دين بى بهره است. مروّت، به معناى انسانيّت و كمال مردانگى است و اين صفت در بردارنده خوى هاى والا و آداب نيكو مى باشد (به نقل از پانوشت الكافى).

7.يعنى هيچ چيز جز بهشت شايسته آن نيست كه بهاى بدن آدمى باشد. امام عليه السلام به كار گرفتن بدن در دستاوردهاى ماندگار و جاويدان را به فروختن آن به بهشت تشبيه فرموده است، علّتش اين است كه بدن ها، به دليل توجّه نفْس آنها به جهانِ ديگر، روز به روز در حال كاهش و فرسايش است. اگر نفْس يك نفْس سعادتمند باشد، غايت سعى او در اين دنيا و انقطاع حيات بدنيش، خداوند سبحان و نعمت بهشت است؛ زيرا در راه هدايت و راست قدم بر مى دارد. بنا بر اين، گويى در يك معامله با خداوند متعال، بدن خود را به بهاى بهشت فروخته است و براى همين خداوند او را آفريده است. و اگر نفْس، شقاوتمند باشد فرجام تلاش او و به سر آمدن اجل و عمرش قرين شدن با شيطان و عذاب آتش است؛ چون در طريق گمراهى قدم برمى دارد. بنا بر اين، گويى بدن خود را در معامله اى با شيطان، به بهاى شهوت هاى فناپذير و لذّت هاى حيوانى فروخته است، شهوت ها و لذّت هايى كه بزودى به آتش هاى سوزان و دردناكى تبديل مى شوند كه امروز از دسترس حواس مردم دنيا پنهان و پوشيده اند و فرداى قيامت بروز مى كنند «و دوزخ براى هر كه بيند آشكار گردد» و اين جاست كه باطل گرايان زيان كنند (به نقل از پانوشت الكافى).

  • نام منبع :
    ميزان الحكمه ج 13
    سایر پدیدآورندگان :
    شيخي، حميد رضا
    تعداد جلد :
    14
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1386
    نوبت چاپ :
    هفتم
تعداد بازدید : 415023
صفحه از 608
پرینت  ارسال به