اجازه سيد حسن صدر به محمد امين امامي خويي - صفحه 456

محمد امين امامى (مُجاز)

عالم دانشمند و متتبّع خبير، صدر الاسلام محمد امين امامى خويى نجفى تهرانى، از فرهيختگان عرصه علم و دانش و متّصفان به ادب و كمال در سده چهاردهم هجرى است . متأسفانه زندگانى وى، از ديد شرح حال نگاران دور مانده و در كمتر جايى به شرح حال وى پرداخته شده است. به تبع آن، آثار نفيس وى نيز به فراموشى سپرده شده و اغلب آنها در دستبرد حوادث از بين رفته اند. در اين مجال، مختصرى از شرح حال وى و آثارش ذكر مى شود و تفصيل آن، به مقدمه «مرآة الشرق» وى كه در دست تحقيق و انتشار است، حواله مى گردد.
محمدامين خويى، فرزند حاج ميرزا يحيى امام جمعه خويى ۱ است كه در وقايع مشروطيت، نقش مهم و مؤثرى داشته است.
محمدامين در سال 1303 ق، در نجف اشرف، چشم به جهان گشود و در چهارسالگى، همراه پدرش به شهر خوى كوچيد و پس از رسيدن به سنّ رشد، به تحصيل مبادى علوم از جمله منطق، معانى و بيان، فقه و اصول فقه، نزد عالمان آن ديار پرداخت كه اغلب تحصيلات او نزد پدرش و دايى اش آية اللّه شهيد حاج ميرزا ابراهيم دنبلى خويى ۲ (مق 1325 ق) انجام گرفت. سپس براى تكميل تحصيلاتش در سال 1326 ق، به نجف اشرف عزيمت كرد و در آنجا، در مدت ده سال توقّف خود، نزد ملاّ محمد كاظم آخوند خراسانى (4 سال)، شيخ الشريعه اصفهانى (10 سال)، سيد محمد كاظم طباطبايى يزدى و شيخ عبداللّه مازندرانى، فقه، اصول فقه، كلام، درايه، تفسير و رجال آموخت و حكمت و فلسفه و عرفان را نزد شيخ احمد شيرازى و ملاّ على محمد نجف آبادى فرا گرفت و در سال 1337 ق، به ايران مراجعت كرد و در تهران ساكن گرديد و به تبليغ و ترويج علوم و تصنيف آثار پرداخت.

1.حاج ميرزا يحيى فرزند اسداللّه فرزند آقا حسين بن ملاحسن امام جمعه فرزند مولى على نقى فرزند ملا عبدالنبى طسوجى، معروف به امام جمعه خويى، متولد ۱۲۷۶ و متوفاى ۱۳۶۴ ه ق. براى شرح حال وى به مصادر زير مراجعه شود: المسلسلات فى الاجازات، مرعشى، ج ۲ ، ص ۲۹۳ . ۲۹۵؛ شرح حال رجال ايران، بامداد، ج ۴، ص ۴۳۳؛ تراجم الاعيان، محمد امين امامى (مخطوط)؛ نقباء البشر (قسم مخطوط)؛ مجله يادگار ۳ / ۳ / ۳۷؛ مجله وحيد ۱۵ / ۲۱۴ / ۱۸ و ۱۶ / ۲۳۶ / ۵۷ .

2.آيت اللّه شهيد حاج ميرزا ابراهيم دنبلى خويى (۱۲۴۷ . ۱۳۲۵ ق)، او از شاگردان شيخ انصارى و شيخ مهدى كاظمى و شيخ مهدى نجفى است و آثار گرانقدرى دارد چون اربعون حديثاً، الدرة النجفية في شرح نهج البلاغة الحيدرية، ملخص المقال في تحقيق احوال الرجال و غيره . براى شرح حال وى به سيماى خوى ص ۱۷۸ . ۱۸۳ مراجعه شود.

صفحه از 488