۲۰۴.وَ مِنْ كَلامِهِ : قَوْلُ الْمَرْءِ يُخْبِرُ عَمَّا فِي قَلْبِهِ .
۰.و از كلام اوست : گفتن مرد ، خبر مى دهد از آنچه در دل اوست .
تا نگويد كسى سخن با تو
بر تو باشد ضمير او مشكل
گفت او ليك مى دهد خبرت
زانچه پنهان بود ورا در دل
۲۰۵.وَ مِنْ كَلامِهِ : قَبُولُ ۱ الْحَقِّ مِنَ الدِّيْنِ .
۰.و از كلام اوست : قبول حق ، از دين است .
غم دنيا مخور كه تيره شوى
دل خود ده به نور دين ، تزيين۲
دين طلب تا قبول حق يابى
زان كه باشد قبول حق از دين
۲۰۶.وَ مِنْ كَلامِهِ : قُوَّةُ الْقَلْبِ مِنْ صِحَّةِ الإيْمَانِ .
۰.و از كلام اوست : قوّت دل ، از درستى ايمان است .
نيست از جُثه قوى و ضعيف
در صف دين ، تهوّر مردان
قوّت دل ، يقين بدان كه بُود
مرد را از درستى ايمان
۲۰۷.قَاتِلُ الْحَرِيْصِ حِرْصُهُ .
۰.كشنده حريص ، حرص اوست .
هر كه دانست كين جهان فانى است
گشت شخص حيات ، بنده او
وان كه بر چيزها حريص بُود
حرص او مى شود كشنده او
1.خ ل : قَوْلُ .
2.در نسخه «ح» : دل خود ده به دين و تيره مكن .