۴.أخُوكَ مَنْ وَاسَاكَ فِي الشِّدَّةِ .
۰.برادر تو آن كس است كه مواسات كرد با تو در سختى ها .
با تو هر كس كه لاف يارى زد
اين سخن ، پند باش گو برِ تو
با تو در سختى ار مواسا كرد
به يقين او بُود برادر تو
۵.أدِّبْ عِيَالَكَ تَنْفَعْهُم .
۰.ادب كن عيالت را تا سود يابى از ايشان .
گر چو جانت بُود عزيز ، عيال
نيست حكمت به ناز پروردن
تا بيابند نفع ، ادبْشان كن
هست لطف اين طريق آزردن۱
۶.وَقَالَ : أحْسِنْ إلى المُسِيءِ تَسُدْهُ .
۰.و گفت : نيكويى كن به بدكار تا سيّد او شوى .
با كسى بد مكن كه از نيكى
بر همه خلق ، سرورى يابى
نيكويى كن بدان كه بد به تو كرد
تا بر او حكم مِهترى يابى
۷.إخْوانُ هذَا الزَّمَانِ جَوَاسِيسُ العُيُوب .
۰.برادارن اين زمان ، جاسوسان عيب هايند .
اى عزيزى كه يوسفْ اخلاقى
فى المثل اين برادران زمان
چون نكو بنگرى به ديده عقل۲
عيب ها را بُوَند جاسوسان
1.در نسخه «ح» چنين آمده است : گرچه جانت بود عزيز عيال
زجر ايشان طريق حكمت دان تو ادب كن بر او عيالت را
از تو تا منفعت برند ايشان
2.در نسخه «ح» : نيك چون بنگرى به ديده عقل .