گنج گهر (ترجمه منظوم نثر اللئالي) - صفحه 175

۷۲.خَيْرُ المالِ مَا أُنْفِقَ فِي سَبِيلِ اللّهِ .

۰.بهترين مال آن است كه نفقه كرده شود در راه خداى .

زر نهادن ، و بال جان باشد
خود بخور ، پاره اى بكن صدقه

كان بود بهترينِ مال ، تو را
كه كنى در ره خدا نفقه

۷۳.دَوَاءُ الْقَلْبِ الرِّضا بِالقَضَاءِ .

۰.دواى دل ، رضاست به قضا .

هر چه پيش آيدت ، بدان خوش باش
كـ «الرضا بالقضا» ست خير عمل

چون دواى دلت رضاست ، يقين۱
به قضاى خداى عزّوجل

۷۴.وَمِنْ كَلامِهِ : دَاءُ النَّفْسِ فِي الْحِرْصِ .

۰.و از كلام اوست : درد نفس ، در حرص است .

مرد را حرص ، آفت جان است
خويشتن را مده به دست هوا

راحت نفس خود رها كن و حرص
هست در حرص ، درد نفس تو را

۷۵.دَلِيْلُ عَقْلِ الْمَرءِ قَوْلُهُ وَدَلِيلُ أصْلِهِ فِعْلُهُ .

۰.دليل عقل مرد ، گفتن اوست ، و دليل اصل او فعل اوست .

قول و فعل ، اصل و عقل راست دليل
مرد را اندر اين خلاف ، كى است؟

قول او شد دليل عقل ، آرى !
فعل او هم دليل اصل وى است

1.در نسخه «ح» : خود دواى دلت رضا باشد .

صفحه از 228