گنج گهر (ترجمه منظوم نثر اللئالي) - صفحه 179

۸۸.ذِكْرُ الأوْلِياءِ يُنْزِلُ الرَّحْمَةِ .

۰.ياد كردن اوليا ، فرود مى آورد رحمت را .

چون كنى ياد دوستانِ خداى
درِ رحمت به روى۱بگشايد

هر كجا ذكر اوليا گذرد
رحمت حق فرود مى آيد

۸۹.وَمِنْ كَلامِهِ : ذُلُّ الْمَرْءِ فِي الطَّمَعِ .

۰.و از كلام اوست : خوارى مرد در طمع است .

خلق را مى كند ذليل ، طمع
گر همه سر به سر طمع باشد۲

بى طمع باش تا عزيز شوى
خوارى مرد ، در طمع باشد

۹۰.ذَلِيْلُ الفَقْرِ عَزِيزٌ عِنْدَ اللّهِ .

۰.درويش خوار ، عزيز است نزديك خداى .

عزّتِ خوارِ خلق دارى اگر
فى المثل گرچه چوب تمر بُود

هر كه درويش شد ، مبينش خوار
زان كه نزد خدا عزيز بُود

۹۱.وَقَالَ : ذَلاقَةُ اللِّسانِ رَأسُ المَالِ .

۰.و گفت : نرمى زبان ، سرِ مال است .

هر كه دارد زبان خوش با خلق
مالدار است ، گو ز فاقه منال

زان كه از قول مرتضى باشد :
چربى و نرمى زبان ، سرِ مال؟

1.در نسخه «ح» : به روت .

2.در نسخه «ح» : همه شر كس طمع باشد .

صفحه از 228