گنج گهر (ترجمه منظوم نثر اللئالي) - صفحه 183

۱۰۵.زُرِ الْمَرْءَ عَلى قَدْرِ إكْرَامِهِ لَكَ .

۰.زيارت كن مرد را بر قدر آن كه گرامى دارد تو را .

ديدن دوستان نكوست ، وليك
نه چنان كز تو كس شود دل سرد

اى عزيز ، آنچنان زيارت كن
مرد را كو تو را گرامى كرد

۱۰۶.وَمِنْ كَلامِهِ : زُهْدُ العَامِّيِّ مَضِلَّةٌ .

۰.و از كلام اوست : زهد عامى گمراهى است .

عالمان را طلب زعام ببر
زهد عامى كجا زآگاهى است۱؟

زهد عالم بُود طريق نجات
زهد عامى طريق۲گمراهى است

۱۰۷.زِيَارَةُ الْحَبيْبِ إطِراءُ ۳ المَحَبَّة .

۰.زيارت دوست ، تازه گرداند محبّت را .

ديدن دوست ، خرّمى دل است
عقل از آن جا گرفت اندازه

گر زيادت كنى زيارت دوست
دوستى را همى كند تازه

۱۰۸.وَمِنْ كَلامِهِ : زَحْمَةُ الصَّالِحِيْنَ رَحْمَةٌ .

۰.و از كلام اوست : زحمت صالحان ، رحمت است .

با بدان نيكويى چو نيكو نيست
رحم بر صالحان بُود زحمت

زحمت صالحان بكش ، زيراك
زحمت صالحان بُود رحمت۴

1.در نسخه «ح» : عام را زهد نى ز آگاهى است .

2.در نسخه «ح» : تمام .

3.خ ل : تطريه .

4.در نسخه «ح» اين رباعى چنين آمده است : زحمت صالحان بود زيراكزحمت صالحان بود رحمت با بدان نيكوئى چو نيكو نيسترحمت طالحان بود زحمت

صفحه از 228