گنج گهر (ترجمه منظوم نثر اللئالي) - صفحه 188

۱۲۵.وَمِنْ كَلامِهِ : شَيْنُ الْعِلْمِ الصَّلَفُ .

۰.و از كلام اوست : عيب علم ، لاف زدن است .

هنر مرد را چو علم مدان
عيبى از لاف بر گزاف زدن

اگرت علم۱هست ، لاف مزن
كه بُود عيب علم ، لاف زدن

۱۲۶.شَرُّ الأُمُورِ بُعْدُهَا ۲ مِنَ الشَّرْعِ .

۰.بدترين كارها آن است كه دورتر باشد از شرع .

در امورى كه پيش مى آيد
خويشتن را به شرع كن تكليف

بدتر از جمله كارها آن است
كه بُود دورتر زشرع شريف

۱۲۷.وَمِنْ كَلامِهِ : شَمِّرْ فِي طَلَبِ الجَنَّةِ .

۰.و از كلام اوست : دامن درچين در طلب بهشت .

هر كه تخمى بكِشت گاه درو
حاصل تخم كشت مى طلبد

دامن از ناپسند گو درچين
هر كه وصل بهشت مى طلبد

۱۲۸.وَمِنْ كَلامِهِ : شُحُّ الغَنِيِّ عُقُوبَةٌ .

۰.و از كلام اوست : بخيلى توانگر عقوبت است .

مال اگر باشدت ببخش و بخور
تا نباشد عقوبتت فردا

چون بخيلى كه مال دار بُود
بدترين همه عقوبت ها

1.در نسخه «ح» : دانش .

2.خ ل : ابعدها .

صفحه از 228