۱۶۴.وَ مِنْ كَلامِهِ : طَاعَةُ العَدُوِّ الْهَلاَكُ .
۰.و از كلام اوست : طاعت دشمنى هلاك است .
نفس تو دشمن است و بر همه كس
هست چون روزْ اين سخن روشن
نكنى هيچ وقت طاعت نفس
كه هلاك است طاعت دشمن
۱۶۵.وَ مِنْ كَلامِهِ : طَاعَةُ اللّهِ غَنِيْمَةٌ .
۰.و از كلام اوست : طاعت خداى ، غنيمت است .
ساعتى گفته اند دنيا را
پند بشنو ببر ز جمله سَبَق
ساعتى كز اجل امان داراى
رو غنيمت شمارْ طاعت حق
۱۶۶.وَ مِنْ كَلامِهِ : طُوبى لِمَنْ لا أهْلَ لَهُ .
۰.و از كلام اوست : خوشا آن كس كه نيست او را اهل .
مرد بهر عيال ، سختى ها
كشد اندر جهان و گيرد سهل
ناخوشى ها چو بهر اهل كشند
اى خوش آن كس كه نيست او را اهل۱
۱۶۷.وَمِنْ كَلامِهِ : ظُلْمُ الْمَرْءِ يُصْرِعُهُ .
۰.و از كلام اوست : ظلم مرد ، سر مى برد او را .
هر كه خون كسان به ظلم خورَد
نخورَد از حيات ، هرگز بر
تو چه حاجت كه خون او ريزى
مرد را ظلم او ببُرّد سر
1.در نسخه «ح» اى خوش آن كس كه او ندارد اهل .