گنج گهر (ترجمه منظوم نثر اللئالي) - صفحه 201

۱۸۱.عَدُوٌّ عَاقِلٌ خَيْرٌ مِنْ صَدِيقٍ جَاهِلٍ .

۰.دشمن عاقل ، بهتر است از دوست نادان .

جهد كن ، يار عاقل آر به دست
جاهل اندر جهان فراوان است

زان كه صد بار دشمن عاقل
بهتر از دوستى كه نادان است

۱۸۲.وَ مِنْ كَلامِهِ : عُسْرُ الأمْرِ مُقَدِّمَةُ الْيُسْرِ .

۰.و از كلام اوست : دشوارى كار ، مقدمه آسانى است .

كار دشوار پيشت ار آيد
نهراسى و رخ نگردانى

زان كه دشوارى اش مقدمه اى است
كه دلالت كند بر آسانى

۱۸۳.عَلَيْكَ بِالْحِفْظِ دُونَ الْجَمْعِ فِي مَكْتَبِهَا ۱ .

۰.بر تو بادْ ياد گرفتن ، نه جمع كردن در كتاب .

علم آموز و در بلاغت كوش
تا شوى جمع فاضلان را شمع

بر تو بادا كه يادگيرى علم
نه همى در كتاب سازى جمع

۱۸۴.وَ قَالَ : عُقُوبَةُ الظَّالِمِ سُرْعَةُ الْمَوْتِ .

۰.و گفت : عقوبت ظالم ، شتافتن مرگ است .

هر كه بنياد ظلم كرد ، از او
عمر را۲وقت روى تافتن است

اين عقوبت نكوست ظالم را
كه به مرگ خودش شتافتن است

1.خ ل : مِن الكُتُبِ و در «ح» : للكتب .

2.در نسخه «ح» : عمر او .

صفحه از 228