گنج گهر (ترجمه منظوم نثر اللئالي) - صفحه 211

۲۲۴.كَمَالُ الْجُودِ الاعْتِذَارُ مَعَهُ .

۰.تمامى سخاوت ، عذر خواستن است با آن .

با كسى چون سخا كنى گَهِ بذل
لبش از اعتذار كن خندان

چون تمامى جود آن باشد
كه بُود عذرخواهى اى با آن

۲۲۵.۱
وَ مِنْ كَلامِهِ : لِكُلِّ همٍّ فَرَحٌ .

۰.و از كلام اوست : هر غمى را فرحى است .

دُردِ درد ار نصيب شد ، غم نيست
كه زلال طرب خورى قدحى

گر دلت پُر غم است ، شادى كن
زان كه با هر غمى بُود فرحى

۲۲۶.وَ مِنْ كَلامِهِ : لِكُلِّ دَاءٍ دَوَاءٌ .

۰.و از كلام اوست : هر دردى را دوايى است .

گر شوى تيره روزگار ، منال
كز پى تيرگى صفايى هست

گر دوا بايدت ، به درد بساز
زان كه هر درد را دوايى هست

۲۲۷.وَ قَالَ عليه السلام : لِينُ الْكَلاَمِ قَيْدُ القُلُوبِ .

۰.و گفت عليه السلام : نرمى سخن ، بند دل هاست .

گر چو پولاد سخت باشد دل
نرم گردد ، چو گرمى سخن است

نرم گو ، صيد تا كنى دل ها
بند دل ها زنرمىِ سخن است

1.به نظر مى رسد كه بر اساس ترتيب الفبايى ، احاديث ۲۶۷ تا ۲۷۴ ، مربوط به اين بخش از رساله اند . دقّت در حديث شماره ۲۲۶ ، مقدارى افتادگى يا جا به جايى را در نسخه ها نشان مى دهد .

صفحه از 228