گنج گهر (ترجمه منظوم نثر اللئالي) - صفحه 221

۲۶۴.وَ مِنْ كَلامِهِ : هَيْهَاتَ مِنْ نَصِيْحَةِ الْعَدُوِّ .

۰.و از كلام اوست : دور است از نصيحت ، دشمن .

نشود بهره مند پند عدو
رُخ۱بختش زديده مستور است

كور را شمع ، پيش راه مدار
كز نصيحت عدو بسى دور است

۲۶۵.هَمُّ السَّعِيْدِ آخِرَتُهُ وَهَمٌّ الشَقِيِّ دُنْيَاهُ .

۰.غم نيك بخت ، آخرت اوست ، و غم بدبخت ، دنياى او .

دين ز دنيا طلب كنان ، خلقى
گشته پويان در اَسفل و اَعلا

آخرت ، قصد نيك بخت بُود
قصد بدبخت ، نيست جز دنيا

۲۶۶.وَمِنْ كَلامِهِ : هَلاَكُ الْمَرْءِ فِي الْعُجْبِ .

۰.و از كلام اوست : هلاك مرد در تكبّر است .

جز تواضع نباشدش خصلت
در سرافرازى آن كه فرد بُود

تا نگردى هلاك ، كبر مكن
در تكبّر هلاكِ مرد بُود

۲۶۷.هَرْبُكَ مِنْ نَفْسِكَ أنْفَعُ مِنْ هَرْبِكَ مِنَ الأسَدِ .

۰.گريختن از نفس خود ، سودمندتر است از گريختن از شير .

از سگ نفس و گرگِ درّنده
شيرمردان ، دلير بگريزند

گر گريزى ز نفس ، سودش هست
بيشتر گر ز شير بگريزند

1.در نسخه «ح» : رنج .

صفحه از 228