هدية الخير (بخش دوم) - صفحه 240

منهم أئمةً يهدون بأمرنا لمّا صبروا » 1 يعنى ما كه 2 خداونديم ، به كمال حكمت خود جمعى از ملازمان بساط عبوديّت و مراقبان آثار نفحات ربوبيت را به يمن بدرقه صبر و استقامت به اوج درجات مقتدايى و امامت رسانيديم و نفوس زاكيه آن مقبولان حضرت را به شرف خلعت كرامت ، مخصوص گردانيديم و مفتاح هدايت ، به دست تصرّف آن هاديان مهدى داديم و گنج درايت ، در قبضه همّت ايشان نهاديم و نعيم اخروى و سلطنت معنوى را كه نعمت بى غايت و دولت بى نهايت است ، جزاى وفاى صابران ساختيم كه «إنّما يوفّى الصّابرون أجرهم بغير حساب » . 3

نظم

آنها كه به صبر پيش بردندمقصود ز جمله بيش بردند
اى سعادتمند! لمعات بروق معانى اين حديث حبيب حضرت صمدانى ، منوّر ظلمت غفلت خواطر ، وقتى گردد كه وابل وجه حقيقت صبر از نقاب غمام خفا ظاهر گردد . پس ببايد دانست كه صبر به چند معنى آمده و مرجع جمله به اثبات باعث خير در مقابل باعث شرّ است و مراد از خير ، معروفات و مأمورات است و از شرّ ، مناهى و منكرات . و يقين است كه بواعث خير جز اخلاق حسنه نبود و از اين جا ظاهر گردد كه هر فعلى ۴ حسن كه در مقام امكان صدور فعلى ۵ قبيح ظاهر شود ۶ از صبر بدو تعبير توان نمود .
و جابر بن عبد اللّه انصارى رضى الله عنه روايت كرد كه از رسول عليه السلا ۷ پرسيدند كه: ايمان چيست؟ فرمود كه: «الصّبر و السّماحة» ۸ يعنى ايمان ، حبس نفس است در مضايق طاعات معنوى و ملازمت تحصيل سعادات اخروى و مساهلت اهتمام به اسباب و ۹

1.سوره سجده ، آيه ۲۴ .

2.م: ـ كه .

3.سوره زمر ، آيه ۱۰ .

4.ف: فعل .

5.ف: + و .

6.م ف: صلى اللّه عليه وآله .

7.مسند أحمد ، ج ۴ ، ص ۳۸۵ ؛ مجمع الزوائد ، ج ۵ ، ص ۲۳۰ .

8.. ف: ـ و .

صفحه از 337