هدية الخير (بخش دوم) - صفحه 253

اى سعادتمند! حضرت محمد ۱ ـ عليه الصّلاة والسّلام ـ تنبيه مى فرمايد وُلات مسلمين و حكّام خطّه زمين را از حسن خاتمت عدل و نصفت كه آن وصول است به سعادت عقبى و حصول تقرب به رحمت حضرت مولى عزّ اسمه ؛ چنانچه آيه كريمه «إنّ اللّه يحبّ المقسطين » بدين مقصود مشعر است و از وخامت عاقبت ظلم و جور كه آن تقييد رقاب است به سلاسل عقاب و گرفتارى در شدايد حرمان و عذاب ؛ چنانچه خطاب «و ما للظّالمين من أنصار » از اين معنى مخبر است تا بر مقتضاى نصّ «و إذا حكمتم بين النّاس أن تحكموا۲بالعدل »۳ در ميادين اعمال ، ۴ عنان اختيار نفس مكّار جز به دست شهسوار عدل ، باز ندهند و در مناهج افعال از آثار ظلم ، متحذّر باشند و چون عدالت ـ كه صفتى است جامع جميع خصال رضيّه و اخلاق مرضيّه ـ مظهر ۵ آن به يقين ، شارعان مشارع دين اند ؛ چنانچه كلمه شريفه «بعثت لاُتمّم مكارم الأخلاق» ۶ مظهر اين است و مقسط كه به ۷ معنى عادل است اسم حقّ است ، بى شك طريقى كه حضرت محمد ۸ ـ عليه الصّلاة والسّلام ـ را من عند اللّه فايض گشته و آن را شرع گويند ، حق و عدل محض بود .
پس عادل ، آن بود كه در جميع امور از آنچه مطابق شرع نبوى و دين مصطفوى است ۹ در نگذرد . اگر به نفس خويش عالم بود «نور على نور »۱۰ والاّ در اعمال از علماى متديّن ، استفسار نمايد و از آنچه مضمون فتاوى بود ، عدول و استنكاف نجويد و جاير به خلاف اين ۱۱ بود . و از اين جا واضح گردد كه مراد از لفظ عادل در اين كلام مفخر الانام ۱۲ متشرّع است و از جاير ، خلاف آن و يقين است كه هر مؤمنى را سلوك طريق شرع محمّدى ، مثبت رابطه معنوى است با روحانيّت احمدى و اين

1.ف: پيغمبر .

2.م، ف : فاحكموا.

3.سوره نساء ، آيه ۵۸ .

4.ف: + و اطوار .

5.ف: ـ مظهر .

6.السنن الكبرى، ج ۱۰، ص ۱۹۲ ؛ بحار الأنوار، ج ۱۶، ص ۲۱۰ و ج ۶۷، ص ۳۷۲.

7.ف: ـ به .

8.م: ـ است .

9.ف: ـ نور .

10.ف: اينها .

11.ف: سيّد الانام .

صفحه از 337